باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۳_ بیت نهم
پاداش
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
منظور از غزل معمولا اشعار عاشقانه است که ابیات آن ضمن استقلال از سایر ابیات ، در مجموع یک هدفی را دنبال می کنند.بعلاوه تعداد ابیات بین پنج تا چهارده می باشد.مصرع اول و دوم با مصرع دوم سایر ابیات هم وزن می باشند.
به مروارید های بزرگ در و به مروارید های کوچک مرجان گفته می شود.سوراخ کردن و چیدن بطور منظم در کنار هم بطوریکه یک گردنبند گردد ،کار سختی بوده است.منظور از ثریا،مجموعه ای از ستارگان است که در کنار هم قرار دارند و معمولا به شکل گردنبند دیده می شوند.
حافظ معمولا به کسی گفته می شود که قرآن را از حفط می خواند.در عصر حافظ ، حافظ قران زیاد بوده اند.همچنین حافظ را به کسی که آواز و صدای خوشی داشته است، می گفتند.که ظاهرا از آن بی بهره نبوده است.ضمنا تخلص او حافظ نیز می باشد،که معمولا در بیت خاطر برای حفظ اثر می آید.
حافظ گفتن غزل را به سوراخ کردن در تشبیه می کند و آنرا سخت می داند.زیرا تو از عشق سخن گفتی و چیدن کنار هم با نظم خاص کار مشکلی است.لذا بیا و با آواز خوش خود آنرا بخوان و همه را به وجد آور.البته ستایش کردن غزل توسط حافظ،به خاطر خود ستایی نیست.زیرا او اشعار خود را موهبت های الهی می داند و ابراز و تحسین مواهب الهی از نطر قرآن پسندیده است.
از آنجاییکه شعرا اشعار خود را می خواندند و هدیه می گرفتند.حافظ هم می گوید از آنجاییکه غزل من عاشقانه است،لذا پاداش من هم باید آسمانی باشد.بنابراین آنرا با صدای خوش می خوانم تا گردنبد ثریا را هدیه بگیرم.
بهترین پاداش و نیکی در خفاست
چونکه بی منت بود ،کاری رواست
دور بودن از ریا ، دان احسن است
اجر و پاداشش از آن کبریاست
دکتر علی رجالی
@alirejali
- ۹۶/۱۱/۲۹
موفق باشید.