باسمه تعالی
فرازهایی از نامه حضرت علی به مالک اشتر
قسمت ششم
قصیده (۳۱)
می نماید مرتضی پند و نصیحت بر سران
تا نباشد لطمه ای بر آمران و بر کیان
بر اساس امتحان و تجربه هم مشورت
بر گزین از بهترین ها در مناصب بی امان
گر گماری مردمان را بر اساس میل خود
می شود اسباب حزن و ناله و آه و فغان
تا توانی کن حذر از نصب بی جا بی دلیل
چون ستم گردد به مردم پیرو اعمالشان
بین سوابق را ز حیث حسن خلق و هم حیا
چون که آنان از طمع دور و امین مردمان
بهترین را بین افراد توانا در امور
بر گمار و کن نظارت از طریق دیگران
آن که باشد از تبار مسلمین با خلق نیک
اصلح است در انتخاب و در تصدی بی گمان
تا توانی کن کمک بر ناصبان با وصف فوق
کن گزینش مردم صالح، امین و هم جوان
تا نباشد حجتی بر کار خلف و کار زشت
پیرو کمبود در روزی و رزق خود چنان
همچنین مانع شود از کسب مال بی جهت
چون که بیت المال باشد در خیار والیان
عده ای را چون چراغ و رهنمای خود گزین
تا گزارش ها رسد از جانب آنان هر آن
کن تفقد در امور مملکت بی واسطه
از طریق عاملین با وفا ، هم در نهان
چون نظارت بر امور کارشان افزون شود
کی بود مخدوش کار عاملان و خادمان
همچنین از تهمت و هم از خیانت در امور
می شوی آسوده و گردی به دور از هر گمان
گر شود محرز خیانت بر امور مسلمین
خوار گردان خاطیان را بهر عبرت بی امان
گونه ای باید عمل گردد اموری اینچنین
تا شود درسی برای جامعه هم خاطیان
می کنی تنبیه خاطی و مجازاتی شدید
ننگ تهمت را زدایی از حکومت بی گمان
تا سبب گردد عدالت در دیار مسلمین
با قضاوت های شفاف و عیان اندر جهان
خادمان پاک و مردان خدا را دان عزیز
کن محبت بر عزیزان بی درنگ و ناگهان
از برای حفظ اینان و امان از شر غیر
منزلت ده آنچنان بر آمران و خادمان
مرتفع کن حاجت آنان برای زندگی
تا کنند با طیب خاطر خدمتی در هر مکان
تا توانی دین احمد را عیان کن در نظر
دین یزدان گشته اسباب معیشت هر زمان
گر کنی تامین نیاز مردمان از هر جهت
نیست عذری بر تخلف در امور آمران
قبل اخذ مالیات و هم خراج مسلمین
کن زمین آباد از بهر زراعت ، همچنان
گر نباشد کشت و کاری در زمین و مزرعه
نیست محصولی برای مالیات و کسب آن
تا توانی کن شفقت ، از خراج خود بکاه
گر شود کاهش ز محصول رعایا ناگهان
می کنی مردم هلاک و اندکی یابی دوام
گر شود ظلم و تعدی بر امور مردمان
گر شکایت نزد تو گردد ز انواع خراج
کن مدارا با جماعت ، در خصوص رنجشان
حق تعالی ناظر و آگاه باشد بر امور
کی بریزد برگ سبزی غیر پائیز وزان
دان رجالی قادر منان کند فرماندهی
بر جمیع مردمان و بر خلایق همچنان
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۹۹/۱۰/۲۸