باسمه تعالی
فرازهایی از نهج البلاغه
فقر
خانمان سوز است فقر و می کند ویران جهان
هست آثارش زیان بار و نداند کس از آن
تنگدستی کی بود، قدر و قضا و کار حق
این بود مذموم و حق خواهان عز است و جنان
باعث تهدید و ویران می کند هر زندگی
کار و احسان و قناعت ، موجب دفع زیان
عارفان در زندگی پرهیز از دنیا کنند
از تجمل دوری و قانع بوند در هر زمان
سالکان دوری کنند از مال و دنیای دنی
می کنند دوری ز دنیا و ندارند دل به آن
کی بود فقر بشر، یک اهرمی سوی خدا
چونکه ویران می کند، دنیا و عقبی جوان
گر بخواهی ریشه ی آنرا بدانی در کجاست
جستجو کن، آن نباشد مخفی و یابی تو آن
ریشه ها ی آن بود، خیلی وسیع و دلخراش
گاه از فرهنگ، گه از اقتصاد و گه عیان
در ادای حق مردم تا توانی کن عمل
چون رجالی، می کنی خوشنود تو، بیچارگان
میثمی جو راه پیغمبر به وقت قسط و داد
روح ما خواهان عدل است و عدالت در جهان
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی