رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت یازدهم

در این قسمت نکاتی را در خصوص نحوه برخورد با دیگران را اشاره می کنم.

۴۹.در طول عمرم حدود سیزده سال کارهای اجرایی داشتم.البته در بسیاری جلسات شوراهای گوناگون دانشگاهی و غیر دانشگاهی شرکت داشتم.همواره سعی کردم از جناح بندی ها فاصله بگیرم و در اکثر دولت ها با سلایق مختلف بطور مستقیم یا غیر مسئولیت داشتم.
۵۰.بنده اعتقاد به درست روی دارم. باید خط مستقیم ک همان خط چهاره معصوم است، خط مشی افراد در زندگی باشد.برای مثال، امانتی را به شما می دهند که به مقصد برسانید.جاده ای که در پیش دارید، گاهی اتوبان است ،گاهی باریک است و گاهی پر از دست انداز است.راننده عاقل و دانا با توجه به وضعیت جاده سرعت خود را تنطیم می کند.دسته بندی های ما معمولا ریشه در هوای نفس و خود خواهی ها دارد.باید با احتیاط و شناخت کامل در جمعیت ها عضو شد.
۵۱.ما خدا را داریم که بهترین راهنمای ماست.او توسط پیامبران و چهاره معصوم پیام خود را و راه صحیج را به ما می رسانند.در غیاب آنها آثار آنها و انسان های صالح و مر اجع دینی و مبلغین دین هستند که سخنان آنان را به ما می رسانند.اگر خوب توجه کنیم ،دین دستورالعمل آدم شدن و راه درست انتخاب کردن را به ما می آموزد.متاسفانه افرادی آگاهانه یا ناخود آگاه این چراع هدایت را تاریک جلوه می دهند.اما نمی توان خورشید را در طولانی مدت پشت ابرها نگه داشت.خورشید می درخشد و موانع خود را از سر راه برداشته وذوب می کند.
۵۲.به نطر من یک مسئول باید همانند یک پدر خانواده عمل کند.در یک خانواده معمولا فرزندان با سلایق گوناگون هستند.والدین همه آنها را دوست دارند و همانند گل های یک باغ تنوع آنها باعث زیبایی باغ می گردد.هر گز بین بچه ها فرق نمی گذارند.حتی اگر یکی از آنها را بیشتر دوست داشته باشد ،ابراز نمی کنند.حتی تنبیه آنها سازندگی را در بر دارد.
برخود باید همانند خارج کردن یک غده سرطانی در بدن باشد .لذا اگر در ابتدا موجب ناراحتی است، اما در نهایت سلامتی را به انسان بر می گرداند
شیعه خطش،خط شاه کربلاست
جوهرش خون و قلم تیغ. لاست

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

نسیم صبحگاهی

باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل۶ _ بیت پنجم
نسیم صبحگاهی

همه شب در این امیدم ،که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان ، بنوازد آشنا را

منظور از همه شب،یعنی در طول شب.نسیم صبحگاهی بادی است که در صبحدم به گلها می تابد و غنچه ها بازمی شوند.
حافظ خود را همانند غنچه دلتنگ می داند و خواهان وزیدن نسیم الهی به دلش است تا روح و جانش به معارف الهی شکفته شود.
حافظ می گوید که امید من در طول شب به فرا رسیدن صبح است.تا محبوب من پیامی همانند پیامی که برای آشنایان می دهد ،به من هم بدهد و با این کار مرا نیز نوازش و مورد لطف قرار دهد.
او می گوید همه امید من به شب و نجواهای شبانه و گریه های سحراست ، بلکه صبحدم صاحب دلی فرا برسد و مرا به فیض الهی سیراب کند و از گرفتگی نجات دهد.

با آمدنت دلم صفا می یابد
باران امید خوشنوا می بارد
عشق تو زده به جان ما آتش ها
خنده به لبان بینوا می آید

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

یک تجربه_ قسمت دهم

باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت دهم

اکنون که تجارب دوران زندگی خود را به تحریر می آورم در زمان بازنشستگی است.اعتقاد بنده این است که تجارب دیگران ، گذشتگان و تاریخ ، چراغ و راهنمایی برا ی آیندگان است.امید است برداشتهای دیگری مبنی بر خود ستایی نگردد.
۴۱.برای برقراری ارتباط بیشتر و همبستگی در خانواده پدری، یک گروه مجازی تشکیل دادم که استقبال خوبی از آن شد.در این گروه عزیزان دیدگاه های خود را مطرح و پیام های خانوادگی رد و بدل می شود.در حقیقت یک صله رحم مجازی است.
۴۲.با تشکیل یک آلبوم عکس فامیلی پدر ،عکس های خانوادگی فامیل پدرکه قابل پخش بود جمع آوری شد.بدینوسیله خاطره ها بار دیگر زنده شد.همه اعضا همکاری کردند و آلبوم کاملی تشکیل شد.
۴۳.در مسئولیت های اجرایی که می پذیرفتم.ابتدا بررسی می کردم که آیا امکان انجام وظیفه وجود دارم و شرایط آن سمت را دارم.سپس قبول می کردم.ریاست دانشگاه کاشان را برای من صادر کرده بودند.وزیر وقت
مرا خواست که حکم را تحویل دهد.به او گفتم ترجیح می دهم یکی از اساتید آن دانشگاه این مسئولیت را قبول کند و قبول نکردم.لذا فرد دیگری را پیشنهاد نمودم که از اساتید آنجا بود.
۴۴. پایین یا بالا بودن مسئولیت برایم مهم نبود.اگر باری به زمین بود، سعی می کردم بردارم.یک روز مدیر گروه ریاضی،یک روز معاون دانشگاه اصفهان و یا دانشگاه شهرکرد و روزی دیگر مسئول مرکز پیام نور اصفهان بود م .در هر مسئولیت اجرایی یک تحول و اثری ماندگار از خود بجا گذاشتم.

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

یک تجربه_ قسمت نهم

باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت نهم

در این قسمت خلاصه ای از فعالیت های یکساله خود در معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان را بیان می کنم.
۳۵.زمانی که مسئولیت پژوهشی را عهده دار شدم.در ابتدا شوراهای گو ناگون همچون شورای کتابخانه،انتشارات ونسخ خطی از صاحب نظران دانشگاه تشکیل و امور پژوهشی را سر و سامان دادم.
۳۶.چاپخانه دانشگاه را فعال نمودم بطوریکه انتشارات دانشگاه رتبه اول را بین دانشگاه ها کسب نمود.بعلاوه برای حفظ نسخ خطی،آنها را عکس برداری کردم و چند نسخه از آنها را چاپ نمودم.
۳۷.ورود و خروج افراد به کتابخانه و دسترسی آسان به کتابها را فراهم نمودم.بعلاوه کتابهای راکد بیرون کتابخانه را به کتابخانه آوردم و چندین کتابخانه شخصی را خریداری نمودم.موزه ای از آثار ارزشمند در دانشگاه را تشکیل دادم.بعلاوه زمینه خرید کتابهای مورد نیاز کتابخانه های گروه ها و دانشکده ها را فراهم نمودم.
۳۸.مجلات داخلی و بین المللی را حمایت نمودم.تلاش نمودم که چندین مجله به زبان انگلیسی راه اندازی شود.و مقدمات آنها را پی گیری و انجام دادم .مجله مهندسی در آن موقع شکل گرفت.
۳۹.گروه های پژوهشی را فعال نمودم.محلی برای استقرای آنها در پژوهشی در نظر گرفتم.
۴۰.دبیری علمی اصفهان پایتخت فرهنگی را بعهده داشتم.با تلاش فراوان و دعوت سخنرانان چندین کنفرانس علمی را ساماندهی و در طول یک هفته برگزار نمودم.
در پایان یکسال ترجیح دادم که مسئولیت
پژوهشی را واگذار نمایم و به امور علمی خود بیشتر بپردازم.لذا از سمت خود استعفا دادم.

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

محبت الهی

باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۶_ بیت چهارم

محبت

دل عالمی بسوزی ، چو عذار بر فروزی
تو از ین چه سود داری، که نمی کنی مدارا

عالم،یعنی جهان،دنیا.اما در اینجا منظور از عالمی،مردم دنیاست.لذا منطور حافط از دل عالمی بسوزی،یعنی جهانی را عزا دار و دل آنها را بسوزانی است.به موهای نازک و ظریف پشت لب، عذار گویند.ولی در اینجا منظور صورت و رخ است.لدا منظور از عذار بر افروزی،یعنی خشمگین کنی و چهره را در هم کردن است. منطور ازمدارا ،یعنی نرمی کردن است.
حافظ به محبوب خود اشاره می کند و می گوید وقتی خشمگین و ناراحت می شوی ، مردم را عزا دار می کنی. بیا و نادیده بگیر و اغماض کن.دیگران با اذیت کردن مردم لِذت و تسکین می برند اما تو بی نیازی، بیا و با مردم با مدارا و مهربانی رفتار کن.

بیان کرد وصف خدا را کسی
مجو جزمحبت به انسان بسی
که در عشق و آگاهی و عفو جو
که هر چیز دیگر بباشد خسی

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

دعای پدر و مادر

چو خواهی دو دنیا بگردد شکر
تو مشکن دل مادر و هم پدر
نخواهند جز ، حرمت اندکی
دعا می کنند، تا نبینی خطر




  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

یک تجربه_قسمت هشتم

باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت هشتم

در این قسمت نکاتی را در رابطه با اخذ دکتری خود عرض می کنم.
۳۷.دوران کارشناسی و کارشناسی ارشد رتبه اول بودم. موضوع تحقیق دوره دکتری زمان بر و مدت بورس ما تمام شده بود.استاد راهنما هم اجازه دفاع نمی داد.شرایط سختی داشتم.برادرمان آقای دکتر اسفندیاری فرمودند ،گاهی خدا شرایطی برای انسان ایجاد می کند که می خواهد ما به سوی او برویم و دچار غرور و تکبر نگردیم.ایشان می گفتند وقتی من دچار مشکلی می شوم و راهی ندارم زیارت عاشورا و دعای توسل را نذر می کنم که مدتی بخوانم.بنده هم یک ماهی این کار را انجام دادم.خدا شاهد است که مسایل و مشکلات یکی پس از دیگری حل شد و پایان نامه قابل دفاع شد بطوریکه جلسه دفاعیه حدود ده دقیقه بیشتر طول نکشید و داوران با نمره عالی آنرا قبول کردند و جایزه فلت ریاضی انگلستان را کسب نمودم و اولین مقاله من در مجله لندن چاپ شد و بعنوان ریاضی دان جوان جهان در آن سال از طرف انجمن ریاضی دانان جهان معرفی شده و مقاله خود را در ژاپن ارایه کردم.تا کنون هشت مقاله از پایان نامه دکتری خود چاپ نموده ام.لذا دست خدا را کاملا در این کار حس کردم.لذا تصمیم گرفتم که در مانده عمر اگر لیاقت دارم خود را وقف خدا کنم و در اعتلای کشور و تبلیع دین و مذهبم و ادای وظیفه حداکثر تلاش خود را انجام دهم.یک هفته پس از دفاع به کشور برگشتم و تلاش کردم در تربیت دانشجوی دکتری اقدام کنم.من باتفاق آقای دکتر زعفرانی دو دانشجوی دکتری را پذیرفتیم و اولین دوره دکتری ریاضی را در دانشگاه اصفهان راه اندازی کردیم.
.۳۸.درمدتی که معاونت آموزشی دانشگاه اصفهان را عهده دار بودم ،تحصیلات تکمیلی دانشگاه را با همکاری آقای دکتر طالبی تشکیل و ساماندهی کردیم.حدود صد نفر از متدینین در مقطع کارشناسی ارشد را با هماهنگی وزارت علوم بورسیه نمودم.با پی گیری های که انجام دادم ،حدود پانزده گروه آموزشی اعلام آمادگی برای دایر نمودن دوره دکتری شدند.الحمد الله این تلاشها هم اکنون به ثمر نشسته است.

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

یک تجربه-قسمت هفتم

باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت هفتم

در ادامه خاطرات و تجارب گذشته،نکاتی را اشاره می کنم.
۳۱.کشور های گوناگونی را رفته ام که خاطرات آنها را به تدریج بیان می کنم.به عراق و عربستان برای زیارت و سفر حج مسافرت کرده ام.توفیق پیدا کردم سه مرتبه در هر یک سفر کنم.دو سفر عمره در ماه مبارک و یک حج تمتع داشتم.به یاد دارم، با خود زمزمه می کردم کاشکی فرصتی پیدا می شد که قدری به خود در ماه مبارک برسم.وقتی به دانشگاه شهرکرد رفتم،معاون مالی وقت گفت یک فرصت برای حج باقی مانده است و امروز آخرین روز اعلام آن می باشد .لذا اعلام آمادگی کردم وبه مکه رفتم.سال بعد هم در همین ایام، توفیق سفر حج فراهم شد.
۳۲.چیزی که در زندگی به آن رسیده ام اینکه اینقدر در گیر دنیا شده ایم،که نقش خدا را در زندگی فراموش کرده ایم.اگر چیزی را از خدا با خلوص و جدی بخواهیم با بهترین حالت به انسان می دهد.آنقدر که یک مسئول اداره را کار گشا می دانیم،خدا را قادر نمی دانیم.
۳۳.وقتی ما رابه مهمانی دعوت می کنند و یا خودمان می خواهیم، قبلا با میزبان هما هنگ می کنیم.اما برای رفتن منزل والدین حداکثر خبر می دهیم.اما برای زیارت چهاده معصوم کافی است نیت کنیم و بخواهیم ، معمولا زمینه آن براحتی تامین و ایجاد می شود .
۳۳.ما بعضی اوقات از خدا گله می کنیم که چرا اینقدر ما را دچار مشکلات و سختی های گو ناگون قرار می دهد.خداوند می فرمایند ما شما را به شکل های گوناگون مورد امتحان قرار می دهیم.خوشا به حال کسانی که در این امتحانات قبول شوند که هم ساخته می شوند ومی فهمند که خدا همه کاره است

.۳۴.صحبت با خدا خیلی راحت است کافی است نیت به یک کار نیک و پسندیده کنید.او خودش آنرا به نحو عالی عملی می کند. دنیا دار امتحان است.لذا نباید در برابر مشکلات نگران شویم بلکه سعی کنیم با صبر و تحمل آنها را حل کنیم.

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

یک تجربه-قسمت ششم

باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت ششم

پیرو ارایه تجربیات و خاطرات خود در قسمت های قبل،نکاتی دیگر را به اطلاع عزیزان می رسانم.
۲۷.در اینستا گرام صفحه ای دارم که حاوی تصاویر زیبا و دیدنی است.البته در سایت شخصی اینجانب نیز تصاویر بیشتری جمع آوری شده است.
ali.rejali00. آدرس اینستاگرام
alirejali.ir آدرس سایت
همچنین برگزیده ای از رباعیات اینجاب در اینستاگرام آورده شده است.
۲۸.مدتی در فیس بوک فعالیت های فرهنگی داشتم.در آنجا مطالب گوناگون اعم از انواع اشعار، متن های ادبی وجود دارد.بعد از اینکه استقبال مردم به تلگرام پدید آمد.فعالیت خود را متمرکز به این پیام رسان کردم.چندین کانال فرهنگی ، اجتماعی،تحلیلی، دانشجویی، وفامیلی دایر نمودم.مدتی هم که این پیام رسان در ایران فعالیت رسمی نداشت .از پیام رسان سروش استفاده می کردم.
۲۹.دو کانال تخصصی دارم که یکی از آنها اختصاص به کتابخانه آنالیز هارمونیک مجرد که کلیه مقالات و کتابهای خارجی و داخلی را شامل می شود که در طول خدمت جمع آوری کرده ام.کانال دیگری با همکاری یکی از دانشجویان دکتری ایجاد شده که حدود هزار عضو دارد.در اینجا اخبار ،معرفی ریاضی دانان،کتابهای ریاضی،و مقالات علمی نویسندگان جمع آوری شده است.
آدرس :
@harmoniclib
۳۰.یک گروه دانشجویان و فارغ التحصیلان دایر نمودم.در این گروه دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اساتید ریاضی عضویت دارند.هدف از تشکیل این گروه ارتقای سطح علمی و فرهنگی دانشجویان ریاضی و اساتید محترم است.بعلاوه بدینوسیله ارتباط خود با همکاران و دوستان قطع نمی گردد و بعضا به سوالات آنها پاسخ می دهم.

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

یک تجربه _قسمت پنجم

باسمه تعالی
یک تجربه
قسمت پنجم

اکنون که در ایام عید فرصتی حاصل شد.بنا دارم چنانچه خداوند ذهن مرا یاری دهد، بتوانم هر روز نکاتی از تجربیات و خاطرات زندگی خود را به تحریر در آورم.
۲۲.معمولا ایام ماه مبارک رمضان، به مشهد مقدس می روم.در صورت امکان یک ماه آنجا هستم.همچنین برای سال تحویل نیز معمولا به مشهد رفته ودرسخنرانی سالانه رهبر معظم انقلاب شرکت می کردم.
۲۳.علاقه خاصی به شرکت در جلسات مذهبی داشتم،بالاخص در ایام محرم ،در جلسات عزاداری آقا امام حسین هر شب شرکت می کردم.به خاطر داشتم در زمانی که معاونت آموزشی در دانشگاه شهر کرد را داشتم، عصرها به اصفهان می آمدم وشبها به شهر کرد بر می گشتم تا امکان شرکت در جلسات عزاراداری ها باشد.
۲۴.د ر جلسات آیت الله ناصری در مسجد کمر زری شرکت می کردم و از سخنرانی های ایشان یاداشت برداری می کردم.ضمنا در دروس اخلاق آیت الله مظاهری در مسجد حکیم شرکت می کردم.در فرصت مناسب،بعضی از آنها را به شعر تبدیل می نمودم.
۲۵.اولین شعری که سرودم و حدود دو ماه طول کشید ،فرازهایی از زیارت آل یاسین بود که آن رابه شعربا وزن ساده زیر گفتم .این شعر با بیت زیر به پایان می رسد.
گفتم رجالیا پس،بر بندگی است امکان
گفتا که سر این راز، در پرده ای ایست پنهان
متن کامل این شعر در وبلاگ اینجانب و یا در کتاب شعر اینجانب تحت عنوان نوای دل،با عنوان گفتگو، با آقا امام زمان ،آمده است.
۲۶.جلسات هفتگی قرائت و آموزش قرآن در صبحهای جمعه در منزل خود بر گزار می کردم.ضمنا دعای ندبه هم خوانده می شد.در پایان تفسیر قرآن توسط یکی از اساتید قرآن گفته می شد. بعلاوه برای تشویق نوجوانان محل جوایزی می دادم.

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • علی رجالی