باسمه تعالی
امور اجتماعی
مهاجرت
قصیده ۵
ای جوانان بر شما گویم یکی حرف حساب
از خدا خواهم که باشد بر شما فصل الخطاب
ای عزیزانم ! سخن در مورد هجرت بُوَد
کو رقابت گشته در این دوره بر پیر و شباب
نیست کار و نیست شغل و زندگی مشکل شده
نیست هجرت چاره ساز ومشکلات است و عذاب
عزت ما در وطن باشد نه در دستان غیر
برده می خواهند ما را، بهر اهداف خراب
دین ما ، آیین ما،فرهنگ بی همتای ماست
حاوی افکار پویا باشد و اسرار ناب
دین ما تبیین کند احکام حق را بر بشر
تا نیفتد در خطا و در بلا و منجلاب
عده ای از ترس آتی خود و فرزند خویش
ترک کشور می کنند،تا بلکه باشد آن ثواب
حق تعالی صاحب ما باشد و روزی رسان
دین اگر مهجور گردد، می شود بنیان خراب
جامعه با دین شود محفوظ از هر فاجعه
چون که سلطان هوس، بانی شود هر ارتکاب
عده ای با پول خود هجرت کنند از این دیار
غافل از اینکه فرنگ است جلوه ای از یک سراب
هجرت انسان برای کسب علم و معرفت
بس چه نیکو باشد و دارد ثمرها و ثواب
عده ای میراث ما ، فرهنگ ما ،تیشه زنند
غافل از اینکه چو سدی باشد آن افکار ناب
عده ای گویند خود کردیم اوضاع را چنین
عامل اصلی و بدبختی ما از انقلاب
من خودم از بچه های انقلابم نی فرنگ
شاهد انبوهی از رخداد و آشوب از شباب
ریشه ای اصلی اینها از کجا آمد پدید
تا که آن خشکیده گردد، بلکه باشد آن ثواب
ریشه در آگاهی و فهم صحیح از دین بود
خود پرستی آمده، شد حق پرستی در عذاب
بین کشور های دنیا، ما کجا بنشسته ایم
علم همراه تدین ، می دهد بر ما شتاب
قدرت ما در زمین و آسمان افزون شود
تا بسازند مملکت را، نیست راهی جز صواب
عده ای سرمایه های علمی این کشورند
ترک کشور می کنند، شاید بیابند آن سراب
این همه گفتم ، ولی باشند گروهی جان نثار
از دیار و مملکت در جنگ می کردند شتاب
جنگ حق و باطل دشمن ، نمی گردد تمام
شکل آن گردد دگرگون، در مصافی بی حساب
خون خود اهدا نمودند در ره قرآن و دین
حفظ ارزشها شعار صاحبان انقلاب
کی به فکر حفظ خود بودند، آن نسل قدیم
تا مصون باشند مردم از خطر ، هم التهاب
تا دفاع از جان و مال وعزت ملت کنند
نسل نو آمد به میدان، در نبردی ناصواب
هرکه کوشد در ره یزدان، بگیرد پاسخش
تا توانی از گناهان عبث، کن اجتناب
عده ای دائم به تفریح و ندارند جوششی
کار ارزنده سبب گردد نشاطی چون گلاب
عده ای نسل جوان را بد هدایت می کنند
گاه معتاد و گهی فحشا و گه دادند شراب
تا نباشد غیرتی در حفظ ناموس و وطن
نیست کس را پاسخ علت بماند بی جواب
نیست دنیا جای امن و جای عیش و جای نوش
چون دنی باشد، محل امتحان است و جواب
نیست کس را مانع رشد و ترقی در جهان
پس رجالی کن به تکلیفت عمل، جای خطاب
ََ
سروده شده توسط
علی رچالی وحسن میرزایی
- ۹۸/۰۵/۱۲