رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی

تعریف واژه عرفانی مزاج عشق
مزاج عشق
مزاج عشق راهی بی مثال است
رهی پر پیچ و خم بهر وصال است
در این ره رنج و محنت‌ها فراوان
ولی مقصود، لطف ذوالجلال است

 

شرح شعر "مزاج عشق"


---

مصرع اول: مزاج عشق راهی بی‌مثال است

شاعر عشق را به مزاج یا حالتی خاص تشبیه می‌کند که یگانه و بی‌مانند است. این مزاج، راهی است که با هیچ مسیر دیگری قابل قیاس نیست، زیرا درک و تجربه‌ی عشق الهی فراتر از حواس و عواطف معمولی انسان است. عشق در اینجا راهی یگانه برای اتصال به حقیقت و جمال مطلق معرفی می‌شود.


---

مصرع دوم: رهی پر پیچ و خم بهر وصال است

راه عشق، ساده و هموار نیست، بلکه پر از پیچ و خم‌های گوناگون است. این راه نمادی از تلاش، صبر و استقامت است که عاشق باید برای رسیدن به وصال الهی طی کند. وصال در اینجا به معنای رسیدن به قرب الهی و درک حضور اوست، اما این مسیر با سختی‌ها و موانع همراه است.


---

مصرع سوم: در این ره رنج و محنت‌ها فراوان

شاعر به سختی‌ها و دردهایی که عاشق در راه عشق تجربه می‌کند اشاره می‌کند. این رنج‌ها بخشی جدایی‌ناپذیر از سفر عاشقانه هستند و انسان را برای درک و پذیرش حقیقت آماده می‌کنند. در عرفان، این محنت‌ها به‌عنوان ابزارهایی برای تزکیه و رشد روحی دیده می‌شوند.


---

مصرع چهارم: ولی مقصود، لطف ذوالجلال است

علیرغم تمام رنج‌ها و سختی‌ها، هدف نهایی این سفر، درک لطف و مهربانی خداوند است. ذوالجلال اشاره به ذات الهی دارد که هم عظمت و شکوه دارد و هم مملو از لطف و مهربانی است. این لطف، جایزه و پاداشی است که عاشق در پایان راه عشق به آن می‌رسد.


---

تفسیر کلی:

شعر "مزاج عشق" تصویری از مسیر عرفانی و پرمشقت عشق الهی ارائه می‌دهد. این مسیر اگرچه پر از سختی و رنج است، اما هدف نهایی آن بسیار ارزشمند است: لطف و قرب الهی. شاعر به مخاطب نشان می‌دهد که عشق الهی، راهی بی‌نظیر و دشوار است، اما زیبایی و عظمت آن در رسیدن به ذات الهی نهفته است.

 

مزاج عشق در عرفان مفهومی عمیق و ریشه‌دار است که به ارتباط روحانی میان عاشق و معشوق و کیفیت و حالت‌های عاشق در مسیر این عشق اشاره دارد. در عرفان اسلامی، عشق نیرویی است که عاشق را از قیود دنیوی آزاد کرده و به سوی حقیقت مطلق (حق تعالی) می‌کشاند. این مزاج، ترکیبی از احساسات، احوال، و حالات مختلفی است که عاشق در طی این مسیر تجربه می‌کند و به نوعی «تغییر مزاج» روحانی منجر می‌شود.

مزاج عشق در عرفان چیست؟

مزاج در معنای عام، به تعادل و ترکیب حالات و عناصر وجود اشاره دارد. در عرفان، مزاج عشق به حالت ویژه‌ای از دل و روح اشاره دارد که عاشق تحت تأثیر عشق الهی تجربه می‌کند. این مزاج حالتی پویا و پرشور دارد که با آتش، شوریدگی، شوق و گاهی نیز رنج و اندوه همراه است.

ویژگی‌های مزاج عشق در عرفان

1. شوریدگی و بی‌قراری
عاشق در مزاج عشق همواره در حال بی‌قراری و طلب است. این حالت از شوق شدید برای رسیدن به معشوق حقیقی ناشی می‌شود. عرفا بی‌قراری عاشق را نشان‌دهنده حیات روح می‌دانند.


2. سوز و گداز
یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های مزاج عشق، سوز و گداز است. این سوز، نتیجه فراق از معشوق و اشتیاق به وصال است. مولانا این حالت را به آتشی تشبیه می‌کند که همه چیز جز معشوق را می‌سوزاند.


3. شوق و طلب
شوق، نیروی محرکه عاشق است که او را به حرکت به سوی معشوق وا می‌دارد. عاشق در مزاج عشق همواره در طلب وصال به معشوق است و این طلب، او را از وابستگی‌های دنیوی رها می‌کند.


4. فنا و وصال
نهایت مزاج عشق، رسیدن به مرحله فناست؛ یعنی عاشق چنان در معشوق محو می‌شود که چیزی از خود باقی نمی‌گذارد. این مرحله اوج عشق الهی است که عرفا آن را «وصال» می‌نامند.


5. رنج و اندوه مقدس
در مزاج عشق، رنج و اندوه امری ناگزیر است. این رنج نه به معنای عذاب، بلکه حالتی مقدس است که روح عاشق را برای پاکی و کمال آماده می‌کند.

 

مراحل عشق در عرفان

1. عشق مجازی
آغاز عشق از دنیای محسوسات و عشق به زیبایی‌های مادی است. این مرحله «عشق مجازی» نام دارد که در عرفان، پله‌ای برای رسیدن به عشق حقیقی است.


2. عشق حقیقی
پس از گذر از عشق مجازی، عاشق به عشق حقیقی می‌رسد؛ عشقی که به خداوند و حقیقت مطلق تعلق دارد. در این مرحله، مزاج عشق به کمال خود می‌رسد.


3. فنا فی‌العشق
مرحله نهایی عشق، فناست. در این حالت، عاشق دیگر خودی نمی‌بیند و همه چیز را در معشوق مشاهده می‌کند. در این مرحله، عاشق و معشوق یکی می‌شوند.

 

تمثیل‌های عرفانی مزاج عشق

عرفا برای توضیح مزاج عشق از تمثیل‌های مختلفی استفاده کرده‌اند. به عنوان مثال:

آتش: عشق همانند آتشی است که همه چیز را می‌سوزاند و تنها حقیقت باقی می‌ماند. مولانا می‌گوید: آتشی از عشق در جان برفروز / سر به سر فکر و عبارت را بسوز

بیماری: مزاج عشق به بیماری‌ای تشبیه شده که عاشق را بی‌قرار و ناآرام می‌کند، اما این بیماری در حقیقت، شفا و حیات‌بخش است.

آب و تشنگی: عاشق مانند کسی است که هرچه از آب عشق می‌نوشد، تشنه‌تر می‌شود.


جایگاه مزاج عشق در عرفان اسلامی

در عرفان اسلامی، عشق اساس حرکت روح به سوی کمال است. عارفان عشق را هم ابزار و هم هدف می‌دانند. عشق وسیله‌ای برای تزکیه نفس، شناخت خداوند، و نهایتاً وصال به اوست. به گفته ابن عربی، عشق نیرویی است که جهان بر پایه آن آفریده شده است.

حافظ شیرازی این عشق را چنین وصف می‌کند: در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد / عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

نتیجه‌گیری

مزاج عشق در عرفان، حالتی معنوی و عرفانی است که عاشق را از تعلقات دنیوی آزاد کرده و او را به سوی کمال و حقیقت مطلق هدایت می‌کند. این مزاج با شور، شوق، درد، رنج، و نهایتاً وصال همراه است. عرفا این حالت را جوهره‌ تجربه عرفانی می‌دانند که انسان را به سرچشمه وجود بازمی‌گرداند.

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۰/۳۰
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی