رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶۱ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

برداشتهایی از اشعار مولانا

رابطه روح و جسم

تمایلات انسانها و تمایلات نفسانی مردم است که جسم را به حرکت در می آورد و اقدام به کاری می کند. همانند پرنده ای که همینکه قصد پرواز کند، بال و پرش او را همراهی کرده تا به مقصد برسد.
اولیای خدا با توجه به اینکه روحشان در مراتب علیین است، لذا جسم و اعضای بدن آنها در جهت روح آنها به منظور طی کمال حرکت می کند. متقابلا کا فران که روحشان در مراتب اسفلین و پایین قرار دارد.لذا جسمشان آنها  رادر جهت روحشان به حرکت در می آورد.

تابع عشق عجب تابع پر پیچ و خمی 
تابع رشد و صعود است،چو معراج نبی 
به نهایت برسد،هر که کند طی آنرا
 سخن حق شنود ،از لب یکتا گوهری 


دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

آگاهی و معرفت

باسمه تعالی

برداشتهایی از اشعار مولانا

آگاهی و معرفت

انسان های با معرفت و آگاه ،خدا ترس و صاحب درد می باشند.بالعکس آدم های غافل ، دنیا طلب و دنبال
شهوات زود گذر هستند.البته ترس از خدا، همانند ترس از انسانها نیست.بلکه ترس از عظمت و بزرگی اوست که موجب می شود خطا نکند.بعلاوه درد آنها ، حاکی از دغدغه آنها در امور است.اینکه می گویند پیامبران درد دین دارند،منظور نگران بی دینی و غفلت مردم هستند.
انسان ها معمولا چیز های نا خوشایندی که برایشان در زندگی اتفاق می افتد به خدا نسبت می دهند.همچنین چیزهای خوش آیند را به توان و قدرت خویش نسبت می دهند. در صورتی که انسان صاحب اختیار است.

   رهزن ایمان تو اعمال توست
همره روز جزا افعال توست
آنچه کشتی ،می کنی آنرا درو
گر نباشد توشه ای،اشکال توست

 

دکتر علی رجالی


  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی


برداشتهایی از اشعار مولانا


بیماری و بیداری


این سوال مطرح است که اگر خدا همه کاره است و ما نقشی نداریم ،پس بگوییم همه چیز جبر است و ما اختیار نداریم.

خداوند اگر  چه تام الاختیار است و امکان داشت که بوسیله غرایض که در انسان قرار دهد اعمال جبر کند .اما او به ما اختیار را تفویض کرد.لذا اختیار هم از اوست.

همانند شاگردی که اختیار دارد ومی تواند سر کلاس درس استاد زود یا دیر بیاید ولی به نفع اوست  که به مو قع بیاید.

وقتی انسان بیمار می شود و یا دچار درد می گردد،آنگاه استغفار می کند.این نشان دهنده داشتن اختیار است.بیماری موجب بیداری است.آدم بی درد احساس نیاز نمی کند.


زندگی گاه چه شیرین به لب و کام من است

زندگی گاه پر از زیور و آن دام من است

زندگی  در گرو همت ماست ،می گذرد 

زندگی اندک و تنها اثر و نام من است


دکتر علی رجالی



  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

 باسمه تعالی

 برداشتهایی از اشعار مولانا

جبر و اختیار

انسان همانند عکس شیر بر روی پرچم است ، که با وزیدن حرکت می کند .بالا و پایین می رود ولی حرکت او بستگی به وزیدن باد دارد که نا پیداست.
لذا می توان گفت که ما هیچیم و خدا همه چیز است.خداوند اختیاراتی به ما عطا کرده است که می توانیم با آنها امکان صعود یا سقوط خود را فراهم کنیم.
آنقدر خدا مهربان است ، که قبل از درخواست و پا نهادن به دنیا ،آنچه برای زندگی لازم داریم چه در عالم طبیعت و چه اعضای بدن به تدریج در اختیار ما گذاشت.و همه نیاز های دنیوی ما را تامین نمود.
در رحم مادر هیچ اختیاری نداشتیم و تو همه کاره بودی.حتی وقتی بدنیا آمدیم، بتدریج ما را کامل و مستقل نمود.همانند نقاشی که تابلوی نقاشی را بتدریج کامل می کند و نقاش همه کاره است.در رحم مادر بتدرچ چشم و قلب و اعضای بدن را که برای حیات اولیه لازم بود نقاشی کرد.در این دنیا هم بتدریج با دندان دادن و راه رفتن و یاد گیری و الگو برداری و تفکر کردن بلوغ جسمی و فکری ما را برای بندگی فراهم نمود.

 دانی که جهان در اختیار است تو را
دانی که خدا امید و  نور  است  مرار
در کون  و مکان مجو بجز جبر و خیار
دانی که بشر اسیر نفس است چرا


دکتر علی رجالی


  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

صدای خوش

باسمه تعالی

برداشتهایی از اشعار مولانا

صدای خوش

انسان ها در مقابل خدا ،اگر کار خوبی انجام می دهند،بخاطر توفیقی است که خداوند برای او ایجاد کرده است.همانند صدای چنگ و دستگاه موسیقی چنگ است.خود دستگاه صدایی ندارد، اما صدای زیبا وقتی از دستگاه خارج می شود که کسی که ضربات چنگ را میزند بطور صحیح و به موقع  ضربه بزند.
اگر انسان دارای شور و حال عبادت دارد،بخاطر عنایتی است که خداوند به او عطا کرده است.چه بسا گناه کارانی که بسیار تلاش به توبه یا قصد کار خیر دارند ولی فرصت و زمینه آن کار فراهم نمی شود.مثال ما با خداوند ،همانند نی است ،که اگر صدایی ندمد ،از نی خالی  صدای خوشی بلند نمی شود.

زمانی که خالق بشر آفرید
کمال هنر را به او درتنید
تبارک به خود گفت،صد آفرین
خداوند ،روحی به انسان دمید


دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

برداشتهایی از اشعار مولانا

تفاوت روح و  جسم

روح حقیقت انسان است.همانند بوی گل  و خود گل است.اگر گلی نباشد، بویی هم نیست.در انسان هم ،اگر روح در بدن نباشد، بدن مرده است.لذا روح نقش اصلی در حیات دنیوی  را دارد. این که می گوییم من این کار را می کنم، در واقع روح شما توسط اعضای بدن آنرا انجام می دهد.مانند بنزین  و لاشه ماشین است.ماشین بدون بنزین و انرژی امکان حرکت ندارد.
روح و جسم هر کدام به تنهایی امکان وجود و خود نمایی  و حرکت ندارند. انسان بدون حرکت مرده است.انسان تا زمانی که حیات دنیوی دارد ،باید با توجه به آمادگی جسمی و روحی خود تلاش کند.
    انسانها همانند صفحه شطرنج می مانند.اگر به دستورات الهی عمل کنند، منتج به پیروزی در مقابل شیطان و هوای نفس می گردد.چنانچه از شیطان و تمایلات نفسانی پیروی کنند، منجر به شکست و بدبختی است.

  عشق  اسطرلاب  اسرار  ولاست
دیده بان حکمت و وصل وصفا ست
خوش بر آن مردان با تقوای دین
کارشان هر روز و شب یاد خداست


دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

برداشتهایی از اشعار مولانا

سیر و سلوک

انسان دارای دو نوع سیر و سلوک است،یکی مادی و دیگری معنوی. سیر سلوک مادی بر اساس قول و فعل امور دنیوی است.
در حقیقت سیر برونی ،سیربدن در عالم مادی است.ولی سیر معنوی،سیر روح انسان  در عالم ماورالطبیعه است که چند روزی در عالم طبیعت مهمان است.
زمانی که فکر و ذهن و اندیشه ما، تنها به امور دنیوی و لذت های زودگذر باشد.گویند آدمی دارای سیر و سلوک مادی دارد.
چنانچه در رفع آلودگی های روحی تلاش و کوشش گردد، گویند انسان در حال سیر و سلوک معوی است. بدیهی است با پا کی نفس ،انسان سیر الی الله راطی می کند.

جمعی به صدارت و امیری و ملوک 
جمعی به یقین، فتاده در سیر وسلوک 
برخی به گمان، برفته در پاکی نفس 
قومی به غلط، روانه ای جنگ تبوک 

دکتر علی رجالی


  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

چشم و گوش

باسمه تعالی

برداشتهایی از اشعار مولانا

گوش و چشم

انسان ها دارای دو گوش و دو چشم،یکی در ظاهر و دیگری درباطن دارند.ا ین دو همزمان با هم فعال نیستند. باید چشمان سر را از نامحرمان و گناهان بست ،تا چشم دل بینا شود. در غیر اینصورت کور هستیم.همانطوریکه کور نمی تواند جهان مادی راببیند،کسی که چشم باطن او بسته است ،نمیتواند دنیای ماورالطبیعه را ببیند.
گوش هم همینطور،باید گوش را از حرف های بیهوده
و غیبت و ناسزا بست ،تا گوش باطن امکان شنیدن  حقیقت ها و صداهای دلنشین را داشته باشد.

قلبم شده صد پاره و تکه
از دست زبان و دل وغصه
بر چشم سر و دیده بکوبید
تا نفس شود خاشع و بنده 

دکتر علی رجالی


  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

امیال خویش

گر نهی پا بر دل و امیال خویش

کی نهی پا بر دل امثال خویش

گر کنی دل را سرای شاه جان

کی شوی شرمنده از اعمال خویش



 


  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

ذات حق تعالی

باسمه تعالی

برداشتهایی از اشعار مولانا

ذات حق تعالی

چنانچه سطح زمین از برف پوشیده باشد،آنگاه با یک تابش خورشید همه آنها آب می شود و اثری از برف نیست.اگر خورشید از مدار خود خارج و کمی بما نزدیک گردد،آنگاه همه چیزاز بین می رود. چگونه انتظار داریم ، خالق خورشید قابل دیدن و یا حتی قابل تصور باشد.حضرت مو سی می خواست
حق تعالی را ببیند، خداوند فرمود نظری به کوه می کنم،اگر امکان تحمل مرا  با آن همه سختی داشت، آنگاه بر تو نظر می کنم. با متلاشی شدن کوه فهمید که خداوند امکان دیدن با چشم سر ندارد و باید با چشم دل به تما شای حق تعالی رفت.لذاپشیمان از خواست خود شد.
همانطوریکه سوزاندگی در ذات خورشید است و با نزدیک شدن به اشیا آنرا می سوزاند.لذا با توجه به ذات حق تعالی که بر انسان ناشناخته و قابل تصور هم نیست، با نزدیک شدن یا نظر خداوند به انسان موجب نابودی یا شهادت او می گردد.همینکه خداوند چیزی را اراده کند که تشکیل  یا نابود شود، آنگاه آن  ایجاد یا نابود می گردد. در صورتیکه انسان با وسیله امکان شدن یا نشدن را پیدا می کند.

آن خدایی که پرستیم کجاست
 او بود ظاهر وپنهان از ماست
اوبزرگ است و امید من و توست
خلق را هادی و خود نا پیداست

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی