حسین جانباز از بهر نماز است به سربازی قرآن سر فراز است
حسین روشنگر راه پیمبر امام و مقتدا، هادی و رهبر
حسین حرفش به عاشورا چنین است که مرگ با شرافت بهترین است
حسین خون خدا جانش فدا کرد مسلمان را به خالق آشنا کرد
حسین لب تشنه عدل الهیست پناه بی کسان در بی پناهیست
حسین جسمش اگر روی زمین است سرش بر نیزه ها گویی نگین است
حسین و کربلا و خون یاران گلستانی بود در شوره زاران
حسین دریای بخشش همچو حیدر که حر را میپذیرد چون برادر
حسین ایجاد هستی را سبب بود شهنشاه عجم، میر عرب بود
حسین با نور خود سازد مسخر که حیران مى کند حوران ز محشر
حسین در کربلا همچو سلیمان کند فرماندهی بر جن وانسان
حسین را شمر ملعون سر جدا کرد جفا بر اهل بیت مصطفی کرد
حسین مظلوم عالم گشت آن روز ولی خون گشت بر شمشیر پیروز
حسین با حج خود درس وفا داد که گلزار عدالت را صفا داد
حسین در نینوا غوغا به پا کرد اساس کاخ ظالم را فنا کرد
حسین با خون خود گفت ایهاالناس ره حق بی شهادت کی شود پاس
حسین بنمود راه عدل و دین را که مصباحی بود راه یقین را
حسین دین خدا را کرده احیا عجب شوری به عالم کرده بر پا
حسین درس شرافت را به ما داد خلایق را به دینداری ندا داد
حسین آموزگار مسلمین است کتاب درسیش حبل المتین است
حسین چون سرور آزادگان است هماره مدح او ورد زبان است
حسین با خون خود حق را عیان کرد رجالی وصف مولا یش بیان کرد
- ۹۴/۰۳/۱۷