اگر مایل به وصل ذوالجلالی
اگر راغب به رشدی و کمالی
نمازی خوان که مولا خواند آنرا
شوی محبوب حق، گر آن بخوانی
اگر مایل به وصل ذوالجلالی
اگر راغب به رشدی و کمالی
نمازی خوان که مولا خواند آنرا
شوی محبوب حق، گر آن بخوانی
نبی گفتا ستون دین نماز است
که معراج مسلمانان نیاز است
ادای ذکر حق روشن کند دل
بسوی وصل حق آن را جواز است
نمازی خوان چو مولا گر توانی
که تیر از پا کنند و خود ندانی
نماز بی حضور دل مخوان دوست
ندارد ارزشی و خود بدانی
نمازی خوان چو مولا گر توانی
که تیر از پا کنند و خود ندانی
نمازی با حضور دل بپا دار
که دارد ارزشی والا چو دانی
الا ای ساکن کوی ا لهی
تویی آ یینه زیبای شاهی
اگر خواهان روی ذوالجلالی
تماشا کن رخ ماه ولایی
هادی بشر به عقل و دین است
پیغمبر و منجی امین است
پیغمبر حق ، رهبر عالم
ناجی و ولی مسلمین است
دانی که ز زهر تلخ تر چیست جز صبر به نزد جاهلان نیست
با صبر و تحمل است ظفرها پایان شب سیه، سفیدی است
--------------------------------
تحمل کردن نادان زکات است زکات عقل و از بهر نجات است
زکات علم در نشر علوم است تعالی بشر اندر صفات است
تحمل کردن نادان زکات است
زکات عقل و از بهر نجات است
زکات علم در نشر علوم است
تعالی بشر اندر صفات است
ای کاش، که دلبسته ی دنیا نشو یم
ای کاش، غریق شهوت و جاه نشو یم
گردیم صدیق و مخلص و اهل سلوک
ای کاش، که بی قرار فردا نشویم
بار الها، تو کریمی و رحیمی و عظیم
ما فقیریم و گرفتار و اسیریم و ندیم
تا به کی سرور ما حاضر و ما در غیبت
بار الها، تو رئوفی و امیری و علیم
بار الها، دل من عاشق و شیدای تو شد عاشق چشم و لب و روی شکوفای تو شد
من ندانم تو کجایی، که روم من سویت گر ببینم رخ تو، کوی دلم، جای تو شد
---------------------------------------
بار الها، سفر کرب و بلا می خواهم بار الها، دل پر نور و صفا می خواهم
بار الها، تو مرا شیفته ی خود گردان بار الها، سفر عشق و ترا می خواهم
----------------------------------------
بار الها، به در خانه ی حق چند زنم تا گشایی در خود، بلکه ندایی شنوم
بار الها ،به من آمده در کوی رفیق گوشه چشمی بنما، بلکه نوایی ببرم
--------------------------------------------
بار الها، تو کریمی و رحیمی و عظیم ما فقیریم و گرفتار و اسیریم و ندیم
تا به کی سرور ما غایب و ما در پرده بار الها، تو رئوفی و امیری و علیم