باسمت تعالی
اشعار بهشت
۱۱۰.بهشت
قلب پاک و روی خندان و زبان اندر دهان
می برد ما را به سوی خالق پاک و جنان
تا توانی کن کمک بر مردم و آزاده باش
مرضی حق باشد و پاداش دارد بی گمان
۲۹۲.بهشت
من ندانم که چه خوب است و چه زشت
من ندانم که ملک وصف مرا نیک نوشت
نشناسم خود و خود خواهم و جویای خدا
کس نداند که جهنم چه بود یا که بهشت
۶۹۴.بهشت موعود
آن بهشت است ، که مردم همه مشتاق ورود
آن بهشت است ، سرای همه ی قرب و شهود
شربت پاک بود در قدح و حوض برین
حوری و جوی ز شهد و عسل و عنبر و عود
سراینده
دکتر علی رجالی