باسمه تعالی
قصیده فنا الی الله
نصیحت(۱۸)
این قصیده، بر اهمیت صبر، شکیبایی و دوری از غوغای دنیا تأکید شده است .
شرح:
دل تهی از زهد و از تقوا مکن / عمر خود را صرف هر غوغا مکن
شما در این بیت به دوری از دنیازدگی و حفظ زهد و تقوا سفارش میکنید. غوغا نمادی از هیاهو و بیثباتی دنیا است و با تقوا و زهد در تضاد است.صبر را باید به دل معنا کنی / حرف بیمعنا به دل اِلقا مکن
صبر واقعی از درون و قلب آغاز میشود و نباید ذهن را با سخنان بیهوده و بیمعنا مشغول کرد.گر نداری در دلت تاب و قرار / راه دل را بسته بر دنیا مکن
وقتی آرامش قلبی نداری، نباید دل را به امور دنیوی وابسته کنی؛ چرا که دنیا خود منشأ ناآرامیهاست.آنکه را دردی نباشد ناتمام / دل به دنیای پر از رؤیا مکن
درد و رنجهای معنوی نشانهای از تکامل انسان است. دلبستن به دنیا و خیالات آن، فرد را از این مسیر دور میکند.هر که خواهد استواری در خطر / بیسبب خود غرق هر غوغا مکن
پایداری در برابر مشکلات و خطرات نیازمند دوری از هیاهوی بیمعنی و توجه به ذات حقیقت است.زندگی با صبر زیبا میشود / پس دلت را خسته از دنیا مکن
صبر کلید زیبایی زندگی است و نباید دل را با دغدغههای دنیوی خسته کرد.با صبوری زندگانی دلپذیر / صبر را با کاهلی معنا مکن
صبر به معنای تحمل فعالانه است، نه تنبلی و کاهلی. باید در عین صبر، تلاش و همت داشت.با شکیبایی جهان زیبا شود / صبر را در غفلتت پیدا مکن
شکیبایی به جهان زیبایی میبخشد، اما نباید آن را با غفلت و بیخبری اشتباه گرفت.هر که را دیدی صبور و استوار / طعنه بر احوال او بیجا مکن
افراد صبور و محکم در برابر مشکلات را نباید سرزنش کرد، زیرا آنان به مراتبی از ایمان و معرفت رسیدهاند.هر که ایمان در دلش جاری نبود / نور حق در جان و دل پیدا مکن
بدون ایمان، نور حق در دل جای نمیگیرد. ایمان بهعنوان پیشنیاز دریافت انوار الهی مطرح شده است.دل به دست قادر مطلق سپار / رنج خود را بهر دنیا وا مکن
دل سپردن به خداوند بهمعنای توکل کامل به اوست. این بیت تأکید دارد که نباید خود را بهخاطر امور دنیوی دچار رنج و سختی کرد، زیرا همهچیز در دستان خداوند است.گر که خواهی در مسیر حق روی / جز به درگاه خدا شکوا مکن
برای حرکت در راه حق، تنها باید به درگاه خداوند پناه برد و از او یاری خواست. شکایت از خلق و تکیه بر دیگران ما را از مسیر حق دور میکند.زندگی بینور ایمان ظلمت است / عمر خود را صرف هر سودا مکن
ایمان بهعنوان نوری است که تاریکی زندگی را روشن میکند. در غیر این صورت، زندگی در ظلمت و سردرگمی خواهد بود. همچنین، نباید عمر گرانبها را در پی خواستههای بیارزش دنیوی هدر داد.گر بخواهی معدن سوزان عشق / جان رها کن زین قفس، نجوا مکن
برای رسیدن به عشق حقیقی، باید از قفس تن و دنیا رها شد و دل را به سوی معشوق حقیقی پرواز داد. نجوا نکردن بهمعنای دوری از تعلقات و وسوسههای نفسانی است.گر به وادی فنا خواهی سفر / دل ز دنیا برکن و بلوا مکن
وادی فنا در عرفان به مرحلهای اشاره دارد که سالک از خود و دنیا فانی میشود. برای این سفر معنوی، باید دل را از دنیا برید و در این مسیر آرامش و سکون اختیار کرد.هرچه غیر از یار را ویران نما / خانهی دل را به عشقش جا مکن
هر چیزی که غیر از خدا باشد باید از دل بیرون رانده شود تا خانهی دل جایگاه عشق الهی شود. دل که محل تجلی انوار الهی است، نباید با امور دنیوی آلوده شود.جان بده در راه معشوق ازل / خاک شو در کوی او، رعنا مکن
جانسپاری در راه خدا و خاکساری در مقابل او، نشان از تسلیم کامل دارد. «رعنا مکن» بهمعنای دوری از تکبر و خودبینی است.هر که از غیر از خدا خالی شود / شمع حق گردد، همی غوغا مکن
سالکی که دلش از هر چیزی غیر از خدا خالی شود، مانند شمعی میدرخشد و نباید خود را در هیاهوی دنیا گم کند.گر بسوزی در حریم عشق حق / ذرّهگردی در رهش، شیدا مکن
در عشق الهی، سوختن و فنا شدن بهمعنای از خود گذشتن و جزئی از کل شدن است. شیدایی نباید بهمعنای بیقراری و آشفتگی باشد، بلکه باید به سکون و رضایت قلبی برسد.ترک دنیا کن، منیتها برون / بی سبب با این و آن دعوا مکن
ترک دنیا و دوری از «منیت» (خودبینی و نفسپرستی) از اصول سلوک عرفانی است. دعوا و نزاعهای بیارزش دنیوی سالک را از مسیر حقیقی بازمیدارد.گر بسوزی در هوای عشق یار / جان سپاری از برش، رسوا مکن
عاشق حقیقی در راه معشوق الهی جان میسپارد، اما باید در این راه از رسوایی و خودنمایی پرهیز کند. عشق حقیقی نیازی به تظاهر و نمایش ندارد.دل ز غیر حق تهی کن ای عزیز / تا شوی محو خدا، افشا مکن
برای رسیدن به مقام فنا و محو شدن در خداوند، باید دل را از هر چیزی غیر از حق خالی کرد. «افشا مکن» نیز بهمعنای حفظ اسرار الهی و عدم تظاهر به حالات معنوی است.هرکه بر آتش زند خود را ز عشق / همچو پروانه شود، حاشا مکن
عاشق حقیقی همچون پروانهای است که در آتش عشق میسوزد و این سوختن را انکار نمیکند. پروانه نماد فداکاری و فنای عاشقانه در پیشگاه معشوق است.هر که در عشقش فنا گردد به جان / پادشاهی بایدش، اغوا مکن
فنا در عشق الهی به معنای رسیدن به مقام پادشاهی معنوی و تسلط بر نفس است. نباید خود را با وسوسههای دنیوی فریب داد.تا نگردی قطرهای در بحر جان / کی رسی بر ساحلش، ماوا مکن
برای رسیدن به ساحل امن حق، باید همچون قطرهای در دریای جان محو شد. «ماوا مکن» به معنای دل نبستن به جایگاههای دنیوی و موقت است.گر به جان خواهی وصال ایزدی / عقل و هوش و خویش را رسوا مکن
وصال الهی مستلزم ترک عقل جزئی و هوش ظاهری است. باید از خودی (منیت) گذشت، اما این گذشتن نباید بهگونهای باشد که باعث رسوایی و تظاهر شود.هر که بر آتش رود در راه دوست / جان به جانان میدهد، افشا مکن
سالکی که در راه حق جان میسپارد، باید این ایثار را پنهان کند و از خودنمایی دوری نماید.ترک خواهشهای نفسانی نما / دل رها کن از بلایا، ما مکن
خواهشهای نفسانی موانع رسیدن به حق هستند. با رها کردن نفس، دل از بلایا و گرفتاریهای دنیوی آزاد میشود.هر که را دیدی "رجالی" دل قوی / طعنه بر ایمان و بر تقوا مکن
این بیت با نام سراینده به موضوع صبر، ایمان و تقوا اشاره دارد. هرکس که در ایمان و تقوا قوی باشد، نباید او را طعنه زد، چرا که این استواری نشان از عمق ایمان دارد.
نتیجه گیری:
این ابیات نیز همچون سایر بخشهای این قصیده، دعوتی به فنای در حق و دوری از تعلقات دنیوی است.
این قصیده با زبان ساده و درعینحال عمیق، مخاطب را به سوی فنای در حق و ترک دلبستگیهای دنیوی دعوت میکند.
بهطور کلی، این قصیده دعوتی به صبر، تقوا و دوری از دلبستگیهای دنیوی است و تأکید بر این دارد که صبر واقعی همراه با آگاهی و دوراندیشی است.
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۲/۲۰