باسمه تعالی
اشعار امام باقر(ع)
۲۵۱.امام باقر
باقر علم النبیین ، ای امام پنجمین
در طفولیت شدی از کربلا چندی غمین
هر کجا حرف تعقل بود، بودی تو نخست
مذهب شیعه بدون تو ،طلایی بی نگین
۸۸۷.چهار امام
روح و جانم می رود سوی بقیع و نینوا
بلکه ببیند مرقد پاک شهید سر جدا
بارگاه قبر اولاد علی مخروب گشت
قبر باقر ، قبر صادق ، در کنارمجتبی
امام باقر(۱)
باقر علم النبیین و ولی مسلمین
در طفولیت بود در کربلا آن نازنین
کودکی را با شهید کربلا آغاز کرد
آن چراغ روشن و پنجم امام مومنین
امام باقر(۲)
گفت باقر صحنه های کربلا را این چنین
از غروب کربلا گوید سخن تا اربعین
گفت زینب ، به چه زیبا منظری آمد به چشم
من ندیدم، جز وفا و عشق و ایثار و یقین
امام باقر(۳)
او به پا دارد علوم مختلف بر مسلمین
هر کجا حرف تعقل بود ، بودی اولین
با بیان علم و دانش ، او به حق اعجاز کرد
چون کند تبیین علوم حکمت و توحید و دین
امام باقر(۴)
ای محمد ،هم اصول دینی و هم فرع دین
مذهب شیعه ، بدون تو طلایی بی نگین
دین حق کامل شود، در پرتوی نشر علوم
نزد خلق و حاکم و رعیت تو بودی یک امین
امام باقر(۵)
ای که گشته ذکرتان هم در ملائک پر طنین
می زنی تیری به قلب فاسقین و کافرین
زهر داد آن حضرتش را تحفه ی ابن ولید
هفت ذی الحجه شهادت شد نصیب نازنین
امام باقر(۶)
مکتب توحید را تفسیر کردی همچنین
می کنی تبیین و تحلیل مسائل را ز دین
نشر علم و فهم دین و کسب انواع علوم
قدرتی گردد دو چندان در میان مسلمین
امام محمد باقر(۷)
گر بخواهی راه یزدان با خدا باش و امین
جستجو کن در علی و آل او و اصل دین
عابری خواهد ز حضرت راه قرب ایزدی
هاتفی بشنید و گفتش فادخلوها آمنین
امام باقر(۸)
گفت حضرت در طفولیت شهیدان دیده ام
عصر عاشورا امام بی سر و جان دیده ام
خاطرات تلخ شام و کوفیان از سر نرفت
در حیات و زندگی غربت فراوان دیده ام
امام محمد باقر(۹)
عصر عاشورا ، شهیدان فراوان دیده ام
پای خونین عزیزان ، چشم گریان دیده ام
آنقدر در پای خود خار مغیلان رفته است
عمه ام را بین نا اهلان پریشان دیده ام
امام محمد باقر(۱۰)
آنقدر در کربلا من جسم بی جان دیده ام
در حرم ، در نینوا ، لب های عطشان دیده ام
خطبه های حضرت زینب چه غوغا می کند
خیزران را بر لب شاه شهیدان دیده ام
سراینده
دکتر علی رجالی