باسمه تعالی
قضاوت کردن(۱)
ای برادر، خواهرم، مختار باش
گر قضاوت میکنی، هشیار باش
علم باید تا قضا گردد روا
دور شو از جهل خود، بیدار باش
هر کسی را امتحانی دادهاند
در قضاوت عادل و مختار باش
حکم کردن کار هر بیگانه نیست
گر نداری چشم دل، بیدار باش
گاه هم حقپوش باشد مدعی
با سخنها فتنهبر افکار باش
دیده چون آیینهی ناپاک شد
حکم ناحق میشود، بیزار باش
هر که بیدانش قضاوت میکند
رنج خود افزون کند، هشیار باش
هر که از انصاف دور افتاده است
همچو بادی خوار در انظار باش
ظاهر افراد را معیار نیست
در قضاوت حافظ اسرار باش
هر خطایی را مکن افشای عام
آن نهان از دیدهی بسیار باش
هر که را دیدی خطا در ابتدا
رحم کن، فارغ ز هر پیکار باش
بی خبر در داوریها سر مکن
تا نیفتی در دروغ و نار باش
حق نگوید آن که پر غوغا شود
دور از آشوب و از گفتار باش
سیرت آدم نبینی در نقاب
باطنش بین، فارغ از پندار باش
هر سخن را حجت و برهان طلب
بر مدارِ عدل و با کردار باش
زانچه گفتی با کسی، آگاه باش
در لباس حق، کم از بازار باش
گر ز سرّ باطن آگاهت نبود
بر خطای دیگران هشیار باش
عیب را اول ببین در کار خویش
گر سخن گویی، پر از انوار باش
بر مدار مهر، خاموشی گزین
گر خطا دیدی، مگو ستار باش
گر ندیدی ریشهی زشتی ز کس
فارغ از سوءگمان در کار باش
یاد کن احوال یوسف در ستم
زانکه او مظلوم و خوش رفتار باش
چهرهی دنیا پر از نیرنگ و دام
در طریق فطرتِ بیدار باش
دل اگر آگاه شد از نور حق
همچو خورشید پر از انوار باش
خامدل زود آرد احکام قضا
پختهدل سنجیده، با گفتار باش
در قضاوت، صدق و تقوا لازم است
با عدالت، عارف اسرار باش
گر نبینی درد دل یا اضطراب
داوری کم کن، در آن هشیار باش
گاه باشد خندهای بر لب، ولی
زخم در دل دارد و دلدار باش
نور حق در هر دلی تابنده است
در حضور عشق، شببیدار باش
در درونت کعبهای پنهان شدهست
چون حرم، آئینه ی اسرار باش
چشم دل بگشا " رجالی" در قضا
در شناسایی، رخ دلدار باش
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۱/۲۵