رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

قصیده‌ی دریا (۱)

این قصیده با زبانی پر از رمز و راز، دریای بی‌کران را همچون آینه‌ای از احساسات پنهان، آشوب‌های درونی و سکوت معنادار توصیف می‌کند. شاعر در این اثر، دریا را به عنوان نمادی از عمق عاطفی و اسرار ناگفته‌ی بشری می‌بیند. در ادامه، شرحی از ابیات ارائه شده است:


۱. ای موجِ خروشانِ جهانی، دریا / آغوشِ گشوده در میانی، دریا
دریا به مثابه نیرویی عظیم و متلاطم تصویر شده که در عین خروش و حرکت، آغوش خود را برای جهان گسترده است. این بیت نمادی از پذیرش و وسعت دریای بی‌کران است.

۲. راز تو نهفته در دلِ موج و خروش / آیینه‌ی اشکِ آسمانی، دریا
شاعر رازهای نهفته‌ی دریا را در موج‌های بی‌قرارش می‌بیند و آن را بازتاب اشک‌های آسمانی می‌داند. دریا همچون آیینه‌ای است که احساسات کیهانی را منعکس می‌کند.

۳. هر قطره‌ی تو حکایتی بی‌پایان / سرشار ز طوفان و فغانی، دریا
در این مصرع، هر قطره از دریا نمایانگر داستانی بی‌پایان است؛ قصه‌ای پر از آشوب‌ها و ناله‌های ناگفته.

۴. در سینه‌ی خود هزار سودا داری / خاموش ولی پر از بیانی، دریا
شاعر به عمق اسرارآمیز دریا اشاره دارد که در سکوت ظاهری خود، هزاران اندیشه و گفتار را پنهان کرده است.

۵. آغشته به شورِ رفتنِ بی‌برگشت / سرمست ز فریادِ نهانی، دریا
این بیت حرکت پیوسته و بی‌وقفه‌ی دریا را بازتاب می‌دهد. دریا با وجود سکوت، پر از فریادهای درونی و بی‌قرار است.

۶. گاهی به نسیم، نرم و آرامی تو / گه چون غمِ دل به بی‌امانی، دریا
تناقض میان آرامش و تلاطم دریا، بازتابی از نوسانات احساسی است؛ گاه آرام و نرم و گاه بی‌قرار و طوفانی.

۷. ای مهدِ غرور و خانه‌ی طوفان‌ها / پنهان ز نگاهِ مردمانی، دریا
دریا جایگاه غرور و خاستگاه طوفان‌هاست؛ اما بسیاری از رازهای آن از دیدگان انسان‌ها پنهان مانده است.

۸. هر موجِ تو قصه‌ای ز دردی کهنه / هر ساحلِ تو دلِ شبانی، دریا
هر موج دریا داستانی از دردهای دیرین را بازگو می‌کند و هر ساحل چون دل شبانی است که انتظار بازگشت گمشده‌ای را دارد.

۹. چون آینه، راز دل نهان می‌داری / یک‌باره شوی پریش‌جانی، دریا
دریا مانند آیینه‌ای است که اسرار را در دل نگه می‌دارد اما گاه پریشان و بی‌قرار می‌شود.

۱۰. دل داده به ماه، مستِ هر رؤیائی / در دامنِ شب، پر فغانی، دریا
در شب، دریا دل‌بسته‌ی ماه و رؤیاهای ناپیداست و فریادهای پنهان خود را در دل شب نجوا می‌کند.

۱۱. در سینه‌ی خود هزار طوفان داری / خاموش، ولی پر از فغانی، دریا
تکرار این مضمون بر عمق تناقض دریا تأکید دارد: سکوت بیرونی و غوغای درونی.

۱۲. ای آبیِ بیکرانِ پر رمز و رموز / پنهان ز نگاهِ رهروانی، دریا
دریای بی‌کران، سرشار از اسراری است که از چشمان جویندگان حقیقت پنهان مانده‌اند.

۱۳. وقتی که شکستی به دلِ طوفان‌ها / گم‌گشته میانِ بی‌نشانی، دریا
دریا گاه در دل طوفان‌های سهمگین، هویت خود را از دست می‌دهد و بی‌نشان و سرگردان می‌شود.

۱۴. دلبسته‌ی باد و موج‌ و هم طوفانی / بر سینه‌ی خود پر از جهانی، دریا
دریا دلبسته‌ی حرکت‌های طبیعت است و جهانی از احساسات و رمزها را در دل خود جای داده است.

۱۵. ای محرمِ راز دل شکسته بر ما / هم‌صحبتِ آهِ بی‌کسانی، دریا
دریا به عنوان محرم راز دل‌های شکسته و همدم آه‌های بی‌پناه ترسیم شده است.

۱۶. موجت به دلِ صخره زند بی‌پروا / آمیزه‌ی بیم و هم گمانی، دریا
موج‌های دریا بی‌پروا به صخره‌ها می‌کوبند و ترکیبی از بیم و امید را پدید می‌آورند.

۱۷. در عمقِ سکوت، ناله‌هائی داری / همدردِ دلِ شکستگانی، دریا
در سکوت عمیق دریا، ناله‌هایی نهفته است که نشان از همدردی با دل‌های شکسته دارد.

۱۸. گاهی به غروب رنگِ غم‌ها داری / گاهی به سحر، در فشانی، دریا
دریا گاه با غروب، غم‌های کهنه را به یاد می‌آورد و گاه با سحر، نور امید می‌پراکند.

۱۹. در چشم جهان، جا نمی‌گیری تو / بگذشته ز حدِ دیدگانی، دریا
وسعت دریا فراتر از درک و دید محدود انسان‌هاست و از نگاه سطحی آن‌ها عبور کرده است.

۲۰. ای غرقِ سکوتِ شب، نگاهت جان سوز / خاموش ولی پر از فغانی، دریا
نگاه ساکت و عمیق دریا در تاریکی شب، سوزناک و مملو از اندوه‌های ناگفته است.

۲۱. افسرده‌دلان به عشق تو می‌آیند / آرامش ما به هر زمانی، دریا
دریا مأمن و آرامش‌بخش دل‌های غمگین است و در هر زمان پناهگاهی برای آن‌هاست.

۲۲. این سینه‌ی پُرغصه‌ی تو می‌داند / رازِ دلِ بی‌قرار جانی، دریا
تنها دریا می‌تواند رازهای بی‌قراری جان‌های خسته را درک کند.

۲۳. یک موج تو قصه‌ی غم و اندوه است / اشکی شده بر دلِ جهانی، دریا
هر موج دریا، روایت‌گر غمی ژرف است که همچون اشکی بر دل جهان فرو می‌چکد.

۲۴. در سایه‌ی تو غریوِ دریا دل‌هاست / همرازِ دلِ شکستگانی، دریا
در پناه دریا، ناله‌های جان‌های شجاع و شکست‌خورده نهفته است.

۲۵. لب بسته‌ای و دلت سخن‌ها دارد / پنهان شده در دلت جهانی، دریا
دریا خاموش است اما دنیایی از سخنان ناگفته را در دل خود پنهان دارد.

۲۶. بی‌تاب "رجالی" ز وصال است همی / در دل، به هوای وصل جانی، دریا
شاعر از شوق وصال سخن می‌گوید و دریا را همراه بی‌تابی خود در آرزوی وصال می‌بیند.

  • ۰۳/۱۲/۲۴
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی