باسمه تعالی
سردار دلها
حاج قاسم سلیمانی
دریغا اسوه ای ایثارمان رفت
ز دنیا محرم اسرارمان رفت
شفیق و رهنما در عرصه ها بود
بهین استاد خوش گفتارمان رفت
مرامش در خور صد افرین بود
چو گل در جمع یاران بهترین بود
صبور و با صفا و با کرامت
دوای درد دلهای غمین بود
گل بی خار گلزار محبت
به حق سر چشمه ی انوار رافت
به هر سختی بود آرامش جان
چو باران بهاری با طراوت
ز جان شیدای آل مصطفی بود
امیری بی ریا در جبهه ها بود
شود محشور با جمع شهیدان
که عمری خادم آل عبا بود
مطیع امر حق هم رهبری بود
عزیز و مهربان و گوهری بود
نوای اهل حق را شد پذیرا
گل پر پر شده را یاوری بود
عدو از کف ربودی گوهری را
فلک بردی زما یک اختری را
تو چیدی آن گل خوش عطر یاران
جدا کردی ز جانها ، دلبری را
دو صد افسوس ایشان را ربودی
صفا بخش دلیران را ربودی
که خونش صد سلیمانی کند خلق
ز ما مردی چو سلمان را ربودی
به یکباره گرفتی یار ما را
جدا کردی ز ما دلدار ما را
ز ماتم ساغرما گشته لبریز
نکردی رحم، حال زار ما را
خدایا قبر او پر نور گردان
ورا با جد خود محشور گردان
گذشتن از صراط و وادی حشر
برایش از کرم میسور گردان
عجب رسمی خدا دارد بشر را
که ما غافل ز اسرار و بصر را
گزیند بهترین ها ی دو عالم
برد سوی خودش در یک نظر را
بیا ای اهل شور و با لیاقت
پذیرا می شوی روز قیامت
مکن حق را ز افکارت فراموش
چو خواهی نزد او لطف و سعادت
هدف از خلقت انسان چو خواهی
تکامل باشد و زهد الهی
بشو تسلیم در امر الی الله
اگر خواهان رشدی و تعالی
خدایا من رفیق نفس پستم
در این دنیا اسیر و خود پرستم
قبولم کن مرا در درگه خود
که باشم عاشق و وقف تو هستم
خداوندا عطا کن عشق جان سوز
ندارد بینوا فهمی دل افروز
گدایت طالب اسرار هستی است
بخواهم لطف تو اندر شب و روز
سلیمانی بود جایش چه عالی
شفاعت می کند او بر رجالی؟
اگر چه وصل حق باشد تمنا
دعا کن بر من بشکسته بالی
سراینده دکتر علی رجالی
۱۳۹۸.۱۰.۱۶
- ۹۸/۱۰/۱۷