رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

قصیده ( مباهله)(۷)

 

 

باسمه تعالی
چلچراغ
مباهله
قصیده (۷)


 

می کند دعوت محمد ، حاکم نجرانیان
تا شود اسلام ، آئین و مرام مردمان


 

دین اسلام است برتر ، بین ادیان خدا
آخرین دین الهی در هدایت ، بی گمان


 

اسقف نجران و مردم دعوت اسلام را
می کنند سر پیچی و اکراه می ورزند آن


 

می کنند اسرار بر آئین عیسای مسیح
بعد حق عیسی بود فرزند او در آسمان


 

پیروان حضرت عیسی دروغی گفته اند
حق پدید آورده او را همچو انسان ناگهان


 

گاه می گردیم خلق بی مادر و هم بی پدر
در غلط باشند مردم در خصوص گفتمان


 

گاه باشد خلق ما تنها ز مادر بی پدر
حضرت عیسی بود از دختری بین زنان


 

نسل انسانها تداوم یابد و گردد کمال
گر شود تزویج بین مرد و زن در هر زمان


 

این نشان از قدرت حق دارد و اهداف او
تا نمایاند بشر را، به تفکر در جهان


 

بودن عیسی چو فرزند خدا گردیده نهی
چونکه قرآن حرف دیگر دارد و شرح و بیان



 

حضرت آدم بود مخلوق حق همچون مسیح
او ندارد مادر و هم باب اندر کهکشان


 

گر بود حرف شما صادق، بود آدم چنین
لیک عیسی نیست فرزند خدا، ای راهبان


 

بعد شور و مشورت، تصمیم می گیرند چنین
هیئتی عازم شود سوی مدینه آن زمان


 

می کنند بحث و تبادل در خصوص این امور
لیک امکان توافق نیست با هم توامان


 

شد تباهل عاقبت تنها گزینه بعد شور
جمعی از انفاس نفرین می کنند همچنان


 

ما اگر ناحق بگوئیم، حق کند نابود ما
حق بود قاضی در این موضوع در میان


 

گفته شد جمعی ز ما و از شما نفرین کنیم
تا که حق گردد عیان، در بحث فی ما بینمان


 

لعنت حق را نثار هر که می گوید دروغ
تا که رسوا آن بگردد، می دهد نسبت چه سان


 

می شود ضایع هر آن کس ظالم و طغیانگر است
چون که حق آگاه می باشد به ظاهر هم نهان


 

احمد است با فاطمه همراه مولا مرتضی
با حسین و هم حسن بودند ، جمعا در مکان


 

در عرب رسمی غلط حاکم بود از نقش زن
نقش دختر چون پسر در آیه می گردد عیان


 

اهل بیت مصطفی دعوت به دین حق کنند
چون ولایت نیست در عرض نبوت بی گمان


 

شان و جای اهل بیت دارد حکایت این چنین
تا که باقی ماند و هر گز هم نمی گردد خزان


 

چونکه اسقف دید احمد آمده با اهل بیت
گفت اینان بر حق و تسلیم گردد بی امان


 

می کنند تصدیق ، گفتار نبی را آن گروه
لیک اسرار جماعت در بقا باشد چنان


 

جزیه دادند تا بمانند بر مرام و کیش خویش
جایگاه اهل بیت معلوم شد بر دیگران


 

استقامت رمز پیروزی انسان در نبرد
می شوی پیروز قطعا،در جدال و امتحان



 

راه حق را گر کسی پیشه کند در زندگی
نیست او را غصه و اندوه و آسیب و فغان



 

چون که اسلام است ناجی و بود آن رهنما
راه حق را رو که پیشی گیری از افلاکیان



 

شرحی از آیات حق آمد به نظم ، در این اثر
سوره ای عمران کند مشروح آنها را بیان


 

آخرین دین خدا تثبیت می گردد سپس
شد رجالی دین برتز، هم بیان و هم عیان


 

سراینده
دکتر علی رجالی 

 

 

 

 

  • ۹۸/۰۶/۰۵
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی