باسمه تعالی
فرازهایی از نامه حضرت علی به مالک اشتر
مثنوی هفتم
کاتبان و تجار
بهترین را برگزین از حیث اخلاق و توان
تا نباشد در حکومت ، خسر و نقصان هر زمان
مردمان قادر به انجام وظایف بی گمان
بالاخص در اقتصاد و در زراعت همچنان
تکیه گاه مردمی باعث شود عز و جلال
نیست اندوه و پریشانی ز آنان یا ملال
کارها آسان شود ، گر واگذاری بر عموم
چون که آنان صاحب فهمند و ادراک و علوم
نیست بن بست و خلاصی ، هر زمان و هر مکان
می شود هر مشکلی آسان ، بدست این و آن
تا توانی بر توان مردمان کن اعتماد
پایدار است و مداوم ، هر که دارد اعتقاد
گر توانی بستر لازم مهیا کن چنان
تا عیان گردد توان و قدرت مردم هر آن
گر به فکر خود فقط باشی ، نه احسان و تلاش
تنگدستی می شود حاصل ، یقینا در معاش
چون نمایی مشکلات مردمان را مرتفع
موجب شادی مردم گردد و هم منتفع
کن نظر بر کاتبان و قاصدان و نامه ها
تا نگرد خدشه ای در نشر اسرار شما
گر بود در راس هر کار و مناصب در امور
فرد دانا و توانا ، هم مهذب با شعور
دان شود هر کار آسان و نباشد مشکلی
حاصل آن بینی و هرگز نباشد معضلی
بر گزین شایسته فردی ، صاحب علم و نشان
تا بود قادر به تنظیم قوانین در جهان
جایگاه خود بداند ، آن مهم است و کلان
گر نداند قدر خود ، هر گز نداند این و آن
در نوشتن از حقایق صادق و پرهیزکار
واقعیت ها بیان گردند ، چون قول و قرار
غفلتش باعث نگردد گفته ای گردد بیان
از نگاه و چشم مسئولان به دور و هم نهان
حفظ گردان راز و اعمال حکومت همچنان
تا نگردد صدمه ای بر حاکم و بر این و آن
کن تو اسرار حکومت را ز نا اهلان به دور
چون که گردد موجب آسیب در کار و امور
عده ای با ظاهر خوب و درونی ناصواب
موجب تخریب گردند و شود حاکم خراب
با ندانم کاری و غفلت ، کند آشوب ها
می نمایند فتنه و هر دم خلافی یا خطا
می کند بد نام دین و حاکمیت با بیان
تا نماند ، یاد و نامی از امیران در جهان
دقت کافی نما در انتخاب و انتصاب
کن تو دوری از خطاکار و منافق ، اجتناب
کاتبان باید وفادار و امین و مهربان
قبل هر حکمی نظر کن بر عملکرد و توان
از میان کاتبان اصلح ترین کاتب گزین
در امانت داری و اسرار باشد او امین
از برای حفظ اسرار و وفا ،کن امتحان
تا نگردد صدمه بر اموال مردم ناگهان
کاتبانی برگزین ، صالح ، توانا ، خوش بیان
می دهد کاهش خطای کاتبان را بی گمان
عهد با مردم چنان تنظیم کن در هر زمان
تا نباشد لطمه ای در وقت اجرا ، هر مکان
گر خطا شد در قرار و عهد و پیمان با کسی
قابل اصلاح باشد ، محتوایش هم بسی
بر سر هر کار و منصب در حکومت یک نفر
برگمار از بهترین ها ، بس توانا و قدر
کن تو منصوب و نظارت کن به کار آمران
تا نباشد خدشه در کار و امور مردمان
گر خطایی در حکومت از کسی آمد پدید
ابتدا کن موعظه ، قبل از فرامین شدید
انتخاب و انفصال آمران باشد مدام
دقت کافی نما در عزل و نصب هر کدام
کن سفارش روی خوش بر مردم پیر و جوان
بالاخص افراد بیمار و فقیر و ناتوان
عده ای داد و ستد دارند ، بعضا هم فساد
کار و کوشش در ره یزدان بود نوعی جهاد
کاسبان ساکن و هم تاجران در سفر
می کنند تامین ، مایحتاج و قوت هر نفر
باعث آسودگی گردند با سیر و سفر
با عبور از خشکی و دریا ، پذیرای خطر
سخت باشد کسب مال پاک و روزی و طعام
تا توانی کن تو پرهیز از فساد و هم حرام
لقمه ی ناپاک باشد منشا جرم و خطا
می کند نابود روح و جان ما را آن غذا
از خدا خواهید مال مکفی و کسب حلال
روزی پاک و خوراک سالم و آب زلال
گفت حضرت در خصوص کاسبان هر مکان
نیست فتنه بر حکومت ، جانب اینان چنان
عده ای با احتکار جنس و با سود کلان
صدمه بر مردم شود ، هم قشر محروم از توان
این گروه از کاسبان تضیع گرداند حقوق
موجب ننگ حکومت باشد و اهل وثوق
تا بدست آرند مالی ، با تبانی یا فریب
دور گردد از تجارت ، دیگران و هم رقیب
تا به کی چشمان بگرید از فراغت مهدیا
ای امام شیعیان ، بنما به ما روی و سرا
ای امام شیعیان ، جانم فدایت می کنم
با دل پر شور و حالی ، من صدایت می کنم
تا نباشد جنب و جوش عاشقان و فرط ذوق
کی شود مقدور دیدار ولی ، ای اهل شوق
ناله های نیمه شب ، همراه با ذکر و دعا
می کند حق مستجاب و حاجت خود کن ادا
آخرین حج نبی گردد مشخص جانشین
در غدیر خم بگوید ، مرتضی باشد امین
بر خدا کن اعتماد و هم توکل بر خدا
نیست شکی در وجود ایزد و راه هدی
کن رجالی عهد خود را با خدای خود ادا
وقف کن خود را ، برای خالق عرش و سما
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۰۰/۰۶/۱۹