گر درک کنی شمس و قمر می رخشند
گر درک کنی جن و بشر می گردند
عالم همه تسبیح خدا می گویند
گر درک کنی چرخ و فلک می چرخند
گر درک کنی شمس و قمر می رخشند
گر درک کنی جن و بشر می گردند
عالم همه تسبیح خدا می گویند
گر درک کنی چرخ و فلک می چرخند
ای اهل گناه و معصیت توبه کنید
ای اهل ثنا و معرفت ناله کنید
ای اهل سلوک و منزلت دریابید
ای اهل دعا و مغفرت لاوه کنید
محبت کن به اهل علم و تدبیر
به مردم کن تو نیکی بهر تاثیر
بیاموز آن به مشتاقان دانش
مگو راز خودت بر اهل تزویر
آدم جاهل چو شیری بی سر است
شیر بی یال و کوپا ل و ابتر است
خال کوبی بر بدن بیهودگی است
کی نشان قدرت، اندر پیکر است
شیر بی اذن و مجوز لانه ساخت
شد خراب و بهر خود افسانه ساخت
شیر، شیر است، گر چه باشد در قفس
با چه زحمت بهر خود ، یک خانه ساخت
بهترین جا،در مساجد در کجاست
هست در محراب و آن در ابتدا ست
شد علی در غرق خو ن ،در سجده گاه
بهترین سالک ، به نزد کبریاست
علم باشد باعث رشد و حیات جان ما
جهل گردد موجب مرگ دل و حرمان ما
نفس باشد علت گمراهی واغفال ما
ذکر گردد باعث آرامش و درمان ما
خواب گردد موجب آرامش روح و روان
لیک گردد، باعث غفلت برای انس و جان
نیست تکلیفی تو را در حالت رفتن به خواب
خواب باشد فرصتی، تا جسم باشد در امان
سی روز گذشت و عید فطرت آمد
پاکی ز گناه و ترک ظلمت آمد
آلودگی از روح و روان، رخت ببست
شادی و سرور بی نهایت آمد
دانی چه کند همسرتان را خوشحال
قدر زحمات وی بدانی همه حال
یک شاخه ی گل هدیه کنی با احساس
تسخیر شود دلی که سخت است و محال