رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقایسه انسان ها و ملائکه» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

 

باسمه تعالی
فرازهایی ازخطبه اول نهج البلاغه
مثنوی ۲۸
مقایسه انسانها و فرشتگان



 

گفت  مولا در خصوص خلقت انسان چنین
بالاخص در وقت و در شکل خلایق در زمین



 

ابتدا گردد ملائک خلق و بعدا آدمی
آدم از انواع خاک آید به دنیای دنی

 

می شود مخلوط خاک نرم و شور و هم غنی
پیکر خاکی شود تشکیل ، در ارض دنی




 

می شود مرطوب خاک و جسم خاکی هم پدید
شد تجلی روح و می گردد چه زیبا و حمید




 

شد مفاصل بعد آن تشکیل با اشکال آن
خشک گردد خاک مرطوب و شود دری گران




 

جز جز جسم ما گردد به اذن حق پدید
روح می گردد عیان در جسم و می گردد سعید




 

اولین انسان شود ایجاد ، بی امر نکاح
بعد از آن خلقت تداوم یابد از زوج و لقاح



 

بار دیگر در قیامت هم ببینی مردمان
خلق گرداند خدا انسان و می گردد عیان







 

می کنم افعال انسان و ملائک را بیان
بالاخص در نقش آنان یا تمایز در جهان



 

دان ملائک مستقر در عالم عرش و سما
دائما در حال تسبیح اند و انواع ثنا



 

عقل باشد در ملائک ، همچو انسان در جهان
لیک شهوت نیست در بین ملائک ، بی گمان





 

هر ملک باشد  به دور از شهوت و غفلت همی
او  ندارد دغدغه ، همسان انسان ها بسی


 

معصیت باشد به دور از هر ملک در آسمان
جملگی آگاه از نقش گناه و خسر آن



 

چون ملائک نزد حق دارا ی عزند و کمال
نیست مانع بهر آنان در صعود و هم وصال





 

عقل آنان کامل است و جملگی دور از خطا
دائما در حال ذکرند و عبادت با خدا




 

هر ملک را صاحب عقل و خیار و انتخاب
نیست غفلت در مرام و هم عذابی یا عقاب







 

نیست آنان را چو انسان ، خستگی ها در امور
جملگی اهل نشاط و شادی و ذکر و حضور





 

نیست امکان ، آدمی را  بر حضور همزمان
جسم ما مانع شود ، در این جهان و آن جهان






 

در مقابل می شود دیده ملک در روزگار
همچو خورشید جهان رویت نمایی بی شمار





 

بر خلاف آدمی ، باشد ملک  در هر کجا
آدمی جاهل ز نوع و جنس آنان در سما








 

نیست مانع در عبادت با خدای ذوالکرام
چون بود دور از هوای نفس و جان خود مدام



 

نیست حیوان را چو انسان صاحب ادراک و هوش
لیک دارای غرایض باشد و هم جنب و جوش



 

آدمی دارای عقل است و غرایض بی شمار
  صاحب تصمیم باشد در امور و اختیار



 

گر  شود غالب به نفس و عقل خود گردد فزون
می کند شیطان دون را خوار و می گردد زبون







 

جایگاه آدمی  مافوق  تصویر است و فکر
قرب یزدان را نباشد قابل توصیف و ذکر





 

می رسد انسان مقامش تا شهیدان خدا
گر شود دور از گناه و هم بود بی ادعا





 


هر که باشد عاشق یزدان پاک و دل سپرد
چون شهیدان در کنار حق  بود ، هر گز نمرد




 


گر توانی کن اطاعت از ولی و هم خدا
تابع محض ولایت باش ، بی چون و چرا




 

آدمی گردد ورای هر ملک در معرفت
با عبادت کردن و کسب مقام و منزلت





 

هر ملک باشد مجرد ، نیست او را شهوتی
چون بود از معصیت دور و نباشد غفلتی





 

امر حق اجرا کند در عالم بالا و پست
همچو انسان می شود ظاهر ، مطیع و حق پرست



 

دان ملک باشد مطیع محض یزدان و امین
امر حق را او رساندَ بر نبی ، روی زمین
َ

 

نزد ابراهیم آید یک ملک با امر هو
همچو انسان باشد و دارد پیام و گفتگو



 

با فرشته می کند دیدار  مریم در زمین
عین انسان باشد و یزدان پیامش برترین



 

جایگاه آدمی باشد رفیع و نی که فرش
با تعبد با تعلم می رود بالا به عرش




 

هر ملک دارد صفاتی هم وظایف در نظام
می کند اجرا به دقت ، کار خود را هر کدام





 

عده ای مشغول تسبیح و عبادت در رکوع
عده ای در حال ذکرند و نیایش با خضوع






 

سجده ها باشد مداوم ، در گروه دیگری
روز و شب مشغول تسبیح خدا و پیروی




 

می شود تامین نیاز آب حیوان و گیاه
آب باشد در هوا و هم ببارد گاه گاه




 

می شود تبخیر آب و بر زمین بارد همی
گردش آب است چرخان ، در وجود هر کسی




 

در حقیقت می توان گفتا وجود هر بشر
بستگی دارد به روح و اذن حق ، در یک نظر
 



 

کل عالم می شود نابود و می گردد خراب
گر نباشد در جهان شرب گوارا همچو آب





 

گر شود روح بشر افروز و باشد بندگی
بهر انسان می شود آب حیات و زندگی





 

علم باشد دائما در حال تغییر نظر
لیک احکام الهی ماندگار و بی خطر



 

دل شکوفا می شود با دین و هم با بندگی
علم روشن می کند عقل تو را در زندگی



 

آدمی هر گز نگردد سیر با طی زمان
دائما جویای حق است و حقیقت در جهان




 

گر شود دلها شکوفا ، عالم معنا روی
می شکافد هسته را علم بشر ، بالا روی




 

عقل ما محدود باشد ، در نظام و در مقام
حق و باطل می شود تفکیک ، چون نور و ظلام





 

میسمی دارد تمنا از خدای ذوالجلال
تشنه ی مهر است و احسان خدا و هم کمال







 

ای رجالی ، کن اطاعت از خدا بی چون و چند
گر بخواهی چون ملائک رتبه ای بالا بلند





 

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میسمی

 

 

 

 

  • علی رجالی