گر فهم کنی و خود شناسی مردی گر خوار شوی و خود نبازی مردی
مردی نبود به مال و زور و تزویر گر غرق شوی و خود بیابی مردی
با پست و مقام , خود نگیری مردی در کار و عمل، صدیق گردی مردی
ارزش به مقام و جاه و اموال که نیست با مال و منال، دست گیری مردی
گر نفس مهار وخود بجویی مردی گر مست شوی و حق بیابی مردی
عزت به ریا و شهرت و زور که نیست گر پست کنند و هست گردی مردی
گر ظلم کنی به ناتوان ، نا مردی گر فتنه کنی به این و آن، نا مردی
افتاده به چاه ، گر توانی دریاب گر خصم کنی به دیگران، نامردی
گر غره شوی و خود پرستی، مستی گر ظلم کنی و ظلم بینی ، پستی
انسان به صفای روح خود زنده بود گر رحم کنی و مهر جویی ، هستی
- ۹۴/۰۶/۳۱