باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار مولانا
هستی و نیستی
انسان در مقابل حق تعالی ،بمانند شمع در مقابل خورشید،صفر در مقابل یک،هیچ در مقابل وجود و هستی ،قطره در مقابل دریاست. اگر چه انسان و خدا قابل قیاس نیستند ،همانند صفر با بی نهایت است .همچنین از یک جنس نیستند که قابل مقایسه باشند،ولی برای نزدیکی به ذهن آورده شد.
انسان با وصف خدا، می خواهد بود خود را مطرح کند.در صورتی که در مقابل عظمت خداوند که ذهن ها قادر به تصور آن نمی باشند ،هیچ است.لذا هر چه بگویم ، خود نمایی بیش نیست.
ای که هستی همه چیز و ما هیچ
ما گرفتار رهی پیچا پیچ
می کنم ناله و خواهم مددی
نفس دون مانع قرب و پا پیچ
دکتر علی رجالی
- ۹۶/۰۴/۲۷