باسمه تعالی
طبع شعر
پدرم داشت زمینه که سراید اشعار
نیست آثار ز وی ، جز دو سه بیتی اظهار
او به خیام نظر داشت ، رباعی می خواند
با مفاتیج عجین بود ، چو شعر و اذکار
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
طبع شعر
پدرم داشت زمینه که سراید اشعار
نیست آثار ز وی ، جز دو سه بیتی اظهار
او به خیام نظر داشت ، رباعی می خواند
با مفاتیج عجین بود ، چو شعر و اذکار
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
معمای زندگی
زندگی گاه چه شیرین و گهی غمناک است
پر ز اشکال مصیبت بود و خاشاک است
پاره ای از غم و ناکامی ما در خویش است
زندگی گاه چه مطلوب و گهی کولاک است
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
سوگ مادر
ای تراب تیره ، این یکدانه گوهر ، مادر است
نیک میدارش که از دلدادگان حیدر است
بود بیرق دوز شاه تشنه کام کربلا
زین سبب جمله امیدش آن شهید بی سر است
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
آرامش جان
با قرائت کردن قرآن و تفسیر و کلام
می دهی صیقل روان و روح خود از هر ظلام
روح را با خواندن ادعیه ها تسکین دهید
شستشو ده جان و دل را با عبادت روز و شام
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
تجارب
می کنم نقل تجارب به زبانی ساده
حاصل عمر بود ، بهر خلایق مژده
تا کنم راه فروزان و شوم چون شمعی
روشنایی دهم و راه سعادت ، ایده
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
فوت همسر
سخت باشد رحلت همسر برای همسرش
ضربه باشد بر روان و بر تن و بر پیکرش
زندگی مانند تسبیح است،گر دقت کنید
دان قوام زندگی کفویت است با شوهرش
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
شیر زن
مادرم شیر زن و راضی و با جرات بود
در مصاف دگران، محکم و با قدرت بود
ترک ما کرد ، ولی درس فداکاری داد
در کنار پدرم یاور و با همت بود
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
هدف خلقت
چه دانی از جهان و آفرینش
بهین مخلوق عالم شد گزینش
جهان در خدمت انسان شده خلق
هدف از خلقت انسان ستایش
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
پایتخت فرهنگی
من به دنیا آمدم ، در شهر زیبای جهان
پایتخت علم و فرهنگ و شهیدان، اصفهان
سومین فرزند مادر باشم و اهل و عیال
تا ابد مدیون مادر هستم و مهرش چنان
سراینده
دکتر علی رجالی
باسمه تعالی
وسوسه
کار امروز به فردا چو شود خسران است
باعث وسوسه و شر و زیان ، شیطان است
وسوسه باعث تاخیر امور است ز خیر
خدمت خلق گران سنگ و همی احسان است
سراینده
دکتر علی رجالی