باسمه تعالی
پیامبران الهی
هادی مردم ز گمراهی،خدای مهربان
منجی انسان، سفیران خدا بر بندگان
می دهد فرمان سلیمان بر خلایق، جن و انس
تخت بلقیس آورند در لحظه با محو زمان
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
پیامبران الهی
هادی مردم ز گمراهی،خدای مهربان
منجی انسان، سفیران خدا بر بندگان
می دهد فرمان سلیمان بر خلایق، جن و انس
تخت بلقیس آورند در لحظه با محو زمان
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
پیامبران الهی
غزل۷
هادی مردم ز گمراهی،خدای مهربان
منجی انسان، سفیران خدا بر بندگان
گه سلیمان می شود پیک خدا بهر نجات
گاه داوود است منجی، در دیار مشرکان
می دهد فرمان سلیمان بر خلایق، جن و انس
تخت بلقیس آورند در لحظه با محو زمان
صبر یعقوب از فراق و صبر ایوب نبی
هر دو جانسوزند، از غم هایشان آه و فغان
آدم و نوح و خلیل هستند از پیغمبران
خلقت عالم ز آدم بود تا افلاکیان
صالح و شیث و شعیب باشند از مردان حق
نقش خود ایفا نمودندی به خلق این جهان
آمده نام پیمبر، یونس و هود و ذبیح
مدتی یونس نهان شد در دهان ماهیان
موسی عمران بریزد لشکر فرعون به آب
چون خدا خشکاند رود و آنگهی آب روان
هست عیسی صاحب انجیل و دارد علم روز
مردگان را می کند زنده ، به اذن الله آن
سرور پیغمبران و آخرین پیک خدا
هست احمد، صاحب قرآن و ختم عارفان
سایه ی پیغمبران باشد رجالی مستدام
صبح شد، قصد وضو کن ،چون که می گویند
اذان
احمد است محبوب رب العالمین اندر جهان
میثمی ، احمد نگر، شد خاتم پیغمبران
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
اسلام
آخرین پیک نبوت ، می کند دینی به پا
دین اسلام است،مملو از حقایق بهر ما
رهنمای متقین و مونس اهل یقین
مشعل قرآن بود ، ناجی ما از هر خطا
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
ادیان الهی
اسلام
غزل۱
آخرین پیک نبوت ، می کند دینی به پا
دین اسلام است،مملو از حقایق بهر ما
دین ما کامل ترین دین، تا قیامت ماندگار
حافظ ما دین بود، دین عامل رشد و بقا
بانگ حق جوئی احمد، تا فلک دم می زند
شد فرا گیر و جهان خواه و فرا مرزی صدا
دین احمد، منجی مردم ز جهل و شرک و جور
هست قرآن پر ز معنی ،از شروع تا انتها
رهنمای متقین و مونس اهل یقین
مشعل قرآن بود ، ناجی ما از هر خطا
هست قرآن معجز پیغمبر و دریای نور
زینت هر خانه باشد ،سوره های دل ربا
نکته ها باشد ز اهل بیت و از آل رسول
عطرت و قرآن دو ثقل اکبرند در دین ما
گشت اسلام مبین، سر شار از شور و شعور
هر که خواهد رستگاری، آن بود حبل خدا
رهنمون سازد خدا ما را به راه مستقیم
گر کنی فهم و عمل قرآن ،رجالی هر کجا
هست قرآن زمزم عشق و بود آب حیات
میثمی خواهان علم و دانش و نور خدا
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
ادیان الهی
اسلام
غزل۱
آخرین پیک نبوت ، می کند دینی به پا
دین اسلام است،مملو از حقایق بهر ما
دین ما کامل ترین دین، تا قیامت ماندگار
حافظ ما دین بود، دین عامل رشد و بقا
بانگ حق جوئی احمد، تا فلک دم می زند
شد فرا گیر و جهان خواه و فرا مرزی صدا
دین احمد، منجی مردم ز جهل و شرک و جور
هست قرآن پر ز معنی ،از شروع تا انتها
رهنمای متقین و مونس اهل یقین
مشعل قرآن بود ، ناجی ما از هر خطا
هست قرآن معجز پیغمبر و دریای نور
زینت هر خانه باشد ،سوره های دل ربا
نکته ها باشد ز اهل بیت و از آل رسول
عطرت و قرآن دو ثقل اکبرند در دین ما
گشت اسلام مبین، سر شار از شور و شعور
هر که خواهد رستگاری، آن بود حبل خدا
رهنمون سازد خدا ما را به راه مستقیم
گر کنی فهم و عمل قرآن ،رجالی هر کجا
هست قرآن زمزم عشق و بود آب حیات
میثمی خواهان علم و دانش و نور خدا
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
حضرت معصومه
عجب! خلد برین واجب شده بر زائرانت
چرا در قم توقف کرد؟ خانم کاروانت
بیا معصومه ،خانم یک نظر کن سوی زوار
منم یک گوشه ی صحن ملائک پاسبانت
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
حضرت عبد العظیم
بود شهر ری ،مرقد شاه عبد العظیم
تو بودی امید ری و عالم و هم زعیم
کنی جنگ با ظالم و حاکم عصر خود
تویی بهر مردم صدیق و امین و حمیم
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
امام زادگان
حضرت معصومه
غزل۲
عجب! خلد برین واجب شده بر زائرانت
چرا در قم توقف کرد؟ خانم کاروانت
بیا معصومه ،خانم یک نظر کن سوی زوار
منم یک گوشه ی صحن ملائک پاسبانت
سروده بهر تو شعری ،که باشد تهفه ی من
منم یک ذره ناچیز ناقابل ز شهر اصفهانت
چارمردان را قدم زد شاعری با ذوق دیدار
که عمری بوده ام در کاروان دوستانت
همه مشتاق دیدار و زیارت سوی بانو
بیایند و بگیرند ، دامان بی مثالت
ز شوق وعشق تو، انبوه یاران و رفیقان
گرفته دور تا دور حرم را حاج حسین وپسرانت
اماما، صاحب فیض و کرامت،مر حمت کن
بیا قسمت نما حاضر شوم در جمکرانت
همه زوار از سرتاسر اطراف ایران
بیا دستی بکش از لطف بر این عاشقانت
منم مجذوب لطف و عاشق دیدار رویت
رجالی یک نفرباشد ز جمع ذاکرانت
ز شیرینی لطفت این همه سوهان فروشی
بدارد میثمی چشمش به لطف بی کرانت
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
امام زادگان
حضرت عبد العظیم
غزل۱
بود شهر ری ،مرقد شاه عبد العظیم
تو بودی امید ری و عالم و هم زعیم
چو با آل احمد تو بودی رفیق و انیس
نباشد دگر غصه و ترس و اندوه و بیم
تویی صاحب علم و تقوا و ایمان و دین
بیا با خلوص و دل و جان زیارت کنیم
تویی مرجع مردم و پیک هادی امام
که داری دلی پاک و قلبی رئوف و سلیم
تو باشی امین امام و شدی نور چشم
که جدت حسن، مظهر صبر وباشد رحیم
کرامت، حمایت ز بیچارگان ، مشی تو
زبان زد بود عزت نفس تو ، بس عظیم
کنی جنگ با ظالم و حاکم عصر خود
تویی بهر مردم صدیق و امین و حمیم
تویی صاحب حکمت و علم و دانش بسی
صبوری تو دیده شد ، چونکه بودی حلیم
رجالی ز اهل قلم ،مرد دین، درس گیر
بیا تا شوی در عبادت، ریاضت سهیم
بدان میثمی قدر خود را در این زندگی
تو غفلت مکن از خدا ، تا نگردی رجیم
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی
باسمه تعالی
امام زادگان
حضرت معصومه
غزل۲
عجب! خلد برین واجب شده بر زائرانت
چرا در قم توقف کرد؟ خانم کاروانت
بیا معصومه ،خانم یک نظر کن سوی زوار
منم یک گوشه ی صحن ملائک پاسبانت
سروده بهر تو شعری ،که باشد تهفه ی من
منم یک ذره ناچیز ناقابل ز شهر اصفهانت
چارمردان را قدم زد شاعری با ذوق دیدار
که عمری بوده ام در کاروان دوستانت
همه مشتاق دیدار و زیارت سوی بانو
بیایند و بگیرند ، دامان بی مثالت
ز شوق وعشق تو، انبوه یاران و رفیقان
گرفته دور تا دور حرم را حاج حسین وپسرانت
اماما، صاحب فیض و کرامت،مر حمت کن
بیا قسمت نما حاضر شوم در جمکرانت
همه زوار از سرتاسر اطراف ایران
بیا دستی بکش از لطف بر این عاشقانت
منم مجذوب لطف و عاشق دیدار رویت
رجالی یک نفرباشد ز جمع ذاکرانت
ز شیرینی لطفت این همه سوهان فروشی
بدارد میثمی چشمش به لطف بی کرانت
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
امام زادگان
شاه چراغ
غزل۳
با ولایتعهدی آقا علی، موسی الرضا
خیل مشتاقان روان شد سوی ایشان هر کجا
احمد و یاران،مدینه ترک کردند سوی طوس
گشت مامون نا خوش از انبوه یاران رضا
داد فرمان که نیاید او به مشهد پیش یار
کشته گردد، در پی فرمان مامون، هر کجا
می شود جنگ و جدل بیرون ز شیراز قدیم
بین او و لشکر حاکم شود،جنگی فجا
می شود شایع میان لشکر و یاران او
رفته از دنیا برادر ،علی موسی الرضا
این خبر هم می رسد، بر خیل یاران در نبرد
این سبب شد لشکر احمد شود پخش و پلا
بود مخفی در میان مردم شیراز او
بعد یک سال، می شود کشته بدست اشقیا
می کنند تخریت اسکان و مکان شاه چراغ
در پی فرمان مامون، کشته شد شیر خدا
میثمی از آب رکنی و مصلی دل بکن
لحظه ای هم در حرم رو از جهانت شو جدا
ای رجالی تا به کی در اصفهان خواهی نشست؟!
از ضریح شه چراغ آمد ندا ، عید امسالت بیا
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
امام زادگان
حضرت عبد العظیم
غزل۱
بود شهر ری ،مرقد شاه عبد العظیم
تو بودی امید ری و عالم و هم زعیم
چو با آل احمد تو بودی رفیق و انیس
نباشد دگر غصه و ترس و اندوه و بیم
تویی صاحب علم و تقوا و ایمان و دین
بیا با خلوص و دل و جان زیارت کنیم
تویی مرجع مردم و پیک هادی امام
که داری دلی پاک و قلبی رئوف و سلیم
تو باشی امین امام و شدی نور چشم
که جدت حسن، مظهر صبر وباشد رحیم
کرامت، حمایت ز بیچارگان ، مشی تو
زبان زد بود عزت نفس تو ، بس عظیم
کنی جنگ با ظالم و حاکم عصر خود
تویی بهر مردم صدیق و امین و حمیم
تویی صاحب حکمت و علم و دانش بسی
صبوری تو دیده شد ، چونکه بودی حلیم
رجالی ز اهل قلم ،مرد دین، درس گیر
بیا تا شوی در عبادت، ریاضت سهیم
بدان میثمی قدر خود را در این زندگی
تو غفلت مکن از خدا ، تا نگردی رجیم
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی