رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۳ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

 

سمه‌ تعالی
یاران پیغمبر
مالک اشتر
غزل۵

می رود بهر صدرات ، تیغ بران خدا
مالک اشتر بود، همراه و یار مرتضی

می کنند مسموم وی را، ناکثین در بین راه
لیک میثاقش بماند، خط و مشی اولیا

می کند دعوت مردم را، به بیعت با علی
می کنند تبعید او را، یاور شمس الهدی

می شود در شام تبعید و سپس شهر دگر
می پذیرد دعوت مردم، امیر و مقتدا

والی کوفه بگردد، با قیام کوفیان
می شود بر پا عدالت، از قدوم اوصیا

می زند دشمن دو دست مرتضی را در نبرد
چون که عمار است و مالک، در مصاف اشقیا

جنگ صفین و جمل را می کند فرماندهی
می کنند با خدعه و نیرنگ، آشوبی به پا

او ندارد سازشی با مارقین و قاسطین
زین سبب تبعید می گردد ، به امر اقویا

میثمی جهل و حیل در جنگ صفین شد عیان
جلد قرآن می شود بر نیزه ها، در ماجرا

هست او ثابت قدم، در جبهه و جنگ و جدال
چون رجالی او شجاع است و ولیش مرتضی

سروده شده تو سط
علی رجالی و مهدی میثمی

 

 

 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

مرغ دل پر می زند هر دم به سوی نینوا
تا بگیرد در بغل قبر شهید کربلا

همره دلدادگان با پای دل در اربعین
با نوای یاحسین، بر سر زدیم و سینه ها

سروده شده توسط

علی رجالی و احمد پدران

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

 

 

باسمه تعالی
یاران پیغمبر
ابوذر
غزل۴

گفت صادق در خصوص ابن جناده چنین
دان ابوذر دائما در فکر بود و ذکر دین

نهی کردند تا نگردد حرف پیغمبر بیان
راست گو بود و زبانش تیغ برانی به کین

می شود تبعید در شام و بگوید حرف حق
در خصوص حاکم شهر و بلاد و ناکثین

می کند عثمان ورا تبعید در اقصی نقاط
تا لبان بسته شود، از گفتن اعمال ‌کین

می کند مولا علی را او حمایت در نبرد
جنگ حق و باطل است و مذهب و آئین و دین

او بود رکنی ز ارکان تشیع آن زمان
می کند یزدان سفارش، بر نبی مسلمین

جد او غفار باشد، زین سبب باشد لقب
کنیه اش باشد ابوذر، مرد تقوا و یقین

دوست دارد، بر خلاف مردم کوی و دیار
فقر و مرگ و رنج در راه خدا را همچنین

عالمی فاضل بود، هم عارفی والا مقام
میثمی او زاهد است و معتقد بر واپسین

اهل بخشش باشد و در عصر خود او کم نظیر
می سراید چون رجالی، شمه ای از سالکین

 

 

  • علی رجالی