رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی وجد


وجد
دل در طرب از عشق، چه‌ها می‌خواند
در نغمه‌ی شوق، بی‌صدا می‌خواند
هر ذره در این باغ به وجد آمده است
دل، راز نهان را به خفا می‌خواند

 

شرح شعر (وجد):

این شعر به مفهوم وجد در عرفان اسلامی می‌پردازد که حالتی از شور و شوق عمیق معنوی و شعف قلبی در حضور خداوند است. وجد، حالتی است که در آن عاشق الهی، حقیقت را درک کرده و از عشق و محبت خداوند سرشار می‌شود. شاعر در این ابیات، وجد را به‌عنوان حالتی از شعف درونی توصیف می‌کند که در آن دل و جان به طرب می‌آید و هر ذره‌ای از هستی در شور و اشتیاق عشق الهی سهیم می‌شود.


---

شرح ابیات:

1. دل در طرب از عشق، چه‌ها می‌خواند
شاعر با توصیف وجد، از دل سخن می‌گوید که در حالت طرب و شادی عاشقانه به سر می‌برد. دل، آکنده از عشق الهی، نغمه‌هایی سرشار از شور و شوق می‌خواند. این بیت بیانگر حالت بی‌خویشتنی و شعف درونی عاشق در حضور معشوق است.


2. در نغمه‌ی شوق، بی‌صدا می‌خواند
شاعر به این نکته اشاره می‌کند که شوق و وجد، لزوماً با صدای ظاهری بیان نمی‌شود؛ بلکه این نغمه، نغمه‌ای بی‌صداست که از عمق جان برمی‌خیزد و تنها عاشق واقعی می‌تواند آن را درک کند. این بیت نشان‌دهنده آن است که وجد حالتی درونی است که در سکوت نیز جلوه‌گر می‌شود.


3. هر ذره در این باغ به وجد آمده است
در این بیت، شاعر به وحدت همه موجودات در تجربه عشق الهی اشاره می‌کند. هر ذره‌ای از این باغ (جهان هستی) در حالت وجد و شعف به‌سر می‌برد. این بیت تجلی عشق الهی در تمام اجزای هستی را به تصویر می‌کشد.


4. دل، راز نهان را به خفا می‌خواند
شاعر می‌گوید که دل، در حالت وجد، به درک رازهای نهان الهی دست می‌یابد. این رازها در عمق دل پنهان هستند و عاشق آن‌ها را در سکوت و خلوت دل درک می‌کند. "به خفا خواندن" نمادی از دریافت حقایق عمیق و پنهان در حالت وجد است.

 


---

پیام کلی:

این شعر وجد را به‌عنوان حالتی از شور و شعف معنوی به تصویر می‌کشد که در آن دل عاشق، در طرب و شوق عشق الهی غرق می‌شود. وجد حالتی است که در آن، نه تنها انسان، بلکه تمام اجزای هستی به عشق و عظمت خداوند واکنش نشان می‌دهند. این تجربه، روح را به حقیقت الهی نزدیک‌تر کرده و به درک رازهای عمیق و پنهان عالم منجر می‌شود.

 

 

وجد در عرفان اسلامی به حالت یا تجربه‌ای عمیق و خاص اطلاق می‌شود که در آن روح انسان تحت تأثیر اشراقات الهی، حقایق معنوی یا تجلیات ربانی قرار می‌گیرد. این تجربه روحانی با هیجان شدید، شعف باطنی و نوعی شور و شوق عارفانه همراه است. در این حالت، سالک (عارف) احساس می‌کند که از محدودیت‌های دنیوی فراتر رفته و به حقیقتی والا و متعالی نزدیک شده است.

ماهیت وجد

وجد حالتی گذرا و لحظه‌ای است که بیشتر به‌عنوان واکنش قلب و روح به تجلی جمال و جلال الهی توصیف می‌شود. این واکنش ممکن است به شکل شعف، بی‌خودی، گریه، رقص سماع یا حرکات غیرارادی بروز کند. در این حالت، عارف احساس می‌کند که به‌گونه‌ای با ذات حق در ارتباط مستقیم قرار گرفته و شعله‌های عشق الهی در وجود او زبانه می‌کشد.

عرفا بر این باورند که وجد نه نتیجهٔ تلاش عقلانی، بلکه حالتی است که در اثر محبت الهی و یاد خدا بر قلب انسان عارض می‌شود. در این حالت، روح انسانی به‌گونه‌ای لطیف و ظریف به‌سمت حقیقت کشیده می‌شود.

عوامل پیدایش وجد

وجد اغلب نتیجهٔ عواملی است که دل و جان سالک را به حرکت درمی‌آورد و او را به حقایق معنوی نزدیک می‌کند. این عوامل عبارتند از:

1. ذکر و یاد خدا: تکرار اسماء الهی یا اذکار ویژه موجب پیدایش حالاتی عمیق در دل می‌شود.


2. سماع و موسیقی عرفانی: شنیدن موسیقی یا اشعاری که بیانگر عشق الهی و حقایق معنوی است، به تحریک حالت وجد کمک می‌کند.


3. مشاهدهٔ تجلیات الهی: تأمل در زیبایی‌های آفرینش و درک حضور الهی در طبیعت یا زندگی.


4. محافل عرفانی: حضور در مجالس صوفیانه و شرکت در ذکر و سماع جمعی می‌تواند وجد را تقویت کند.

 

دیدگاه عرفا درباره وجد

عرفا و متصوفه دربارهٔ وجد نظرات عمیقی ارائه داده‌اند:

مولانا جلال‌الدین رومی: وجد را حاصل عشق الهی می‌داند که در دل انسان شعله‌ور می‌شود و او را به حرکات و اشعاری خودجوش وامی‌دارد. وی در مثنوی و غزلیات شمس بارها از وجد و حالات ناشی از آن سخن گفته است.

غزالی: در کتاب «احیاء علوم‌الدین»، وجد را یکی از مقامات عرفانی توصیف می‌کند که بر اثر ذکر و سماع پدید می‌آید. او معتقد است وجد زمانی رخ می‌دهد که دل انسان تحت تأثیر انوار الهی قرار گیرد.

شیخ احمد غزالی: وجد را یکی از درجات عشق الهی می‌داند که نشان‌دهنده نزدیکی قلب به محبوب (خداوند) است.

خواجه عبدالله انصاری: وجد را واکنش انسان به لطف و عنایت خداوند توصیف می‌کند.


رابطه وجد با سماع

یکی از نمودهای بارز وجد در عرفان، سماع است. سماع به معنای گوش سپردن به موسیقی و اشعاری است که دل را به سوی حقایق معنوی و عشق الهی می‌کشاند. در مجالس سماع، عارفان به وجد آمده و حرکاتی مانند رقص، چرخیدن یا خواندن اشعار عرفانی از خود بروز می‌دهند. مولانا سماع را ابزاری برای تحقق وجد و تقرب به خدا می‌دانست.

تفاوت وجد با حال

در عرفان، وجد با حال تفاوت دارد:

حال حالتی است که از طرف خداوند بر قلب سالک فرود می‌آید و جنبهٔ غیرفعال دارد؛ یعنی سالک در آن حالت اختیاری ندارد.

وجد واکنشی است که در نتیجهٔ تأثیر عوامل بیرونی مانند ذکر، سماع یا مشاهدهٔ تجلیات الهی در انسان ایجاد می‌شود و جنبهٔ فعال‌تری دارد.


ویژگی‌های وجد

1. وجد حالتی گذرا است و به‌صورت دائمی باقی نمی‌ماند.


2. وجد نتیجهٔ نوعی اشراق یا جذبهٔ معنوی است.


3. ممکن است با حرکات جسمی، بی‌خودی، اشک ریختن یا حتی سکوت همراه باشد.


4. در وجد، دل انسان از تعلقات دنیوی فارغ شده و تنها متوجه حقیقت الهی است.

 

نتیجه‌گیری

وجد در عرفان یکی از حالات بلند و عمیق روحانی است که نشان‌دهندهٔ تاثیر عشق الهی بر قلب انسان است. این حالت، اگرچه گذراست، اما اثرات عمیقی بر روح و جان سالک می‌گذارد و او را به مرحله‌ای بالاتر از آگاهی و شهود معنوی هدایت می‌کند. عارفان بر این باورند که وجد، نشانه‌ای از قرب الهی و نوعی اتحاد موقت با حقیقت مطلق است.

 



تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۰/۲۹
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی