باسمه تعالی
انقلاب اسلامی
غزل۱
چون صدای انقلاب آمد، جهان شد پر ز نور
کشور ایران ز ظلم و از سیاهی ها به دور
دست یزدان را ببین آن شاه را آواره کرد
چشم طاغوت زمان کور و نموده حق ظهور
با خدا بود و زهر چه بی خدایی دور بود
قطع کرد از بن خمینی، دست اندازی و جور
آدم ساده نمی داند چه کرده انقلاب
خشت خام و پله ی اهرام، نمی داند که مور
مردم ایران چه ها کردند، دراین راه سخت
آن چنان مستکبران گشتند جمله مات و بور
تا به کی فریاد و واویلا کنی از بهر شاه؟
انفجار انقلاب ما چهل منزل ز نور
از کنار جنگ تحمیلی تجارب کسب شد
از شهید آموز راه خوب و تحصیل سرور
نیمه ی خرداد شد، لبیک گفتی تو به حق
بنگری تشییع او، پر از غم و پر ز شور
از جماران نور روح الله بر کل جهان
میثمی بر مرقد ایشان سلام از راه دور
دان رجالی، از امامت تا ولایت راه تو
از ذلالت دور باش ونشنوی تو حرف زور
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی