رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

مثنوی بهار(۶)

 

۲۷. ز هر سوی، آوازِ شادی بود / زمین غرقِ لبخند و یادی بود

  • شرح:
    از هر سو نغمه‌های شادی به گوش می‌رسد و زمین سراسر لبخند و خاطره‌ای شیرین از بهار دارد.

  • تفسیر عرفانی:
    این بیت اشاره به حالتی دارد که تجلی رحمت الهی در سراسر هستی آشکار می‌شود. آواز شادی نمادی از تسبیح موجودات و لبخند زمین نشان از سرور حاصل از قرب الهی است.


۲۸. دلم را "رجالی" در این روزگار / دمی بی‌وصالش نباشد قرار

  • شرح:
    سراینده (دکتر علی رجالی) بیان می‌کند که دلش در این زمانه بدون وصل الهی آرام و قراری ندارد.

  • تفسیر عرفانی:
    در سلوک عرفانی، وصال حق غایت سفر است. بی‌قراری دل نشانه‌ی شوق بی‌پایان سالک به وصل محبوب است که در غیاب آن، قرار حقیقی برای دل حاصل نمی‌شود.


۲۹. بهار است، هنگام ذکر و دعا / زمانِ وصال است با کبریا

  • شرح:
    بهار زمان دعا و نیایش و فرصتی برای وصل و تقرب به خداوند متعال است.

  • تفسیر عرفانی:
    بهار روحانی نمادی از ظهور تجلیات ربانی است که زمینه را برای وصال و اتحاد عاشق و معشوق فراهم می‌کند. سالک در این موسم فیض، با ذکر و دعا به قرب الهی دست می‌یابد.


۳۰. ز هر قطره باران، ندا می‌رسد / که با یاد معشوق، دل می‌رسد

  • شرح:
    هر قطره باران بهاری پیام‌آور این حقیقت است که دل عاشق تنها با یاد محبوب حقیقی به آرامش و وصال می‌رسد.

  • تفسیر عرفانی:
    باران نمادی از فیض و رحمت الهی است که دل‌های خشکیده را احیا می‌کند. یاد حق برای سالک همانند بارانی روح‌بخش است که او را به ساحت وصال هدایت می‌کند.


۳۱. ز دل هر که عشق خدا پرورید / ز غم‌های دنیا، دمی ناپرید

  • شرح:
    هر دلی که عشق خدا را در خود پرورش دهد، از اندوه‌های دنیوی فارغ شده و به آرامش جاودان می‌رسد.

  • تفسیر عرفانی:
    عشق الهی سبب رهایی از تعلقات دنیوی و دستیابی به سکینه قلبی می‌شود. دل عاشق غرق در محبت الهی از مشغله‌های مادی جدا شده و به نور اطمینان دست می‌یابد.


۳۲. اگر دل ز نور خدا پر شود / به دریای عشقش شناور شود

  • شرح:
    وقتی دل انسان از نور الهی لبریز گردد، به دریای عشق خدا وارد شده و در آن غرق عشق و معرفت می‌شود.

  • تفسیر عرفانی:
    نور خدا اشاره به تجلیات اسماء و صفات الهی دارد. سالک وقتی به این نور دست یابد، در دریای وحدت و عشق غوطه‌ور شده و به مقام فنا فی‌الله می‌رسد.


۳۳. چو دل عاشق و مست معشوق شد / ز هر رنج دنیا، فراغت نمود

  • شرح:
    وقتی دل انسان سرشار از عشق الهی شود، از تمام دردها و مشغله‌های دنیوی آزاد و رها می‌گردد.

  • تفسیر عرفانی:
    عشق حقیقی به خداوند، سالک را از قیود مادی رهایی می‌بخشد و او را به آزادی روحانی و وصل جاودان می‌رساند.


۳۴. بهاری که جان را صفا می‌دهد / رهی سوی معبود ما می‌دهد

  • شرح:
    بهاری که دل و جان را پاک و زنده می‌کند، ما را به سوی محبوب ازلی و معبود حقیقی هدایت می‌نماید.

  • تفسیر عرفانی:
    بهار معنوی رمز بیداری دل و آغاز سیر الی‌الله است. تجلیات رحمانی در این موسم، سالک را به سوی حق تعالی سوق می‌دهد.


۳۵. اگر دل ز دیدار حق شاد شد / ز هر غصه و درد، آزاد شد

  • شرح:
    هر دلی که از دیدار و قرب الهی شادمان گردد، از اندوه‌ها و آلام دنیوی آزاد می‌شود.

  • تفسیر عرفانی:
    دیدار حق کنایه از قرب معنوی و تجربه حضور الهی است. وقتی سالک به این مقام رسد، از تمامی غم‌های دنیا رهایی یافته و به آرامش مطلق دست پیدا می‌کند.


اگر مایل باشید، ادامه‌ی شرح و تفسیر را نیز می‌توانم ارائه کنم.

 

۳۶. ز انوار حق دل چو روشن شود / ز تاریکی و غم، چو گلشن شود

  • شرح:
    وقتی دل انسان با نور الهی روشن گردد، از تاریکی‌های غم و اندوه بیرون می‌آید و مانند گلستانی سرشار از طراوت و شادمانی می‌شود.

  • تفسیر عرفانی:
    نور الهی کنایه از معرفت و عشق به خدا است. این نور قلب را از ظلمت نفس و حجاب‌های مادی پاک کرده و آن را به مرکز جمال و جلال حق تبدیل می‌کند.


۳۷. بهاری که از لطف یزدان رسد / به جان عاشقان، ز عرفان رسد

  • شرح:
    بهاری که از لطف خداوند می‌آید، به جان عاشقان، معرفت و شناخت الهی هدیه می‌دهد.

  • تفسیر عرفانی:
    بهار معنوی نشانه‌ی تجلی رحمت الهی است که سالک را از عشق مجازی به عشق حقیقی سوق می‌دهد. عرفان در اینجا به معنای شناخت شهودی خداوند است که از فیوضات ربانی به دل‌های آماده می‌رسد.


۳۸. اگر دل ز اخلاص، گلزار شد / ز انوار رحمت، گهر بار شد

  • شرح:
    اگر دل با اخلاص شکوفا گردد، از نور رحمت الهی مانند مرواریدی گران‌بها بهره‌مند می‌شود.

  • تفسیر عرفانی:
    اخلاص یعنی پاکی نیت برای خداوند. وقتی سالک خالصانه عمل کند، انوار رحمانی در وجودش تجلّی یافته و به گوهر عرفان و حقیقت دست می‌یابد.


۳۹. بهاری که از ذکر حق زنده است / دل از هر چه غیر از خدا کنده است

  • شرح:
    بهاری که با یاد خدا زنده باشد، دل انسان را از تعلقات دنیوی آزاد می‌کند.

  • تفسیر عرفانی:
    ذکر الهی راهی برای رهایی از دنیا و وصال به حق است. سالکی که دائم در یاد محبوب است، از علایق نفسانی دل می‌بُرد و به حضرت حق نزدیک‌تر می‌شود.


۴۰. ز گلزار عشقش دلم تازه شد / ز انوار وصلش جهان، رازه شد

  • شرح:
    عشق الهی دل را تازه کرده و از نور وصال او، رازهای هستی برای جهان آشکار می‌گردد.

  • تفسیر عرفانی:
    عشق حقیقی به خداوند، باطن سالک را شکوفا کرده و به اسرار ملکوت دسترسی می‌دهد. انوار وصل همان تجلیات خاصه است که برای عارفان و عاشقان آشکار می‌شود.


۴۱. چو دل شد ز نور خدا بی‌قرار / شود غرق در وصلِ آن کردگار

  • شرح:
    وقتی دل از نور خداوند سرشار شود و قرار نگیرد، به وصال الهی می‌رسد.

  • تفسیر عرفانی:
    بی‌قراری دل نشانه‌ی شوق و طلب سالک به سوی محبوب حقیقی است. این بی‌قراری در نهایت به فنای فی‌الله و وصل جاودانه ختم می‌شود.


۴۲. ز هر قطره‌ باران، ندا می‌رسد / که بی‌یاد یزدان، وفا کی رسد؟

  • شرح:
    هر قطره باران پیام‌آور این حقیقت است که بدون یاد خداوند، وفا و آرامش حقیقی حاصل نمی‌شود.

  • تفسیر عرفانی:
    باران نمادی از فیض دائمی الهی است. این بیت یادآور می‌شود که هرچه در عالم هستی جاری است، نشانی از حق‌تعالی دارد و بدون ذکر و توجه به او، هیچ ثبات و بقایی نیست.


۴۳. بهاری که از لطف جانان رسد / دل از هر چه غیر از خدا وانهد

  • شرح:
    بهاری که از لطف معشوق حقیقی بیاید، دل را از هر وابستگی غیر خدایی رها می‌کند.

  • تفسیر عرفانی:
    لطف الهی سالک را از دلبستگی‌های نفسانی آزاد کرده و او را به سوی توحید ناب و دل‌بریدگی از ماسوی‌الله رهنمون می‌سازد.


۴۴. دمی که ز دل، نور حق جلوه‌گر / شود زندگی چون گلِ نوثمر

  • شرح:
    وقتی نور الهی از دل انسان آشکار شود، زندگی همانند گل تازه‌شکفته طراوت می‌یابد.

  • تفسیر عرفانی:
    جلوه‌ی نور حق در دل، نشانه‌ی تجلیات اسما و صفات الهی است. این نور دل سالک را به حیات طیبه و زندگی حقیقی می‌رساند.


۴۵. بهاری که با یاد او می‌وزد / دل از هر غمی سوی شادی رود

  • شرح:
    بهاری که با نسیم یاد خداوند همراه باشد، دل را از غم به سوی شادی می‌کشاند.

  • تفسیر عرفانی:
    نسیم یاد حق همان انوار الهی است که دل را از محدودیت‌های مادی رها کرده و به ساحت شادمانی روحانی می‌رساند.


۴۶. رجالی، دلت را به حق واگذار / که در وصل یزدان شود ماندگار

  • شرح:
    ای رجالی! دل خود را به خداوند بسپار که تنها در وصل الهی می‌توانی جاودان و پایدار بمانی.

  • تفسیر عرفانی:
    تسلیم کامل به اراده‌ی حق و تفویض امور به او، راهی برای مقام بقا بالله است. این تسلیم سالک را به وحدت وجودی و ماندگاری ابدی می‌رساند.


در صورت تمایل، ادامه‌ی شرح و تفسیر را نیز ارائه خواهم داد.

 

۴۷. بهاری که از مهر یزدان بود / دل از هر چه غیر از خدا رَهْ بَرَد

  • شرح:
    بهاری که از مهر و محبت خداوند سرچشمه می‌گیرد، دل را از هر تعلقی جز او جدا کرده و به سوی حق هدایت می‌کند.

  • تفسیر عرفانی:
    مهر یزدان تمثیلی از رحمت واسعه الهی است. این رحمت قلب سالک را از علایق دنیوی پاک کرده و او را به ساحت قدس ربوبی نزدیک می‌سازد.


۴۸. دلی کو زِ نور خدا پر شود / زِ هر غم، زِ هر درد، آذر شود

  • شرح:
    دلی که با نور الهی پُر گردد، از هر اندوه و دردی آزاد شده و به روشنایی و گرمی می‌رسد.

  • تفسیر عرفانی:
    نور الهی قلب را از ظلمات نفسانی بیرون آورده و به مقام اطمینان و سرور می‌رساند. آذر نماد نور معنوی و شوق وصال است که هر غم را می‌سوزاند.


۴۹. چو گل بشکفد، راز دل فاش کند / دل از هرچه غیر از خدا، کاش کند

  • شرح:
    هنگامی که دل مانند گل شکوفا گردد، رازهای پنهان خود را آشکار کرده و از هرچه غیر خدایی است، دست برمی‌دارد.

  • تفسیر عرفانی:
    شکفتن گل، اشاره به تجلی حقیقت در دل سالک دارد. وقتی حقیقت بر دل آشکار شود، همه حجاب‌ها کنار رفته و سالک از هر تعلق مجازی می‌گذرد.


۵۰. نسیمی که از کوی جانان رسد / دل از شوق آن یار، حیران رسد

  • شرح:
    نسیمی که از کوی معشوق حقیقی وزیدن گیرد، دل را به شور و حیرانی در برابر جمال محبوب می‌کشاند.

  • تفسیر عرفانی:
    نسیم جانان همان تجلیات الهی است که سالک را در وادی حیرت فرو برده و او را از خودیت تهی می‌سازد.


۵۱. چو بارانِ رحمت به دل‌ها وزد / دل از هر گنه، پاک و بی‌واهمه شد

  • شرح:
    هنگامی که باران رحمت الهی بر دل ببارد، آن را از هر گناه و ترس پاک و آرام می‌کند.

  • تفسیر عرفانی:
    باران رحمت اشاره به عنایات خاص الهی دارد که دل را از آلودگی‌های نفس پاک کرده و به ساحت قدس ربوبی راه می‌دهد.


۵۲. بهاری که از نور عرفان بود / دلی جز به وصلش، نلرزان بود

  • شرح:
    بهاری که از نور معرفت الهی سرچشمه بگیرد، دل سالک را جز به وصال حق به چیزی نمی‌لرزاند.

  • تفسیر عرفانی:
    نور عرفان دل را به مرتبه‌ای می‌رساند که از هیچ حادثه‌ای دچار اضطراب نمی‌شود و تنها در شوق دیدار محبوب قرار دارد.


۵۳. دل از شوق وصلش به پرواز شد / زِ بند گنه، دل سبک‌ساز شد

  • شرح:
    دل با شوق وصال الهی به پرواز معنوی درمی‌آید و از زنجیر گناه رهایی می‌یابد.

  • تفسیر عرفانی:
    وصال الهی مقصد نهایی سالک است. با شوق این وصال، دل از قیود دنیوی آزاد شده و به ساحت قرب راه پیدا می‌کند.


۵۴. زِ یاد خدا، دل صفا می‌کند / رهی تا به حق، دل دعا می‌کند

  • شرح:
    یاد خداوند، دل را پاک و روشن کرده و انسان را در راه رسیدن به حق هدایت می‌کند.

  • تفسیر عرفانی:
    ذکر الهی موجب تصفیه‌ی قلب از کدورت‌های نفسانی شده و سالک را به مقام قرب و حضور رهنمون می‌سازد.


۵۵. دلی کو زِ نور خدا جان گرفت / زِ هر درد دنیا، امان جان گرفت

  • شرح:
    دلی که از نور الهی نیرو بگیرد، از هر درد و رنج دنیوی رهایی می‌یابد.

  • تفسیر عرفانی:
    نور الهی همان فیض دائم است که وقتی به دل سالک برسد، او را از محدودیت‌های مادی آزاد کرده و به آرامش ابدی می‌رساند.

 


در صورت تمایل، ادامه شرح و تفسیر را نیز ارائه خواهم داد.

 

 

۵۷. بهاری که از نور ایمان رسد / دل از شوق وصلش، به پایان رسد

  • شرح:
    بهاری که با نور ایمان در دل ظهور کند، سالک را به سرمنزل وصال می‌رساند و شور طلب را پایان می‌بخشد.

  • تفسیر عرفانی:
    ایمان حقیقی همان یقین قلبی است که دل را از تردید رها کرده و به وصل محبوب ازلی می‌رساند. این وصل، پایان راه سلوک معنوی است.


۵۸. زِ هر قطره باران، نوایی وزد / که بر خاک دل، گل‌سرا می‌دمد

  • شرح:
    هر قطره باران رحمت، آوازی از مهر الهی است که در دل خاکی انسان، گل معرفت را می‌رویاند.

  • تفسیر عرفانی:
    باران تمثیلی از فیض دائم خداوند است که وقتی بر دل سالک ببارد، معرفت و عشق در او شکوفا می‌شود.


۵۹. دل از نور حق، کی شود بی‌نیاز؟ / که در وصل او هست آرام و ساز

  • شرح:
    دل چگونه می‌تواند از نور الهی بی‌نیاز شود، درحالی‌که آرامش و سامان فقط در وصل او ممکن است؟

  • تفسیر عرفانی:
    این بیت بیانگر حقیقتی است که تنها قرب الهی مایه آرامش مطلق است و سالک هرگز از فیض حق بی‌نیاز نمی‌شود.


۶۰. بهاری که از جان برآید صدا / رساند دل ما به کوی بقا

  • شرح:
    بهاری که از جان عاشق برخیزد، دل را به وادی جاودانگی (بقا بالله) می‌رساند.

  • تفسیر عرفانی:
    کوی بقا نماد مقام فنا فی‌الله و بقا بالله است که هدف نهایی سیر و سلوک عرفانی است.


۶۱. دلی کو زِ مهر خدا پر شود / زِ هر درد و غم، بی‌اثر شود

  • شرح:
    دلی که با محبت الهی سرشار شود، از دردها و غصه‌های دنیوی رهایی می‌یابد.

  • تفسیر عرفانی:
    مهر خداوند نوری است که وقتی بر دل سالک بتابد، او را از رنج‌های عالم ماده آزاد کرده و به آرامش حقیقی می‌رساند.


۶۲. زِ نوری که از کوی جانان رسد / دلم از شراب طهورش چشد

  • شرح:
    از نوری که از کوی محبوب ازلی برسد، دل سرشار از شراب طهور (پاکی و معرفت) می‌شود.

  • تفسیر عرفانی:
    شراب طهور کنایه از معرفت خالص و شهود حق است که نصیب اهل قرب و عاشقان حقیقی می‌شود.


۶۳. دل از یاد او کی جدا می‌شود؟ / که بی‌نور حق، دل فنا می‌شود

  • شرح:
    دل چگونه می‌تواند از یاد خدا جدا گردد، درحالی‌که بدون نور الهی به نیستی فرو می‌رود؟

  • تفسیر عرفانی:
    یاد خداوند حیات‌بخش دل است. بدون این یاد، دل در ظلمات نفس نابود شده و به فنا دنیوی دچار می‌شود.


۶۴. رجالی، دل از غیر حق پاک کن / که جز یاد او نیست جان‌بخش تن

  • شرح:
    ای رجالی! دل را از هر چه جز خدا است پاک ساز، زیرا تنها یاد حق مایه حیات معنوی است.

  • تفسیر عرفانی:
    پاکسازی دل از غیر حق شرط توحید خالص است و بدون آن، سالک به مقام بقا بالله راه نمی‌یابد.


اگر مایل باشید، ادامه شرح و تفسیر ابیات را نیز ارائه خواهم داد.

  • ۰۳/۱۲/۲۷
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی