رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۰۰ مطلب در آذر ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات ترس


ترس(۱)
ترسم ز فراق تو دلم خسته شود
از ظلمت دنیا دل و جان بسته شود
بگشا در عشق بر دل جانکاهم
این دل ز فراق،  بی تو افسرده شود

 


ترس(۲)
هر لحظه ز حق غافل و حیران ، ترسم
از ظلمت دل، به سوی شیطان، ترسم
ای رب، ز محبتت نظر کن بر من
کز دوری تو، ز جان لرزان، ترسم

 

 


ترس (۳)
ترسم که ز غفلتی گرفتار شوم
دور از ره حق گردم و بیمار شوم
ای خالق ما، به سوی تو برگردم
رحمی کن اگر خراب و بیزار شوم

 


ترس(۴)
از خوف خدا، دل همه لرزان است
در سایه‌ی عشق، دیدها گریان است
هر لحظه که تقوا به دل افزون گردد
هر لغزش ما خفیف و آن درمان است

 

 


ترس(۵)
ترسم که ز حق غافل و بی یار شوم
از دوری تو ز عشق ، غم بار شوم
ای دوست مرا به خلوت وصل بخوان
کز بی‌تو اسیر خویش و بیمار شوم

 


ترس(۶)
ای خالق هستی، دل ما ترسان است
از عاقبت  غفلت خود حیران است
گر لطف تو در دلم نتابد هرگز
این روح ز بار گنهم ویران است

 

 


ترس(۷)
در روز قیامت دل من لرزان است
از نامه‌ی اعمال دلم نالان است
ای خالق رحمان، به تو روی آوردم
چون رحمت تو چشمه ی بی‌پایان است

 

ترس(۸)
گفتم ز گناه،  این دلم بیمار است
هر لحظه ز خوف حق، دلم خون‌بار است
ای خالق بی‌کران، به ما رحمی کن
این دل که زند تکیه به تو  هشیار است

 

باسمه تعالی
ترس(۹)
گفتم که پناهم به تو ای یار جلیل
جز سایه تو نیست مرا راه جمیل
ای خالق رحمت و صفا، در هر حال
بخشای بر این بنده ز تقصیر قلیل

 


ترس (۱۰)
ای خالق جان‌ها، تو کریمی و غفور
بخشنده و دانا به خطایم، تو صبور
هر لحظه دل از خوف گنه لرزان است
امید به عفوت، ز جهالت ز قصور

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات شادی


شادی(۱)
هر دل که حضور حق در او برپا شد
غم رفت، و نگاهش به خدا پیدا شد
این شادی بی‌کران ز نور یار است
کز عشق الهی دل ما شیدا شد


شادی(۲)
هر جا نگری، جمال حق پیدا شد
دل شاد شود که نور او بر ما شد
در وحدت حق غرق شود هر عاشق
این شادی بی‌کرانه از یکتا شد


شادی(۳)
در سجده‌ام و دل ز جهان فارغ شد
هر ذره وجودم به خدا لایق شد
در نیستی‌ام به او رسیدم یکدم
یک لحظه دل از حضور من عاشق شد

 


شادی(۴)
آن لحظه که دل ز خویشتن بی‌خبر است
آنجاست که جان عاشقان پرگوهر است
در نیستی خویش به حق ره یابد
این اوج مقام عارفان بر بشر است

 


شادی(۵)
آن لحظه که عشق در دلت پیدا شد
غم‌ها ز جهان بر همگان رسوا شد
عشقی که ز نور حق بود جاویدان
آتش به تمام این جهان افزا شد

 


شادی(۶)
عشق است که یزدان به کسان می‌بخشد
از لطف خدا، شادی جان می‌بخشد
هر جا که ز دل کینه برآید از راه
شاد ی است که رحمت به زبان می‌بخشد

 


شادی(۷)
شادی همه در رضا به فرمان باشد
آرامش روح وجان ز یزدان باشد
هرکس که در این جهان تسلیم شود
شادابی او به ذکر و احسان باشد

 


شادی(۸)
گیتی که خدا داده، سراسر نعمت
بهر تو پر از لطف و صفا شد رحمت
نعمت ز جهان بگیر و خوشحالی کن
زیرا که نبود این جهان  از غفلت

 


شادی(۹)
در خلوت راز، دل خوش و شاد شود
غم‌های جهان برون و بر باد شود
هر کس که ز نور حق پر از عشق شود
در شادی جاودانه آزاد شود

 

 

شادی(۱۰)

دیدار جمال حق همه شادی‌هاست

هر نور خدا ز عشق و آزادی‌هاست

در خلوت دل طلب کن این دیدن را

هر غفلت ما ز جور و  بیدادی هاست

 

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات تواضع


تواضع(۱)
تواضع کلید در رحمت است،
رهی بر بزرگی و هم عزت است.
خدا گفت: دل را به نرمی سپار،
که این راه نیکی و پر حکمت است

 


تواضع(۲)
تواضع بود شرط اهل کمال،
دهد عزت و حکمت و هم جلال
بزرگان دین و امامان عصر
تواضع نمودند در وقت و حال


تواضع(۳)
درختی که پربار باشد، خم است،
دل عاشق از نور حق، خرم است.
تواضع بود مشی اهل یقین
به ذکر و به تسبیح حق  هر دم است

 


تواضع(۴)
اگر می‌روی در رهش بی‌غرور،
به قلبت نشیند ز رحمت، سرور.
تواضع کلید است بر قفل دل،
که این رمز، بر مؤمنان شد ظهور.

 


تواضع(۵)
فروتن شو و بر زمین پا گذار،
که دل دور گردد ز هر گونه خار.
خدا دوست دارد تواضع‌کنی
که نزدش بزرگ است این افتخار

 

.
تواضع (۶)
تواضع نشانِ ره‌بندگی است،
مسیر رسیدن به فرزانگی است.
بگفتا خداوند عزّ و جلّ:
تواضع بزرگی و شایستگی است.

 


تواضع(۷)
تواضع کلید  سعادت بود
نشان رهایی ز غفلت بود
خدا دوست دارد کنی بندگی
که این رسم مومن ، کرامت بود.

 

 


تواضع(۸)
هر آن کس کند دل ز اغوا جدا
ببیند که رحمت رسد از خدا
تواضع نما در حیات و تلاش
که نزد خدا می‌شوی،  اقربا

 


تواضع(۹)
تکبر مکن بر خلایق ز جاه
بیفتی به نکبت به اعماق چاه
شود قلب تو تار و اندوهگین
مکن عمر خود را تباه و سیاه 

 


تواضع(۱۰)
خدا گفت: افتاده باش و صبور
تواضع چو نور است در هر امور
که این نور جانت کند سرفراز.
فزونی دهد معرفت هم شعور

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات اخلاص


اخلاص(۱)
اخلاص بود سرِّ فنا ، عامل ما
نورِ ازلی تاب کند بر دلِ ما
هر کس که ز غیرِ حق دل آزاد کند
یابد رخ او را به حرم، حاصلِ ما

 

باسمه تعالی
اخلاص(۲)
اخلاص، نهان‌خانه‌ی اسرار خداست
آن جوهرِ نابِ دل و هم  اهلِ وفاست
دل اگر پاک شود از غضب و کبر و حسد
وانگهی رخ بنماید شه جان مقصد ماست

 

باسمه تعالی
اخلاص(۳)
اخلاص بود کلیدِ درهای وصال
راهی است ز دل تا حرمِ نور و کمال
هر کس که شود خالص و از خود ببرد
بیند رخ یار، صاحب عز و جلال

 

باسمه تعالی
اخلاص(۴)
اخلاص، غبارِ ره صادق باشد
سرچشمه‌ی جان و دلِ لایق باشد
دل را چو ز غیرِ حق رها سازی پاک
هر لحظه به نورِ دوست، شایق باشد

 

باسمه تعالی
اخلاص(۵)
دل خالص اگر به سوی معبود رود
با عشق به سوی مظهر جود رود
آن کس که رها ز خود شود در اخلاص
جانش به مقام قرب و محمود رود

 

 

باسمه تعالی
اخلاص(۶)
اخلاص همان نورِ دلِ عاشق ماست
راهی که به سوی حضرتِ مطلق ماست
هر لحظه که دل ز بند اغیار برید
حق جلوه کند، که ناجی و  شایق ماست

 

باسمه تعالی
اخلاص(۷)
ای دل، ره اخلاص گشا در دل خویش
پاکیزه کن از غیر خدا، منزل خویش
هر لحظه که یاد حق بود در دل و جان
افشان شود از نور خدا محفل خویش

 

باسمه تعالی
اخلاص(۸)
اخلاص به دل، جوهر ایمان باشد
راهی به سوی کمال و رحمان باشد
آن کس که به هر کار، خدا را بیند
جانش ز فروغِ حق فروزان باشد

 

باسمه تعالی
اخلاص(۹)
دل از همه جز یاد خدا پاک کنید
بر چهره‌ی جان، نورِ ز افلاک کنید
هر لحظه که اخلاص در آن پیدا شد
آنجاست که راه سوی حق درک کنید

 


باسمه تعالی
اخلاص(۱۰)
اخلاص به دل راه خدا می‌بخشد
هر لحظه به ما عشق و صفا می‌بخشد
گر خالص و پاک باشی از شرک و گناه
نورش به تو تسکین و جلا می‌بخشد

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات ایثار


ایثار(۱)
ایثار فدای جان بود بر جانان
یابی تو حقیقی ز رحمان
حق ماند و حق ماند و حق
پایداری ز دل پاک و عیان

 

باسمه تعالی
ایثار(۲)
حسین در کربلا جانش فدا کرد
چه غوغایی به عالم او به پا کرد
نمایش داد ایثاری ز عاشق
کند ایثار با خونش ،چه ها کرد

 

باسمه تعالی
ایثار(۳)
بهترین اعمال ما ایثار ماست
در ضمیر جان و در اشعار ماست
گفت پیغمبر بود آن بهترین
جلوه اش در کار و در رفتار ماست

 

باسمه تعالی
ایثار(۴)
یاد کن ای دل ز ایثاری گران
از برای دین و قرآن در جهان
حفظ دین از واجبات است واجبات
جان فدا گردد برای حفظ آن

 

باسمه تعالی
ایثار(۵)
گر طالب یزدانی و آن عشق برین
باشد ره آن پاکی دل، نور و یقین
دل را برهان از هوس،  زودگذر
باید که شوی پاک ز کینه ز حزین

 

باسمه تعالی
ایثار (۶)
ایثارگری کار شهیدان، غوغاست
عشق ازلی باشد و در راه خداست
دل از همه چیز و همه کس دور شود
جز حق نکنی فکر، که مذموم و خطاست

 

باسمه تعالی
ایثار(۷)
آن کس که دهد جان به ره عشق، نکو بود
آرام دل و مایه‌ی فخر و شرف او بود
سر را به ره حق چو فدا کرد و گذشت
از خویش برید و ره دنیاش سکو بود

 

باسمه تعالی
ایثار (۸)

ایثارِ شهیدان همه تفسیرِ وفاست
از غیر گذشتن، رهِ تسلیم و رضاست
هر قطره‌ی خونش به زمین گشت نشان
هر لحظه دعای او چراغِ ره ماست

 

باسمه تعالی
ایثار (۹)
جان داد به راه حق و ایمان، شهید
از نور وجودش، شب ما گشت سپید
هر قطره‌ی خونش، نشود حیف و تلف
افروخت چراغی که به دل شد امید

 

باسمه تعالی
ایثار (۱۰)
ایثار شهیدان، ره فتح است و یقین،
آن کس که ره عشق نماید در دین.
از جام وفا، جرعه به دل نوش کند،
آیینه‌ی توحید، به دل عشق برین.

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات صبر


صبر(۱)
صبر است طریق اهل تقوا و یقین
هر رنج و غمی  به لطف او شد تسکین
از صبر رسد هر آنچه خواهی، بی‌شک
صبری که کنی، برد تو را در تمکین

 


صبر (۲)
صبر است کلید درِ الطاف خدا
هر رنج به صبر می‌شود رفع بلا
دانا به صبوری نهد امید به حق
بر عهد خدا بود صبوری و صفا


صبر(۳)
هر درد بشر به سوی رحمان گردد
هر لحظه که صبر  موتس جان گردد
صبری که کنی، شود مقامت افزون
این رمز وصال، نور ایمان گردد

 

 


صبر (۴)
صبر است چراغ عاشقان در شب تار
هر درد رهی به سوی یزدان و نگار
دل را به امید وصل حق زنده نما
هر لحظه بخواه از خداوند، قرار

 


صبر(۵)
هر غم که رسد، گنج نهان می‌گردد
در سایه‌ی صبر، دل جوان می‌گردد
صبر آینه‌ی جمال یار است، بدان
صبری که کنی، صفای جان می‌گردد


صبر(۶)
در تنگی دنیا، به خدا صبر نما
از مهر خدا، غم ز دلت گشت رها
هر لحظه که آزمونِ سختی برسد
پاداش عظیم است، نگردی به خطا

 

صبر (۷)
صبر است نشان مردم باایمان
هر رنج و بلایی شود از صبر روان
ایمان به خدا چراغ دل‌های صبور
با یاد خدا، غصه رود از دل و جان


صبر (۸)
صبری که خدا گفت، ز جان کن باور
هر لحظه مدد ز لطف یزدان یاور
هر سختی و درد، روزی آسان گردد
با صبر رسد رحمت جانان داور

 


صبر (۹)
صبر است مقام عاشقان در دل شب
با یاد خداست، وصل انسان و طلب
گر درد رسد، گنج شود، هر سختی
صبری که کند دل، ز کمال است و ادب

 


صبر(۱۰)
هرکس که به صبر زنده ماند در یاد
آن رنج که دارد، شود از رحمت شاد
صبر است که ایمان دل ما گردد
آن‌کس که صبور است،برد فیض جهاد

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات امید


امید(۱)
هرچند گناهت ز عدد بیش شده
از غم دل تو خسته و آن ریش شده
حق گفت: در توبه به رویت باز است
دان، هر گنهی موجب  تشویش شده

 

امید (۲)
ای خسته دل از گناه و هم خود خواهی
هرچند که لغزش ببرد بی راهی
حق راه گشاید به همه با توبه
حق توبه پذیر است، اگر خود خواهی


امید(۳)
در وسعت رحمتت جهان خرم شد
درهای امید، سوی ما، هر دم شد
ای خالق عشق و هستی بی پایان
با یاد تو قلب غمزده مرهم شد

 

امید(۴)
هر غم که به دل نشست، آسان گردد
چون لطف خداوند به انسان گردد
از مهر و کرامتش چه نومید شوی؟
با عفو خدا همیشه جبران گردد

 


امید(۵)
از ظلمت شب، چراغ روشن سازد
از چشمه ی دل، امید جوشن سازد
آن‌کس که دلش به لطف یزدان باشد
صد دشت غم از نسیم گلشن سازد

 


امید (۶)

هر جا که فتادی به گناه و تقصیر
هر جا که شدی اسیر غم یا زنجیر
برخیز و برو، راه یزدان از نو
امید همه مهر خدا هست فراگیر

 


امید(۷)
گر  پای دلم شکست، در راه تو بود
هر اشک دل افروز ، به درگاه تو بود
در روز وصال، وعده خواهم امید
هر غم که کشیدم، به دلخواه تو بود

 


امید(۸)
گر سختی راه بر تو آسان نشود
از رحمت حق، دلت هراسان نشود
حق گفته که صابران، پاداش برند
هر درد و بلا ی جان، خسران نشود

 


امید(۹)
چون مرغ شکسته بال، به درگاه توام
در بحر بلا، رهیده از راه توام
با نور امید تو، به سویت آیم
در سایه‌ی لطف حق ، به همراه توام

 


امید(۱۰)
بر دست دعا، امید خود را بگشا
از لطف خدا بخواه، بر آنچه روا
هرچند که دیر آید، گاهی  به صلاح
زیرا که خدا شنید، هر راز و نوا

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی

مجموعه رباعیات هوای نفس


هوای نفس (۱)

نفس است که دام بر ره ایمان زد
دل را ز صفا تهی و هم خسران زد
عاشق که به نور عشق ره روشن کرد
راه شه جان نمود و بر شیطان زد

 


هوای نفس(۲)
نفس است چو پرده‌ای بر دل پاک
هر دم کشدت به سوی دنیا بی‌باک
عاشق که ز نور حق ببیند ره عشق
برچید ز جان هر آنچه باشد ناپاک

 


هوای نفس(۳)
نفس است، سیاهی و ره تاریکی
بر اهل صفا دامی و در نزدیکی
عاشق که ز نور حق شود پاک سرشت
بی‌رنگ کند نفس و هوس یکرنگی

 


هوای نفس(۴)
نفس است که گوید ره طاعت، خطاست
در دل کند از هوس، شراری بر پاست
عاشق که ز نور حق شود نورانی
هرگز به هوس اسیر دام است و بلاست

 


نفس(۵)
نفس است که بر دل تو حاکم گردد
با وسوسه راه تو ز حق گم گردد
گر گوش به امر حق دهی، پیروزی
هر میل و هوس ز جان تو کم گردد

 


هوای نفس(۶)
نفس است رهی که سوی ظلمت دارد
هر گام تو را ز حق به غفلت دارد
حق را بطلب، که نفس حسرت بکشد
خوشبختی و عزت و سلامت دارد

 


هوای نفس(۷)
نفس است که خصم عقل و ایمان باشد
بر دل، ره تیرگی و طغیان باشد
قرآن به ره تو نور ایمان افزود
هر جا که خدا، خدای انسان باشد

 


هوای نفس(۸)
نفس است چو بادی به شکایت برسد
بر نکبت و طغیان و هلاکت برسد
عاشق که ز زخم نفس آزاد شود
هر لحظه دل از حکمت و رحمت برسد

 

 


هوای نفس (۹)
نفس است که در ره خدا سد گردد
دل را ز صفای حق همی رد گردد
عاشق که هوا ز دل براند هر دم
بر قله‌ی عشق حق، هوا بد گردد

 

 


هوای نفس(۱۰)
نفس است که راه دل زنجیر کند
هر ذره ز نور حق زمین‌گیر کند
عاشق که هوا را ز دلش بیرون کرد
او دشمن جان را  چه تحقیر کند

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات احسان


احسان (۱)
احسان رهِ اهل دل و یزدان باشد
سرچشمه‌ی لطف حیّ سبحان باشد
عشق است کلید درِ احسان به جهان
آیینه‌ی سرّ جان و ایمان باشد

 

باسمه تعالی
احسان(۲)
احسان رهِ عاشقان به سوی یار است
آن نور که در دلِ همه بیدار است
هر کس که رهِ مهر به مردم دارد
او منتظر روی خدا، دیدار است

باسمه تعالی
احسان (۳)
احسان، سخنِ راز دلِ عاشق‌هاست
آیینه‌ی مهرِ دوست در جان پیداست
هر کس که به نیکی رهِ معنا دارد
دل در حرمی ز نورِ یزدان برجاست

 

باسمه تعالی
احسان(۴)
احسان رهِ پرواز به دلبر باشد
آن نور که از دلت فراتر باشد
هر کس که کند محبت و مهر به خلق
در عالم جان، همیشه برتر باشد

 

باسمه تعالی
احسان(۵)
احسان به پدر، مقام والا دارد
دل را به سوی بهشت بالا دارد
قرآن به نکوکاری ما امر نمود
این مایه‌ی قرب نزد مولا دارد

 

باسمه تعالی
احسان(۶)
احسان رهِ قرب حق تعالی باشد
نیکی به یتیم، شأن والا باشد
قرآن به نکوکاری ما گفت چنین
این ره، سببِ رضای عقبی باشد

 

باسمه تعالی
احسان(۷)
احسان ز تجلّی صفات است
نیکی به خلایق و حیات است
حق جلوه کند به مهر و خوبی
پاداش تو قرب و هم نجات است

 

 

باسمه تعالی
احسان(۸)
احسان رهِ عدل و مهر یزدان باشد
زیبایی آن، ز لطف سبحان باشد
آن‌کس که رهِ صفا به احسان یابد
در سایه‌ی لطف حق جانان باشد

 

باسمه تعالی
احسان(۹)
احسان رهِ وصل با خدا می‌سازد
دل را ز غبارِ خود رها می‌سازد
هر کس که به خلق پیشه بنماید عشق
از لطفِ خدا، جهانِ ما می‌سازد

 

 

باسمه تعالی
احسان (۱۰)
احسان رهِ عشق است به درگاه خدا
این راه ز حق است پر از نور و صفا
هر کس که به صدق خدمتی کرد به خلق
او در حرمِ حق بود و نور و عطا

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات ایمان


ایمان(۱)
ایمان چو کلیدِ ملک جانان باشد
گنجینه‌ی دل، ز مهر سبحان باشد
هر کس که ز راهِ دوست گمراه نشد
در جان و دلش صفا و ایمان باشد

 


ایمان(۲)
ایمان چو نسیمِ لطف یزدان باشد
آرامش دل، ز راز پنهان باشد
عاشق که به جان ز عشق سیراب شود
هر لحظه ز او، نگاهِ رحمان باشد

 


ایمان(۳)
ایمان چو پلی میانِ غیب است و شهود
باشد رهِ عاشقان به سبحان و وجود
هر کس که به این یقینِ حق دل بندد
دارای حیات و عشق یزدان ودود

 


ایمان(۴)
ایمان به خدا، شراب جان می‌ریزد
نور است که در دلِ نهان می‌ریزد
هر کس که دل از شک و گمان خالی کرد
از چشمه‌ی عشق، بی‌کران می‌ریزد


ایمان(۵)
ایمان به خدا، چراغِ یزدان باشد
آن مایه‌ی فخرِ حق و انسان باشد
هر کس که به عدل و حق، عمل بنماید
آمرزش و لطفِ حق فراوان باشد

 

 


ایمان(۶)
ایمان به یقین ز عشق یزدان آید
در قلبِ تهی، شمیم سبحان آید
آن کس که به ذکر حق تعالی مأنوس
هر لحظه بر او نسیمِ رحمان آید

 

 


ایمان(۷)
ایمان به خدای حیّ سبحان زیباست
بخشنده‌ی جان و مهربان و والاست
آن‌کس که به این راه قدم بگذارد
داند که مسیر عاشقان نور خداست

 

ایمان(۸)
ایمان به خدا، سکون جان می‌بخشد
بر غصه‌ی دل، تو را امان می‌بخشد
هر کس که به حق کند  توکل بسیار
راهی سوی باغ بی‌کران می‌بخشد

 


ایمان(۹)
ایمان ز نسیمِ صبح آغاز شود
هر دم ز شکوهِ نورِ اعجاز شود
هر کس که به حق قدم نهد با اخلاص
درهای بهشت سوی او باز شود

 


ایمان(۱۰)
ایمان چو ستونِ دین و ایمان باشد
آرامش جانِ هر مسلمان باشد
هر کس که به راه حق قدم بردارد
در سایه‌ی او، حیات آسان باشد

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی