تا به کی اهل ریا و خدعه ای اهل نامردی وفسق وحقه ای
تا به کی تهمت زنی بر این وآن کسب دنیا کی کند روحت روان
مال مردم می خوری هر روز و شب وانگهی خواهان بخشش سوی رب
گر بگردد آب دستی از طلا جای آن دانی که باشد در خلا
تا به کی مردم فریبی می کنی چهره مخفی و دلیری می کنی
مردمان را ابله و خود را قوی خود پسندی آفتی باشد دنی
کی کند بی آبرو یک زندگی عزت انسان به تقوا ، بندگی
گر شوی خر بهتر از با خر شدن دوری از خر کن برای سر شدن
خانه بی مهر کی یک خانه است خانه بی عشق همچو لانه است
جهل و نادانی ، نهایت ذلت است علم و آگاهی، کمال و عزت است
علم و دانش بی حد و بی انتهاست معرفت جو ، تا ببینی حق کجاست
در جدل پر هیز کن ای با خرد آن تجارت نیست چون داد وستد
تا به کی خوار و ذلیلی و حقیر می شوی نالان و گریان و اسیر
چون که خواهی کسب دانش رنگ رنگ کن طلب از حق تعالی بی درنگ
همنشیی با بدان ممدوح نیست عاقبت جز نکبت و اندوه نیست
همنشیی با کسان باید گزید عاقبت عقل است وایمان و نوید
کسب علم و معرفت دانی ترا می برد سوی خدا در هر کجا
ای رجالی رو به سوی اهل دین شو قوی در جنگ با انواع کین
- ۹۴/۰۲/۲۵