رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

 

 

باسمه تعالی
فرازهایی از نهج البلاغه
خطبه شقشقیه
مثنوی۲۰
دوران حضرت علی (ع)
 

 

خطبه ای خواند علی بعد فتوحات و نبرد
شقشقیه نام دارد ، حضرتش تشریح کرد

 

 

پیش بینی می کند احمد وقایع بعد خود
آن محقق می شود همچون  مصیبت ها که شد

 

 

 

گفت پیغمبر به مولا، بعد من شاهد شوید
قاسطین و مارقین و ناکثین آید پدید


 

 

قاسطین در ابتدا دارند  بیعت با علی
می شود نقض  تعهد هم ستیزه با ولی

 

 

گر به ظاهر هم صدا و هم عقیده با ولی
لیک نبود آن مداوم ، می شود پس منجلی



 

 

گشت بیعت با علی ، چون طلحه ها در ماجرا
چند ماهی بگذرد ، آن نقض گردد ، هم رها


 

 

همچنین کرده جفا بر عهد خود شخص زبیر
عده ای سوزند در آتش، چو آنان در سعیر


 

 

هم زبیر و طلحه دارد عهد و پیمان با علی
بعد مرگ شخص عثمان  می شود آن منجلی


 

 

عده ای خار ج ز دین گردند ،همچون مارقین
سست باشد پایه ی ایمان آنان ، همچنین


 

 

ناکثین پیمان شکن باشند ، در عهد و قرار
نیست آنان را صداقت ، در امور و هم شعار

 

 

می دهد هشدار  پیغمبر به همسر ، در حیات
گر تو دیدی حمله ی سگ ها، بدان راهت خطاست

 

 

گفت احمد ، بعد من گردی دچار جنگ سخت
اوزه های سگ شنیدی ، آن نشان از خصم بخت



 

 

می شود همراه  طلحه ، زوجه ی احمد نخست
لیک می گردد پشیمان بین راه و خود نجست

 

 

عده ای بر عایشه گویند ، فکرت اشتباه
نیست اینجا جای موعود نبی و بین راه



 

 

می شود او قانع و جنگ جمل آید پدید
سخت باشد بر علی جنگیدن و باشد شدید

 

 

چون که دشمن کرده همره ، همسر نور خدا
در ره حق ، او نگردد مانع و راهش خطا



 

 

می شود در بصره جنگ و می شود سرکوب آن
لشکر مولا شود پیروز بر خیل کسان

 

 

ضربه ای بر پای اشتر ، عایشه آید به خاک
او بیاید در مدینه ، طلحه می گردد هلاک



 

 

عایشه آید مدینه  ، با کمال احترام
او خطا بنمود در جنگ و جدالی با امام


 

 

عایشه محصور گردد ، تا نگردد او هلاک
پای اشتر می شود قطع و بیفتد روی خاک



 

 

اولین جنگ علی با قاسطین باشد جمل
کشته می گردد کثیری از خلایق زین عمل


 

 

او ندارد حب جاه و قدرت دنیای پست
او بجنگد با ریاکاران بی تقوا و مست


 

 

شد معاویه امیر شام با حکم عمر
نیست حکمش مورد تصدیق مولا ، معتبر


 

 

می شود تحمیل جنگ و باعث رنجی شدید
همچو عمار است در صفین و او گردد  شهید

 

 

فتنه ی  دشمن شود پیروز در جنگ و جدال
مکر آنان شد موفق ، در ستیز و هم ضلال

 

 

می شود بر نیزه ها  قرآن و می باشد فریب
می کند تضعیف باورهای مردان رقیب
 

 

مالک اشتر رسد بر دشمن و کارش تمام
لیک فرمان می رسد از قائد و مولا امام

 

 

ختم کن جنگ و عدو مکرش شده غالب به جنگ
چون گروهی نیست باور  ، میخ کوبیدن به سنگ

 

 

حرف لشکر  توبه ای حضرت بود در ماجرا
این نبرد مسلمین با مسلمین است و ولا


 

 

می رسد پایان نبرد و اشعری خورده فریب
عمرو باشد در مقابل ، می کند حاکم رقیب

 

او نمی خواهد حکومت ، جز برای حفظ دین
چون تلاشش حفظ قرآن است و احکام مبین

 

 

جنگ حضرت با عدو باشد بسی سخت و محال
نیست فرصت بهر تفکیک حقایق با ظلال




 

چون جدا باشد ره باطل ز یزدان بیش بیش
لاجرم آید ستیزه در نبرد نفس و کیش


 

 

جنگ دیگر نهروان است و خوارج را قیام
کشته می گردند جمعی غافل و ضد  امام



 

 

دان خوارج  شیعه را کافر بداند در مرام
خون آنان را حلال و اجر خود را هم تمام

 

 

ابن ملجم از خوارج باشد و  کرده جفا
فرق مولا می شود پر خون و می گردد جدا



 

 

ده و دو کرده خلافت ، شخص عثمان آن زمان
مردمان باشند شاهد ، هست اسراف و  زیان


 

 

در زمان مرتضی دیگر نباشد این چنین
چون عدالت گشته بر پا ، در میان مسلمین


 

 

منفعت های خلاف و پول بی حد و حرام
باعث جنگ و جدال است وخیانت بر امام

 

 

می شود تاراج اموال نظام و مردمان
نیست آنان را حذر در صرف بی جا و عیان



 

 

مرگ عثمان شد بهانه ، تا شود جنگی به پا
عده ای محروم گشته از مقام و هم ردا


 

 

بیعت مردم دو چندان است با نور جلی
بعد مرگ شخص عثمان ، می شود حاکم علی





 

 

عده ای با پای لرزان ، عده ای از فرط شوق
جملگی سوی  مدینه ، آمده با عشق و ذوق


 

 

بهر بیعت با علی آیند  ، با عشق تمام
جملگی از بهر دیدار  امیر و هم امام



 

 

مردمان خوشحال از نصب ولی و مقتدا
بیعتی جانانه باشد ، با علی مرتضی



 

 

با قیام مردمان ، پائیز شان نوروز شد
در بهار زندگی ، شب هایشان چون روز شد

 

 

هر که دارد راه او ، قطعا شود پرهیزکار
راه او راه پیمبر باشد و هم کردگار
 

 

راه حضرت راه یزدان باشد و هم انبیا
نیست او را لحظه ای غفلت در این راه خدا

 

 

 

میسمی با استقامت می توان پیروز شد
روح و جان را از بلایا دور و دل افروز شد



 

 

 

می دهد پایان رجالی ،خطبه ی نور یقین
جانشین مصطفی باشد امیر المومنین



 

 

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی  میسمی

 

 

  • ۰۰/۰۲/۱۳
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی