باسمه تعالی
حضرت محمد(ص)
قصیده (۴۸)
السلام ای مشعل نور یقین
باعث هستی و ختم المرسلین
گنج رحمت ، طایر خلد آشیان
منجی مردم ، شه اسلام و دین
ای محمد، ای مرا آرام جان
مظهر احسان و ایمان و یقین
مشعل تو می درخشد در جهان
همچو خورشید فروزان بر زمین
شد تجلی امر حق در آبه ها
نور یزدان منعکس شد در جبین
می کند گیتی فروزان با کلام
نور چشم انبیا و مسلمین
ای محمد ، مظهر خلد کبیر
معدن جان را تویی ، دری ثمین
مظهر توحیدی و صاحب کمال
قبله ى جانها تویی ،نور مبین
جلوه ی ذات خدای بی مثال
افتخار عالمی و بهترین
کعبه ی اهل کمالی و خصال
صاحب حمد و مقامی این چنین
نام پاکت روح را مرهم بود
نور سرمد گشته ای و هم امین
معدن اسرار حق باشی و عشق
گنج بی پایان دری و نگین
مظهر حقی و چون نور خدا
تو عزیزی و گرامی ، هم مهین
خلق را منجی ز گمراهی تویی
مظهر آیینه ی شاهی ، بهین
بود ناجی مردم ان در امور
"دل او مبادا به کیهان غمین"
با توسل می شود مقبول حق
جمله اعمال بشر ، روز پسین
در غدیر خم به فضل سرمدی
مرتضی گردد ولی و جانشین
بهترین باشد علی بعد از نبی
در عقاید استوار است و حصین
مظهر جود و سخایی و کمال
مسلک تو نیست ، چون میر و شهین
هر که رو آرد به قرآن و امام
نیست اندوه و غم و درد و حزین
ای رجالی ، با توسل بر رسول
بیمه گردان خویش و رو عرش برین
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۹۹/۱۲/۲۴