باسمه تعالی
فرازهایی از نهج البلاغه
مثنوی۲۱
وصیت نامه حضرت علی(ع)
این وصیت نامه باشد بر حسن ، در ثمین
تا عمل گردد پس از مرگ امیر المومنین
گفت مولا می روم از این جهان دون و پست
عالم دیگر بود جاوید و آن پاینده هست
سر فرو آرم به این دنیای دون و همنشین
می شوم با مردگان و رحلتی دارم چنین
می کنم دعوت تو را بر حفظ تقوا هر زمان
چنگ زن بر حبل قرآن و رسالت بی امان
گفت حضرت بر حسن ، دقت نما رفتار خویش
کن تو تدبیر و تامل در همه گفتار خویش
آنچه می گردد سبب بر اختلاف و انشقاق
کن تو پرهیز و برو سوی وفاق و اتفاق
گر چه داری جان من ، بس آرزوهای عظیم
حب دنیا می کند دور از خداوند کریم
مطمئن هستم به تو فرزند و هم پاره تنم
حرف خود را در دم آخر برایت می زنم
تیر های دنیوی ، همراه انواع حیل
باعث مرگ است و آغشته به مکر و هم دغل
لاجرم درگیر گردی با مصائب ، مشکلات
تیرهای خدعه و نیرنگ می سازد ممات
در دیار فانی و گرداب طوفان و سراب
مطمئنا چون پدر آید تو را درد و عذاب
می کنم دعوت تو را بر بندگی پیش خدا
نور حق سازد دل ویران ما را با دعا
می نویسد در محل حاضرین ،مولا چنین
بعد جنگ مسلمین با ناکثین و مارقین
او خطابش بر عموم مردم و هم بندگان
می کند این خانه را ترک و رود با مردگان
گفت مولا می کنم رحلت از این دنیای پست
عازم دنیای دیگر باشم و پاینده هست
وقت رفتن از دیار پست و دیدار حبیب
گرمی این زندگی آید به پایان و قریب
این جهان باشد برایت کوته و گردد تمام
جاودان باشد ، ورای این جهان ، کن اهتمام
بر حسین و بر حسن می گفت مولای امین
لحظه های آخر عمرش ، بگفتا این چنین
دروصیت بر حسن دارد نکاتی بس حزین
او خطابش اهل بیت است و خلایق همچنین
با گذشت لحظه ها ، آید به سویم مرگ و میر
چون بود نزدیک و می گیرد نفس از جسم میر
می کند حضرت سفارش ، مردم بیچاره را
بالاخص بی سرپرست و هم یتیمان و گدا
همچنین همسایگان دارای حق اند و عزیز
نیست بر آنان روا ، هر لطمه و رنج و ستیز
توصیه گردد به اصلاح امور و کار خوب
دور گشتن از بلا و فتنه ها و هم ذنوب
رفت و آمد را نما احیا با اقوام خویش
می کند آسان حساب آخرت را روی و پیش
دان ستون دین نماز است و به پا دارش تمام
رابط حق است و مخلوق خدا با هر مرام
متقی باشید و بر بیچارگان احسان کنید
پایبند بر دین حق باشید و آن میزان کنید
دان کتاب حق بود میزان و باشد رهگشا
با عمل بر آن ، گشاید راه و گردد رهنما
دان فساد است و جدایی عاملی در انشقاق
حذف دین را آن سبب می گردد و هم اختناق
دین حق ، محفوظ بنما ، در تمام زندگی
آن حفاظت می کند ما را ز هر آلودگی
حج نباید لحظه ای تعطیل گردد طول سال
آن سبب گردد تعالی بشر را ، هم کمال
روزه و حج و جهاد و هم نماز مسلمین
جملگی واجب بود در شرع و هم احکام دین
می شود تاکید بر وحدت ، اخوت ، هم حضور
تا نگردد خدشه ای بر مسلمین و در امور
گفت حضرت در خصوص یاری و حسن نظر
کن حذر از ظن بی جا بر خلایق ، ای پسر
تا توانی کن محبت بر فقیران هر زمان
بر تهی دستان کمک بنما و هم بیچارگان
خلق نیکو پیشه کن با مردم و آزاده باش
در مصاف دشمن جان و برون آماده باش
ضربتی خوردم ز دشمن ، ضربتی باشد ورا
نیست زیبنده که گردد مثله و گیرد جزا
گفت احمد ، مثله کردن نیست در آداب ما
گر چه باشد چون سگ هار و کند کاری خطا
نهی کرده مرتضی قتل مسلمانی دگر
بهر خون خواهی شود آشوب و پس آید به سر
گفت مولا لحظه های آخر عمرش چنین
توصیه بر حفظ تقوا و نماز و ذکر دین
او شهادت می دهد یکتایی یزدان پاک
هر که باشد بر زمین ، روزی شود او هم هلاک
او شهادت بر پیمبر می دهد مبعوث حق
وارث آل محمد ، جملگی موروث حق
حق فرستاده نبی از بهر ما ، در این جهان
هادی ما باشد و خلق جهان ، در هر زمان
دین احمد آخرین دین خدا در عالم است
آن بود کامل ترین دین در جهان وخاتم است
گر چه باشد سخت بر جمعی ز افراد بشر
جز قبول دین احمد نیست آئینی دگر
دین احمد برتر از ادیان قبل و کامل است
ماندگار و سایر ادیان حق را شامل است
در زمان رحلت و ترک دیار و این جهان
دائما می راند حضرت ، ذکر حق را بر زبان
امر بر معروف بنما میسمی با نفی کین
چون عدو حاکم شود بر مردم و آئین و دین
می کند تبیین رجالی ، حرف آخر از امام
در زمان رحلت و ترک دیار و هم مقام
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میسمی
- ۰۰/۰۲/۱۵