رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶۱ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ذلت و عزت

باسمه تعالی

برداشتهایی از اشعار مو لانا

عزت و ذلت

چه بسیار اصحاب قدرت ، که در زمان حکومت و فر مانروایی خود از اوج عزت مردمی سقوط کرده  وسرنوشتشان   به ذلت و خواری و سر نگونی منجر شد. همانند مرغی که به آسمان پرواز می کند و زمین و آنچه روی زمین است زیر پا می گذارد ،ولی ناگهان تیر صیادی او را هدف می گیرد و از عرش به فرش می برد.
عزت و ذلت انسانها به دست خداست.گویند خداوند دو جا به مردم می خندد،وقتی او می خواهد و ما نمی خواهیم و بالعکس.
زرنگی این است که انسان زرنگی نکند.بلکه همواره صادق ودرستکار و راستگو باشد.این باعث اعتماد و نهایتا عزت و پیشرفت می گردد.
بطور خلاصه عزت انسان در بندگی و شکستگی دل است و ذلت انسان در هوای نفس و خود بزرگ بینی است.

هنر آنست که در اوج توان، گیری دست
قشر محروم نگردد به نظر خوار و پست
ذلت آنست که کوچک شمری مردم را
عزت آنست که خدمت بکنی تا جان هست

دکتر علی رجالی


  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

مهمان خدا

مهمان خدا اسیر و سر گشته شده

در مهلکه از فرط عطش  کشته شده

حجاج گرفتار و خدا می خواهند

در راه ادای حج خود مانده شده





  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

هستی و نیستی

باسمه تعالی

برداشتهایی از اشعار مولانا

هستی و نیستی

انسان در مقابل حق تعالی ،بمانند شمع در مقابل خورشید،صفر در مقابل یک،هیچ در مقابل وجود و هستی ،قطره در مقابل دریاست. اگر چه انسان و خدا قابل قیاس نیستند ،همانند صفر با بی نهایت است .همچنین از یک جنس نیستند که قابل مقایسه باشند،ولی برای نزدیکی به ذهن آورده شد.
انسان با وصف خدا، می خواهد بود خود را مطرح کند.در صورتی که در مقابل عظمت خداوند که  ذهن ها قادر به تصور آن نمی باشند ،هیچ است.لذا هر چه بگویم ، خود نمایی بیش نیست.

ای که هستی همه چیز و ما هیچ
ما گرفتار رهی پیچا پیچ
می کنم ناله و خواهم مددی
نفس  دون مانع قرب و پا پیچ

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

نیکی و محبت

ترحم بر بدان  باشد ستم چند
به نیکان کن ترحم،همچو دلبند
شفاعت بر عدو و خصم جانها
بود جوری فراتر ز آنچه در بند

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

مه تابان

خون به دلم ای مه تابان چرا
رو ننمایی به رفیقان چرا
دیده ی ما منتظر روی توست
رخ ز همه کرده ای پنهان چرا

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باران امید

با آمدنت دلم صفا می یابد
باران امید خوشنوا می بارد
عشق تو زده به جان ما آتش ها
خنده به لبان بینوا می آید

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

عدل و شفت

ای کاش،که ظلم و جور برچیده شود
طومار ستم ز بیخ و بن  بسته شود
با صاحب امر و صاحب کون و مکان
عدل و شفقت جاری و آن دیده شود

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

دستور قیام

ای کاش،که صاحب الزمان می آمد
دستور قیام ، توامان می آمد
مهدی ز پس پرده برون می گردید
آوای اناالحق ، ز جهان می آمد

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

فهم قرآن

با آمدنت ، جهان گلستان گردد
حاجات روا ، ز ختم قرآن گردد
یاد خوش تو، به دل دهد آرامش
آزاد بشر، ز شر شیطان گردد

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

بداشتهایی از اشعار مولانا

در محضر خدا

انسان عاشق  همانند ماهی در آب دریاست.که مرگش در خشکی است.در دنیا انواع چیز هاست ولی در دریا فقط آب است.لذا ماهی یک لحظه نمی خواهد یکرنگی را با هزاران رنگی عوض کند.
کسی که به دریای بی کران الهی رفت،دیگر تمایلی
به چیز دیگر ندارد.همانطوریکه انواع لباس ها در خمره رنگرزی یک رنگ می شوند.اگر انسان به ریسمان الهی چنگ بزند  ، آنگاه سعادت و خوشبختی را برای خود فراهم می کند. تمام پیامبران اگر چه در زمان خود نحوه تبلیغ و میزان رسالتشان متمایز بود ه ولی همگی مردم را به یکتا پرستی دعوت می کردند و پیامبران  با هم دعوا و ستیز نداشتند.بلکه هر پیامبر جدید کامل کننده دستورات الهی پیامبر قبلی بود.
همانطوریکه اجسام با نزدیک شدن به خورشید محو و اثری از حالت اولیه خود باقی نمی ماند.چنانچه انسان به خدا نزدیک گردد ، آنگاه محو قدرت و شو کت و عظمت و نورانیت حق تعالی می گردد و خود را فراموش می کند.

ما به دنبال خداییم ، ولی او با ماست
گهری هست که در عالم هستی پیداست
او بود خالق هستی و جهان پرتوی او 
نتوان وصف خدا کرد، که او ناپیداست

دکتر علی رجالی


  • علی رجالی