باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی زهد
زهد
دنیا همه نقش است، بر آیینه ی وهم
هر رنگ که بینی، همه در پرده ی غم
آن کس که ز زهد می رود سوی خدا
هر لحظه رساند ز خدا، عفو و کرم
شرح شعر (زهد):
این شعر به مفهوم زهد در عرفان و اخلاق اسلامی میپردازد که به معنای دوری از دلبستگیهای دنیوی و توجه به خداوند است. شاعر دنیا را سرابی فریبنده میداند که ظاهری جذاب دارد اما در باطن، چیزی جز غم و ناپایداری نیست. زهد بهعنوان راهی برای رهایی از این فریب معرفی شده و انسان را به سوی رحمت و عنایت الهی هدایت میکند.
---
شرح ابیات:
1. دنیا همه نقش است، بر آیینه ی وهم
شاعر دنیا را به "نقشی بر آیینه وهم" تشبیه کرده است. این تعبیر نشان میدهد که دنیا همچون تصویری خیالی است که در آینهای ظاهر میشود و حقیقتی پایدار ندارد. وهم به ناپایداری و فریبندگی دنیا اشاره دارد که انسان را از حقیقت بازمیدارد.
2. هر رنگ که بینی، همه در پرده ی غم
در این بیت، شاعر به گوناگونی و جذابیتهای دنیوی (رنگها) اشاره میکند اما تأکید دارد که همه آنها در نهایت به غم و اندوه ختم میشوند. این بیت به این معناست که لذتهای دنیا زودگذر و همراه با غمی پنهان هستند که دیر یا زود آشکار میشود.
3. آن کس که ز زهد می رود سوی خدا
شاعر زهد را راهی برای رسیدن به خداوند معرفی میکند. کسی که دل از دنیا میبُرد و از طریق زهد به خداوند روی میآورد، مسیر کمال و تعالی را طی میکند. زهد در اینجا به معنای زندگی ساده و بیتعلقی به دنیا برای جلب رضایت خداوند است.
4. هر لحظه رساند ز خدا، عفو و کرم
در این بیت، شاعر نتیجه زهد را دریافت عفو و کرم الهی میداند. زاهد با دل کندن از دنیا و روی آوردن به خدا، همواره مورد رحمت و بخشش خداوند قرار میگیرد. این بیت نشاندهنده جایگاه بلند زهد در دستیابی به رحمت و عنایت خداوند است.
---
پیام کلی:
این شعر بر ناپایداری و فریبندگی دنیا تأکید دارد و زهد را راهی برای رهایی از این فریب و رسیدن به حقیقت الهی معرفی میکند. زهد موجب میشود انسان از غمها و دلبستگیهای دنیوی رها شود و در عوض، عفو، کرم و رحمت خداوند را در هر لحظه زندگی خود تجربه کند.
زهد از دیدگاه عرفان، مفهومی عمیقتر از رویکردهای ظاهری و فقهی دارد و به عنوان یکی از مراحل سلوک عرفانی، به دلبریدن از دنیا و وابستگیهای مادی برای توجه به حقیقت مطلق، یعنی خداوند، تعریف میشود. در این نگاه، زهد به معنای ترک دنیا نیست، بلکه رهایی از دلبستگی به دنیا و تصفیه دل از هر چیزی است که انسان را از یاد خدا باز میدارد.
ویژگیهای زهد در عرفان:
1. دلبریدن، نه ترک ظاهری: از دید عرفا، زهد به معنای نفی علاقه قلبی به دنیا است، نه لزوماً ترک داراییها یا امکانات. ممکن است شخصی در دنیا زندگی کند و از نعمتها بهرهمند باشد، اما دل او به این امور وابسته نباشد.
2. مقدمهای بر معرفت و عشق: زهد در عرفان معمولاً به عنوان مرحلهای از سلوک مطرح میشود که انسان را به سوی معرفت الهی و عشق حقیقی رهنمون میسازد. به قول برخی عرفا، زهد دروازهای برای رسیدن به توحید و فنا در خداوند است.
3. ترک خواستههای نفسانی: زهد در عرفان شامل کنترل امیال و خواستههای نفسانی است، چرا که این خواستهها میتوانند انسان را از حقیقت الهی دور کنند.
4. رضایت قلبی: در زهد عرفانی، سالک به رضایت قلبی میرسد و به آنچه خداوند برای او مقدر کرده، قانع و خرسند است. او نه از کمبود دنیا غمگین است و نه از داشتن آن شادمان.
گفتههایی از عرفا درباره زهد:
امام علی (ع): «الزهدُ کلّه بین کلمتین من القرآن: لکیلا تأسوا علی ما فاتکم ولا تفرحوا بما آتاکم.» زهد در این است که بر آنچه از دست میدهی حسرت نخوری و بر آنچه داری شادمان نشوی.
رابعۀ عدویه: زهد، وقتی کامل است که عشق الهی جایگزین هر خواسته و تعلق دیگری شود.
مولانا:
«زهد آن باشد که هر چه هستی، باش
هست را بر دوزخی انداخته باش»
نتیجه:
در عرفان، زهد نه هدف، بلکه وسیلهای برای خالی کردن دل از وابستگیهای مادی و نفسانی است، تا جایی که دل تنها به خداوند متوجه شود و سالک بتواند در مسیر عشق و معرفت الهی گام بردارد. این نوع زهد با ترک ظاهری دنیا تفاوت دارد و به معنای عمقبخشی به ارتباط درونی با حقیقت است.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۰/۲۹