باسمه تعالی
درس هایی که در زندگی آموختم
فهرست مطالب
۱.احترام
۲.عاقبت اندیشی
۳.نظم
۴.پشتکار
۵.اتلاف وقت
۶.بازنشستگی
۷.حقوق استاد و شاگرد
۸.استاد راهنما
۹.یکی بود ، یکی نبود
۱۰.یاد استاد
۱۱.برنامه ریزی
۱۲.تربیت فرزندان
۱۳.سو برداشت
۱۴.ازدواج
۱۵.فکر کردن
۱۶.حضور در میدان
۱۷.انتظار از دیگران
۱۸.خصائل اخلاقی
۱۹.نقش دعا و توسل
۲۰.عشق و انگیزه
۲۱.غفلت
۲۲.ریاضی و زندگی
۲۳.سوظن و بد گمانی
۲۴.یک تحلیل
۱.احترام
در آموزه های دینی بسیار آمده که به دیگران ، بالاخص والدین و بزرگان دین و علم احترام بگذارید.اما علت و اثرات آن در زندگی کمتر بیان شده است.در این یادداشت ،تجربه خود را در این خصوص بیان می کنم.من دو دانشجوی تحت راهنمایی در مقطع دکتری داشتم.یکی از آنها کوچکترین کمک یا خدمتی که به او می کردم ،چندین برابر با تشکر و احترام پاسخ و قدر دانی می کرد. دیگری چندان اهمیت نمی داد و کمک های اینجانب را وظیفه می دانست و بعضا می گفت این مطلب را می دانستم و یا به راهنمایی های اینجانب اهمیت نمی داد و پی گیری نمی کرد. نتیجه عملکرد این دو این شد که دانشجوی اولی به موقع فارغ التحصیل و همکاری علمی با ایشان پس از فراغت از تحصیل ادامه دارد.اما برخورد دانشجوی دوم باعث شد ، کمتر نقطه نظرات خود را بیان و کلیه پیشنهادات اینجانب که می توانست با پی گیری به چندین مقاله علمی منجر شود ، بایگانی شود. اگر چه او هم فارغ التحصیل شد ولی به خاطر برخوردهایش امکان همکاری پس از فراغت تحصیلی نبود.
نتیجه گیری می کنیم به این حقیقت ، که احترام به دیگران باعث اعتلای خود انسان می گردد ، و دیگران را تشویق می کند که بیشتر به ما توجه کنند، که نهایتا موجب رشد و سازندگی می گردد.
لذا تصمییم گیریم که به دیگران احترام بگذاریم ، حتی اگر آن بسیار کوچک باشد.خواه کتبی ،بیانی و یا عملی باشد.
۲.عاقبت اندیشی
بعضی اوقات در زندگی لازم می شود که انسان تصمیمی قاطع گرفته و راهی جدید را بپیماید.
اگر انسان به نتیجه آن توجه نداشته باشد ، و نتواند آن را پیش بینی کند و دچار شکست گردد. اسباب ناراحتی برای خود و خانواده و دیگران می گردد.
برای مثال ، برای تشکیل خانواده انتخاب همسری که هم کفو فرد باشد، یعنی شوهرش را در امور مختلف درک کند ، بسیار مهم می باشد. لذا می بینیم ازدواج های خیابانی اکثرا منجر به شکست می گردد. به خاطر اینکه به زندگی نگاهی دراز مدت نشده است.
شخصا در مسائل اساسی ، مشورت و تدبر و عاقبت اندیشی می کنم.اگر به نتیجه برسم با توکل به خدا اقدام می کنم.
۳نظم
یکی از عوامل موفقیت انسان در زندگی ، داشتن نظم و پشتکار می باشد. ما معمولا در ابتدا ، کاری را بدون فکر به عاقبت آن شروع می کنیم.یا اگر فکر هم شده باشد ، بعد از مدتی خسته می شویم و آن را پی گیری نمی کنیم.گاهی به خاطر نداشتن برنامه و نظم ، کاری را که شروع کرده ایم به شکست می انجامد و به پایان نمی رسد.
شخصا در زندگی ، همواره با داشتن یک برنامه و رعایت نظم و تلا ش مداوم به موفقیت هایی دست پیدا نموده ام. تا وقتی یک کار به پایان نرسد ، آن را رها نمی کنم، اگر چه ممکن است طول بکشد.
۴.پشتکار
یکی از عواملی که باعث پیشرفت انسان در زندگی می گرد ، انتخاب درست و پی گیری مداوم و تلاش جهت دسترسی به هدف است.
من علاقه مند به سرودن شعر بودم و در دوره دبیرستان با دیگران مشاعره می کردم. اولین شعری که سرودم، فرازهایی از دعای ندبه تحت عنوان گفتگو بود که حدود سه ماه طول کشید.
اما با تلاش و تداوم و همفکری با جمعی از شعرا
تا حدی در سرودن شعر و رعایت اصول آنها، امکان سرودن یک شعر در روز مقدور شده است.
نتیجه می گیریم با تلاش و کوشش امکان رسیدن به اهداف مقدور است.اگرچه ممکن است زمان بر باشد.
۵.اتلاف وقت
عمر انسان گران بهاترین چیزی است که خداوند به انسان هدیه کر ده تا به رشد و تعالی برسد.
هر شخصی در زندگی دار ای اشتغالات خود است.
انسان در سنین مختلف، با توجه به شرایط جسمی و ر وحی ، آمادگی برای کارهای مختلف دارد.
اینجانب ، باعنایت به اینکه زمان پیوسته است ،لذا با اولویت بندی کارهای خود ،در زمان های گوناگون با توجه به شرایط به طور دقیق انجام می دهم. از سرهم بندی و رفع تکلیف در زندگی خوداری می کنم.من بیکاری و اتلاف وقت ،خیلی مرا اذیت می کند. روزی که می گذرد و کاری مفید انجام نداده باشم ، نگران هستم.از وقت های به اصطلاح مرده خوب استفاده می کنم.
۶.بازنشستگی
انسان در دوران زندگی ، از نظر جسمی و روحی یک روند صعودی طی می کند.اما در دوران پیری از نظر جسمی ضعیف می گردد.لذا دوران بازنشستگی شروع می شود.
بنده این دوران را چند سالی است گذرانده ام ،اما به فعالیت های علمی و فرهنگی ادامه دادم بطوریکه دو مجموعه اشعار تاریخ منظوم اسلام و کتاب کلید های خوشبختی را به چاپ رساندم.اخیرا هم مشغول تدوین کتاب اشعار سیری در نهج البلاغه هستم.
اگر چه فعالیت های علمی کمتر شده ولی در عوض کفه فعالیت فرهنگی که غذای روح است افزوده شده است.معمولا تا نیمه های شب مشغول مطالعه، شبکه های مجازی و سرودن اشعار هستم.
۷.حقوق استاد و شاگرد
در اسلام تاکید بسیار شده است ، که سه گروه حق پدری برای انسان دارند.پدر ، معلم و پدر خانم.
اگر به دقت بنگریم تشابهات زیادی در آنها می یابیم
که چنین گفته شده است.
اینها در تامین نیاز های مادی، معنوی و روحی نقش بسزایی دارند. لذا سفارش شده که اگر کسی چیزی به انسان یاد داد، جایگاه والای باید برای انسان داشته باشد.
متاسفانه بعضا شاهد هستیم ، که از طرف استاد یا شاکرد ، رفتار و گفتاری سر می زند که موجب کدورت می گردد.
تجربه نشان می دهد اواخر فراغت از تحصیل دانشجویان دکتری ،دچار انواع فشار های روحی می شوند. صبر و تحمل استاد می تواند مشکل گشا باشد.
۸.استاد راهنما
با توجه به عنوان استاد راهنما ، اینگونه برداشت می شود که وظیفه استاد ، راهنمایی دانشجو برای
انجام یک موضوع تحقیقاتی است.اما اگر از انتظارات دانشگاه و دانشجویان دقت کنید.اکثر دانشجویان به خاطر مشکلات مالی و یا عدم انگیزه پس از فراغت از تحصیل به خاطر نیافتن شغل و یا عدم توانایی دانشجو با عنایت به سوابق تحصیلی،
استاد راهنما وظیفه سنگینی به عهده دار شده است.تا دانشجو بتواند حداقل دو مقاله علمی به چاپ رساند .
پیشنهاد می گردد به استاد راهنما اعتماد گردد و پایان نامه محوری ،جای مقاله محوری باشد.
شخصا در دوره دکتری یک مقاله در مجله لندن چاپ کردم و حدودهشت مقاله از پایان نامه، پس از فراغت از تحصیل.
چنانچه این روند در دانشگاه های کشور ادامه یابد، شاهد افت شدید علمی در کشور خواهیم شد.
۹.یکی بود یکی نبود
خدا شناسی مقوله ایست که ذهن انسان را از بدو خلقت به خود مشغول کرده و بشر عاجز از توصیف خدا می باشد.همچنین ذات حق تعالی برای بشر مخفی می باشد.
چند سالی است ،در حد توان در این موضوع تحقیق نمودم.بسیاری از سوالات اعتقادی که ذهن مرا مشغول کرده بود در نهج البلاغه و آثار علامه حسن زاده یافتم.لذا برداشت های خود را از مطالعه آنها در شبکه های مجازی و وبلاگ شخصی تدوین نمودم.اخیرا پاره ای از آنها را به نظم در آورده ام که در کتاب سیری منظوم در نهج البلاغه آمده است.
در داستان ها زیاد عبارت،یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود، را زیاد شنیده اید.علامه جواد ی آملی تفسیر عرفانی جالب دارند که شرح می دهم. منظور یکی بود، دلالت بر وحدانیت خدا در صفات و ذات است.یکی نبود ،دلالت بر این دارد که خدا مادی نیست و لذا نمی توان چون اعداد به خدا نگاه کرد.نقیض یک، در مجموعه اعداد طبیعی دلالت بر این دارد که هر عددی امکان دارد.علت اصلی خطای ما ، انتظار برقراری قوانین بشری برای خداست.منطور از غیر ازخدا کسی نبود، دلالت دارد بر اینکه خدایی قبل از الله نبوده است و حق تعالی ازلی است.لذا با این جمله کوتاه خدا شناسی تبیین می شود.
۱۰.یاد استاد
آقای دکتر مقصودی تقاضا نمودند که خاطرات خود را در رابطه با مرحوم دکتر محمود لشکری زاده استاد تمام گروه ریاضی ارائه نمایم.استاد راهنمای بنده و ایشان دکتر بیکر هیئت علمی گروه ریاضی دانشگاه شفیلد انگلستان می باشد که چند سال قبل فوت نمودند و در زمینه آنالیز هارمونیک مجرد کارهای ماندگار از خود باقی گذاشتند.در یک کتاب کارهای پژوهشی اینجانب و دکتر لشکری زاده در دوره دکتری آورده شده است.پس از فراغت از تحصیل هر دو در گروه ریاضی دانشگاه اصفهان مشغول به کار شدیم.البته بنده در دوره کارشناسی دروس ریاضی عمومی یک و دو و نیز جبر خطی را با نمره عالی گذراندم. پس از فراغت از تحصیل در دوره دکتری کار تحقیقاتی مشترک نداشتیم.اما در ایجاد دوره دکتری و کارشناسی ارشد همکاری زیادی داشتیم و در شاخه آنالیز هارمونیک شاگردان زیادی در شاخه های گوناگون تربیت گردید بطوریکه بعضا استاد کامل دانشگاه های کشور هستند.بنده تا کنون پانزده دانشجوی دکتری فارغ التحصیل نموده ام.سه نفر از دانشجویان دکتر لشکری زاده را، پس از کسالت ایشان، مشغول راهنمایی دارم .امید است تا سال آتی بیست دانشجو فارغ التحصیل گردند .
اولین سمینار آنالیز هارمونیک در دانشگاه صنعتی اصفهان با حضور ایشان و بنده تشکیل گردید که مدیریت سمینار با دکتر رسول نصر اصفهانی استاد تمام آن دانشگاه بر گزار شد. راهنمایی دکتر نصر در دوره دکتری به عهده اینجانب بود و از پایان نامه ایشان حدود هشت مقاله علمی بدست آمد.الان بطور مرتب هر دو سال ، سمینار آنالیز هارمونیک مجرد برگزار می شود.به جرات می توان گفت آنالیز هارمونیک مجرد در ایران در سطح دنیا ،حرف برای گفتن دارد و مجلات معتبر برای داوری از فارغ التحصیلان تقاضای داوری مقاله می کنند.شخصا در سال جاری چهار مقاله در دست داوری دارم.
در دوران همکاری همواره حرمت آقای دکتر لشکری زاده را داشتم و در انتخاب دانشجو و درس ،ابتدا نظر ایشان را می خواستم.در چندین رساله دکتری و ارشد ، مشاورت داشجویان یا بعضا مشترک داشتم.ایشان حتی در این اواخر مشتاق به تدریس و کارهای علمی بودند و به سختی با فرزند خود در محل کار حاضر می شدند.
ایشان و بنده عضو قطب علمی جبر باناخ بودیم ،که در چند نوبت بین قطب های علمی سرآمد بود و بروندادهای بسیاری در تولید علم منجر گردید.لیست کارهای پژوهشی ایشان و بنده در نگین پژوهشی دانشگاه جمع آوری شده است.
ایشان و بنده هر دو همزمان بازنشسته دانشگاه اصفهان شدیم.بنده چند سالی که باز نشسته شده ام ، فعالیت های پژوهشی را با حضور در گروه ادامه می دهم.بعلاوه موفق شدم سه کتاب شعر، تاریخ منظوم اسلام، کلید خوشبختی و سیری منظوم در نهج البلاغه را به چاپ رسانم.
امید است فرصتی حاصل گردد تا فعالیت های علمی خود را نیز تدوین کرده و چاپ نمایم. اگرچه همه آنها را در سایت ریسرچ گیت و شبکه های مجازی و وبلاگ خود قرار داده ام.
۱۱.برنامه ریزی
بسیار شنیده اید که مردم گله مند از عدم موفقیت در زندگی و در برنامه ریزی های خود می باشند.
داشتم رادیو معارف را گوش می کردم. گوینده نکاتی را ذکر نمود، تا در بر نامه ریزی موفق باشیم.
۱.داشتن هدف و انگیزه در برنامه
۲.داشتن اولویت در اجرای برنامه
۳.با آرامش برنامه را اجرا کرد
۴.عجله نکردن در برنامه
۵،داشتن استراحت در حین اجرای برنامه
۶. برنامه مناسب و با روحیات فرد سنخیت داشته باشد.
۷.داشتن ساعات خالی در برنامه
۸.برنامه ریزی روزانه
۹ ،مکتوب کردن ررنامه،بجای ذهنی بودن.
۱۰بررسی نحوه اجرای برنامه ریزی
۱۲.تربیت فرزندان
در خانواده ها زیاد سوال می شود که چه کنیم که فرزندان درست تربیت شوند.کارشناس رادیو معارف نکاتی را ذکر کردند، به طور خلاصه عرض می کنم.
۱.فرزندان با به تدریج با معارف اسلامی آشنا کنید و از سخت گیری بی جا پرهیز کنید.
۲. برای آنان دوست خوب که مجری احکام اسلامی باشد انتخاب کند، تا الگو پذیری کند.
۳.با فرزندان بازی کنید و آنها را با اسباب بازی و تفریح در فضای باز مشغول کنید.
۳.تلویزیون و سایت های مجازی و بازی کامپیوتری نیاز های ثانوی و کاذب برای آنهاست.هر گز جایگزین بازی نمی شود.
۴.یک مرتبه نمی توان آنها را نماز خوان و یابا حجاب کرد، به تدریج با همنشینی با افراد متدین و اعمال خودمان،مقدور می باشد.
۵.منتظر نمانیم ، به وقت بلوغ او احکام را مجری گردد،برایش سخت است و ترک عادت های قبلی مشکل است.
پیامبر گرامی می فرمایند ، انتخاب دوست خوب ،همانند رفتن به مغازه عطر فروشی است.اگرچه ممکن است نخرید ولی در برگشت بوی خوش پیدا می کنید.
۱۳.سو برداشت
بسیار برای ما اتفاق افتاده که از سخنان دیگران
برداشت هایی کرده ایم و موجب کدورت شده است، در صورتی که گوینده منظور دیگری داشته است.
نقل می کنند عالمی دینی مشغول تدوین کتابی تحت عنوان تناقض های قرآن بود و شاگردان زیادی داشت. روزی یکی از شاگردانش خدمت امام حسن عسگری می رسد. امام می گویند به استادت بگو که آیا شده کسی سخنی گوید و مخاطب برداشت
دیگری کند.او با هوش است و راه خود را اصلاح می کند. پیغام که داده می شود، استاد متوجه اشتباه خود می شود و اینکه خداوند ممکن است منظور دیگری از آیه های متضاد در قرآن داشته باشد که خواننده امکان پی بردن به اسرار آن ندارد.لذا کلیه یادداشت های خود را می سوزاند و از نوشتن کتاب صرف نظر می کند.
نتیجه می گیریم که در قضاوت ها در خصوص سخنان و نوشته های دیگران ، نباید زود قضاوت کنیم.
۱۴.ازدواج
خداوند متعال ، افزایش و ایجاد انسانها را از طریق مادر و ازدواج قرار داده است.در اسلام تاکید بسیاری در این امر شده است. نکته ای که در استحکام و قوام ازدواج موثر است، کفویت است.بعبارت ساده همدیگر را درک کنند.برای این منظور ابتدا باید انسان خلقیات و تمایلات و اهداف خود را قبل ازدواج کاملا تبیین کند.بعبارت دیگر باید خود را بشناسد، تا کفوی با داشتن شرایط خود مقدور گردد.
دو رکن اساسی ، هچون ایمان و اخلاق،موجب استحکام خانواده می گردد. عاقل بودن و عالم بودن می تواند در شکوفایی زندگی موثر باشد.
شخصی که زندگی مشترک را اختیار می کند ، باید بداند که محدودیت ها و مسئولیت های جدیدی را باید بپذیرد.لذا لازم است آگاهی کافی از آنها داشته باشد.قبل از ازدواج مشورت های لازم را انجام دهد.پس از انتخاب همسر ،باید به سازندگی زندگی و تربیت فرزندان همت گمارد و خوش گذرانی های قبل ازدواج با دوستان را کاهش و همت خود را به تقویت زندگی بگذارد.البته اوایل ازدواج ممکن است مسائلی جزیی پیش آید که با صبر و گذشت و عدم دخالت اطرافیان، فرصت شنا خت به زوج داده شود.
از مقایسه نمودن همسران خانواده ها پرهیز گردد.
اگر چه یک همسر ممکن برای زوج خود ایدال باشد ولی اگر همسر زوج دیگر شود به خاطر عدم کفویت ایدال نباشد.
۱۵. فکر کردن
ما زیاد شنیده ایم که فکر کردن در جهان هستی، خود نوعی عبادت است.اما کمتر به علت آن توجه کرده ایم.نقل است مهندسی برای تعمیر دستگاهی به یک واحد می رود. ابتدا مدتی به علت کار نکردن دستگاه می پردازد.سپس ، با سفت کردن یک پیچ، دستگاه رفع عیب و شروع به کار می کند.از صاحب واحد پول غیر متعارف طلب می کند.در مقابل صاحب واحد میزان کار روی دستگاه را تذکر می دهد.در جواب مهندس تعمیر کار پاسخ می دهد ،من این مبلغ هزینه را برای فکر و پی بردن اشکال دستگاه طلب می کنم.
تفکر در موجودات، گیاهان ، انسان ها و اجزای هستی علاوه بر این که ما را از قدرت خداوند آگاه می سازد ، راه هایی برای رهایی از مشکلات زندگی و جامعه به ما نشان می دهد،برای مثال، چگونه خفاش ها در تاریکی پرواز می کنند.اگر به اسرار آن پی ببریم ، باعث می شود دستگاهی بسازیم که ما هم قادر به انجام آن باشیم.
۱۶.حضور در میدان
گاهی سمت ها ، مدارک علمی، گاهی زرق و برق دنیا باعث می گردد که ما خود را تافته ای جدا بافته از دیگران بدانیم و برای خود جایگاهی بس بلند تعریف کنیم و از همنشینی و اختلاط با مردم و همزیستی با آنان پرهیز کنیم و دچار غرور های کاذب گردیم.البته حضور در میدان همانند رفتن روی مین یا رفتن در آب است.احتمال خطر ،خیس شدن و از دست دادن آبروی خود باشد.
شخصا در زندگی اگر پس از شور و مشورت و تحقیق به نتیجه ای می رسیدم، در اولین فرصت اقدام به انجام آن می کردم و با توکل بر خدا و اراده قوی متمرکز بر اجرای تصمییم خود می شدم.از اینکه دیگران در این مورد چه می گویند مهم نبود و کار خود را به نحو احسن و دقیق در حد توان انجام می دادم ، اگر چه ممکن بود از نظر دیگران آن کار کوچک باشد و یا مورد پذیرش آنها نباشد.
۱۷.انتظار از دیگران
بسیار در زندگی برای ما اتفاق افتاده است ، که انسان از شخصی با توجه به خصوصیات اخلاقی ظاهری او انتظاراتی دارد ولی یکمرتبه شاهد رفتاری یا گفتاری می شود که دور از انتظار است.لذا موجبات کدورت و ناراحتی می گردد.
من اولین مسئولیت اجرایی که داشتم ،با افراد گوناگون با سلایق مختلف روبرو بودم.تا زمانی که همراه آنان بودم و نظر آنها را تامین می کردم مورد تائید بودم.به محص اینکه در یک مورد امکان پاسخ مثبت نبود ، قضاوت گونه ای دیگر می شد.لذا در مسیولیت های بعدی به این نتیجه رسیدم که مردم را با همین صفات باید پذیرفت و تغییر در رفتار و گفتار بعضا غیر ممکن یا سخت است.این دید باعث شد ، که کمتر در امور اجرایی ناراحت شوم تا بتوانم گره گشایی در کار مردم را انجام دهم.
همانطوریکه حضرت علی می فرمایند ما باید حق را بشناسیم و آن را ملاک تصمییم و قضاوت خود قرار دهیم.اینکه افراد یا خود انسان میزان و معیار برای قضاوت ها گردد، منجر به تصمییمی غلط یا خطا می گردد.چون معمولا در افراد هوای نفس حاکم است و بر عقل چیره می گردد.
۱۸.خصائل اخلاقی
در زندگی با اقشار مختلف برخورد داشتم .بعضی افراد را متواضع و بااخلاق و با سواد دیدم.در مقابل بسیاری از افراد را مشاهده کردم که ظاهر و باطن متمایز داشتند .این دسته آنقدر که ادعا می کنند ، توانایی انجام ادعای خود را ندارند. شاید همین علت کمبود ، باعث خود نمایی بیشتر آنها می گردد.
با توجه به سفرهای خارجی و شرکت در سمینارهای علمی که داشتم ، بعضی از ریاضی دانان مشهور را می دیدم که به خاطر آگاهی بالا به مطالب ریاضی ،قادر به تنظیم مقالات زیاد با تغییراتی جزیی از ایده های دیگران را می دیدم . در مقابل ریاضی دانان توانا و بی ادعا چون جرج ویلیس و بیکر را دیدم که در ضمن تواضع دارای اخلاق نیکو و باهوش و توانا در تحقیق بودند.
در ریشه یابی که کردم ، متوجه شدم که علاوه بر شخصیت ذاتی آنان، به این نتیجه رسید م ، که همچون آبی که سرازیر به زمین های مرتفع نمی شود ،افتادگی در علم باعث رشد و شکوفایی افراد می گردد.اگرچه ممکن است در ابتدا این افراد گمنام باشند ولی روزی فرا می رسد که افراد محقق به آثار انها پی می برند، همچون ملا صدرا و ابوعلی سینا .
۱۹.نقش دعا و توسل
من در زمان فراغت از تحصیلم دچار سختی شدم
و استاد راهنما اجازه دفاع نمی داد.
دعای توسل و زیارت عاشورا را یک ماه نذر کردم.
هر روز شاهد باز شدن گره های تحقیق شدم.
لذا خود را وقف خدا کردم.هرکاری برای خدا باشد و در توانم باشد، کوتاهی نمی کنم.
دقت کرده ام، خدا خلوص نیت می خواهد.فقط و فقط از او طلب کنیم.پنج جلد کتاب اشعارم
هدیه خداست وقتی دوباره آن را می خوانم
اهمیت آن را پی می برم من حتی یک جلسه در انجمن شعرا نرفته ام. اگر چه عزیزانی زحمت ویرایش آنها را به عهده داشتند.دلم نمی خواهد
مطالبم، به خاطر خود ستایی باشد.قصدم تبیین نقش خدا در زندگی است.همه چی اوست.او هم از بشر همین را می خواهد.کمال می خواهد و متعاقب آن نزدیکی به حق و لقای الهی را موجب می شود.
۲۰.عشق و انگیزه
یکی از نکاتی که باعث پیشرفت و موفقیت در زندگی من شد، تداوم و پی گیرز و پشتکار در کاری بود که مصمم به اجرای آن بودم.این ایجاد نمی شود، مگر اینکه در عقبه کار انگیزه قوی و باوری محکم به آن کار باشد.اگر کاری صحیح باشد ،با توکل به خدا و طلب یاری از او،می توان موق به انجام هر کاری شد.
شنیده اید دو دوست درکنار یک جوی عبور می کردند ،پوستی در آب می بینند.رفیقش می گوید برو بیار.بعد از مدتی نمی آید.رفیقش می گوید پوست نمی خواهم، بیا.می گوید من پوست را رها کردم.او مرا رها نمی کند.به ظاهر پوست می دید ند،اما خرس آبی بود.ماهر چه بخواهیم استراحت کنیم، ذهن و عشق به مطالب ریاضی ما را رها نمی کند.
۲۱.غفلت
گویند دکتر هشترودی بچه اش مدرسه ابتدایی رفته بود معلم ریاضی به آنها مستطیل را آموخته بود.از پدر می خواهد مستطیلی بکشد.
پدر هم اطاعت می کند و یک مستطیل رسم می کند. بچه فورا می گوید چه پدر بی سودادی که با اینکه ریاضی خوانده مستطیل را درست نمی کشد.
از فرزند می خواهد او رسم کند.او هم یک مستطیل می کشد و به پدر نشان می دهد. دو مستطیل در ظاهر با هم متفاوتند، یکی افقی بود و دیگری عمودی.
اما بچه هنوز به این درک نرسیده است که با یک چرخش هر دو یکسان می شود. گاهی غفلت و ندانستن موجب اختلاف است.البته گاهی هم حسادت. باید ماقب هوای نفس خویش باشیم.آدم را خوردن گندم از عرش به فرش آورد.
۲۲.ریاضی و زندگی
معمولا کسانی که رشته تخصصی آنها علوم دقیق، چون عوم پایه و مهندسی، است.ناخود آگاه رفتار آنها در زندگی بعضا سخت است و خانواده در زحمت هستند.از زندگی هم مانند کار انتظار ات دقیق دارند. در صورتی که کودک با آزمون و خطا کردن، رشد می کند.ما در ریاضی با صفر ویک کار داریم.هر عدد توسط این دو ایجاد می شود.زندگی رفتار فازی دارد، بین صفر و یک است.
هممان طوری که موقع نماز، کار را در اولویت دوم قرار می دهیم.لدا به کار باید گفت زندگی دارم و به زندگی نگفت کار دارم.
دغدغه های فکری، گاهی ما را مشغول به خود می کند و زندگی را رها می کنیم.باید مدیریت کرد تا هم از ندگی لذت برد و هم کار.
۲۳.سو ظن و بد گمانی
یکی از سرمایه های اجتماعی اعتماد است و نابودی آن با سو ظن به همدیگر ، والدین، محل کار، روابط با مردم و مسئولین ،امام زمان و در نهایت خدای متعال است.
لذا بایدبه دنبال علاج این بیماری روحی باشیم.با ایجاد تعاملات با یکدیگر به آرامش همدیگر کمک کنیم.شما در یک مکان شلوغ ممکن است با یکدیگر بر خورد فیزیکی داشته باشید ولی از آنجایی که آن را عمدی نمی دانید ، با یک معذرت خواهی و چشم پوشی هر یک راه خود را ادامه می دهیم.
برخورد های روحی با یک دیگر ،در روح و روان انسان ثبت می گردد.چون قطره خون در یک حوض آب است.در آب حل می شود و چه بسا قابل دیدن نیست.اما یقینا در آب هست.
انسان باید در زندگی دارای یک هدف مقدس باشد و مسائل گوناگون که برای انسان پیش می اید با درایت و عقل و توسل و توکل بر خدا حل نماید و مانعی در راه کمال انسان نگردد.
۲۴.یک تحلیل
من اکثرا به کار های علمی و فرهنگی مشغول هستم.اگر چه از پنجاه سال پیش تا کنون در جریان مسائل سیاسی کشور بودم.
مدتی است، یک موضوع ذهن مرا به خود مشغول کرده است.در صورت وقوع جنگ جهانی سوم، کشور آمادگی لازم را برای مقابله دارد؟
حدود دو ماه از جنگ بین روسیه و اوکراین می گذرد. چنانچه این جنگ ادامه یابد، جنگ جهانی سوم پدید می آید. در حقیقت جنگ بین بلوک شرق و بلوک غرب.سوالی که مطرح می شود موضع ایران چیست.غرب ایران را دشمن خود می داند و در بلوک شرق منظور می کند.اگر چه بی طرفی خود را اعلام کرده است.در جنگ جهانی دوم، ظاهرا ایران بی طرف بوده است، اما دچار صدمه های زیاد شد.
با این مقدمه آیا ما آمادگی مقابله با تهدیدات غرب و حملات هسته ای را داریم. آیا موشک های ما قادر به پاسخگویی هستند.به نظر می رسد ما باید تدابیر دفاعی را آنقدر بالا ببریم ، که ناتو به خود جرات حمله به ایران را نداشته باشد.مثلا خود را به موشک های قاره پیما با کلاهک های هسته ای مجهزکنیم.
در شرایط کنونی به نظر می رسد، باید در ابعاد گوناگون نظامی، فرهنگی، اقتصادی متمرکز شد و با یک برنامه دراز مدت و شناسایی آسیب های احتمالی، آمادگی نطام را برای تقابل احتمالی فراهم ساخت.رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود،با دانشجویان به نظم نوین جهانی نکاتی را مطرح نمودند.نیاز به بررسی و تحلیل دقیق و آمادگی کشور برای روز مبادا دارد.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
تحکیم خانواده
شماره۴۰
تشکیل خانواده در اسلام بسیار تاکید شده است.جامعه سالم، مدیون خانواده سالم است.لذا در هنگام ازدواج فرزندان، والدین نقش مهمی در تشکیل خانواده دارند.اجازه پدر در این امر برای دختر لازم است.کفیت زن و مرد و دو فامیل آنها در مراتب بعد، در تحکیم خانواده و پایدار ی آن بسیار مهم می باشد.کفویت به معنای درک متقابل از هم در شرایط گوناگون می باشد.
دو رکن ایمان و اخلاق همچون دو بال می باشد.
فرد با ابمان هرگز به همسر خود، خیانت نمی کند .او با وفاست و مسئولیت پذیر است.اما زندگی بدون اخلاق ، زندگی نیست.تنها در زیر یک سقف بودن است.باعث تنش و سردی و دوری زن و شوهر از یکدیگر و نهایت طلاق می گردد. در این بین فرزندلن طلاق دچار بی مهری و بی توجهی قرار می گیرند.و مشکلاتی برای خود و جامعه ایجاد می کنند.
قبل از تصمیم بر ازدواج، نکاتی را باید در نظر گرفت.علاوه بر کفویت و ایمان و اخلاق،ضرورت دارد درآمد کافی داشته باشند.تا در تامین هزینه زندگی دچار زحمت نگردند.زمان مناسب را برای فرزند آوری در نظر بگیرند.از تجملات بی جا و اصراف پرهیز نمایند.
خداوند تداوم حیات انسان ها را در ازدواج قرار داده است و او روزی رسان همه موجودات می باشد.اگر شهوات جنسی به موقع تامین نگردد.به صورت های دیگر خود نمایی می کند و لذت داشتن یک زندگی سالم و پایدار را از بین می برد.دولتمردان و خانواده ها باید کمک کنند تا این کار مهم به موقع و درست انجام گیرد.پیش گیری، بهتر از درمان است.
آلوده شدن افراد به کارهای خلاف ، باعث لطمه زدن به خانواده می گردد.باید در اولین فرصت که فرزند آمادگی لازم و بلوغ فکری بدست آورد ازدواج انجام گیرد.من به فرزندانم گفته ام، هر گاه نیاز به ازدواج داشتید اعلام و اجازه کار خلاف نمی دهم.به یاد دارم، پسرم در سن هیجده سالگی، این آمادگی را داشت.روزی که اعلام کر د فردای آن روز در محضر صیغه عقد جاری گردید.والدین باید از دخالت در زندگی فرزندان پرهیز و در حمایت های گوناگون،همت گمارند و به زوجه فرصت لازم برای همفکری و تلاش داده شود.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
- ۰۱/۰۲/۰۸