باسمه تعالی
چلچراغ
قصیده ۱۳
تکیه بر دنیا
مکن تکیه بر عقل تنها، بشر
شود موجب کبر و اندوه و شر
اگرعقل تنها شود رهنما
نبینی تو حق را ورای بصر
چه تدبیر ها می کنی در امور
نهایت دچار خطایی دگر
چو اجرا شود،طرح و برنامه ات
ببینی نقایص، شود جلوه گر
دلیلش بود نقص عقل و خرد
نیاز بشر بر خدا باشد و او قدر
پیمبر بود عقل و آن هادی است
شوی چیره بر مشکلات و خطر
هدایت کند این جهان را ولی
به اذن خدا می شود هر ظفر
شود موجب خسر هر آدمی
اگر تکیه گاهش به اموال و زر
به مقصد رسد هر که دارد خدا
هدایت کند خلق را در سفر
مکن تکیه برمنصب و قدرتت
اگر می توانی ز آن کن حذر
نکرده وفا بر کسی تا کنون
بود سخت این امتحان بر بشر
شوی خوار گر تکیه بر آن کنی
که باشد فریبنده و پر خطر
چو تقوا نباشد مرو سوی آن
در این فتنه تقوا بباشد سپر
اگر خدمت خلق و مردم کنی
جزایش بهشت است و بینی ثمر
اگر کار کردن برای خداست
خدا می دهد اجر و پاداش و زر
چو باشی به دنبال کسب مقام
ندارد بجز زحمت و درد سر
هر آنکس فریبد تو را با حیل
نشاید که نامید کارش هنر
علی گفت بر خصم خود این سخن
فریبندگی نیست بر ما ظفر
تو در کسب دنیا ، بکن خود تلاش
مکن تکیه بر دیگران یا پدر
بپرداز حق یتیم و ضعیف
ادا کن به دنیا و با خود نبر
زمانی که کودک و کوچک بدی
بدون کمک، کی تو گشتی قدر
بود وقف تو روز و شب مادرت
همه جان، نلرزان دلش، شاه پسر
بدان عمر ما اندک است و قلیل
نیابی گران تر ز عمرت پسر
بود عمر ما پر بها و گران
ببر بهره ها و مده آن هدر
مکن تکیه بر خویش و امیال خود
که شیطان دون، می نماید خطر
هر آنکس شود غرق دنیا بدان
نباشد دگر نام و فخر و اثر
هدایت کند با کلامش خدا
نجویی کتابی به از آن گهر
کند بیمه ما را در این روزگار
بدان دین و ایمان نیاز بشر
مشو غره در این جهان ای بشر
نکرده وفا بر کس و هر نفر
خدایا ند ارم بجز تو کسی
رجالی اسیر دل است و بصر
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۹۸/۰۷/۲۱