باسمه تعالی
امام محمد باقر(ع)
علوم
ای محمد ، هم اصول دینی و هم فرع دین
مذهب شیعه ، بدون تو طلایی بی نگین
دین حق کامل شود، در پرتوی نشر علوم
نزد خلق و حاکم و رعیت تو بودی یک امین
او به پا دارد علوم مختلف بر مسلمین
هر کجا حرف تعقل بود ، بودی اولین
با بیان علم و دانش ، او به حق اعجاز کرد
چون کند تبیین علوم حکمت و توحید و دین
گر بخواهی راه یزدان با خدا باش و امین
جستجو کن در علی و آل او و اصل دین
عابری خواهد ز حضرت راه قرب ایزدی
هاتفی بشنید و گفتش فادخلوها آمنین
چون که گشته ذکرتان نزد ملائک پر طنین
می زنی تیری به قلب فاسقین و کافرین
زهر داد آن حضرتش را تحفه ی ابن ولید
هفت ذی الحجه شهادت شد نصیب نازنین
مکتب توحید را تفسیر کردی همچنین
می کنی تبیین و تحلیل مسائل را ز دین
نشر علم و فهم دین و کسب انواع علوم
قدرتی گردد دو چندان در میان مسلمین
گفت باقر صحنه های کربلا را این چنین
از غروب کربلا گوید سخن تا اربعین
گفت زینب ، به چه زیبا منظری آمد به چشم
من ندیدم، جز وفا و عشق و ایثار و یقین
باقر علم النبیین و ولی مسلمین
در طفولیت بود در کربلا آن نازنین
کودکی را با شهید کربلا آغاز کرد
آن چراغ روشن و پنجم امام مومنین
گفت حضرت در طفولیت شهیدان دیده ام
عصر عاشورا امام بی سر و جان دیده ام
خاطرات تلخ شام و کوفیان از سر نرفت
در حیات و زندگی غربت فراوان دیده ام
عصر عاشورا ، شهیدان فراوان دیده ام
پای خونین عزیزان ، چشم گریان دیده ام
آنقدر در پای من خار مغیلان رفته است
عمه ام را بین نا اهلان پریشان دیده ام
آنقدر در کربلا من جسم بی جان دیده ام
در حرم ، در نینوا ، لب های عطشان دیده ام
خطبه های حضرت زینب چه غوغا می کند
خیزران را بر لب شاه شهیدان دیده ام
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۰۱/۰۷