باسمه تعالی
خاندان پیامبر اسلام
عبدالمطلب
غزل۱
توده ای از مرغ های آسمانی شد عیان
سنگ بر منقار دارند، جای شمشیر و سنان
داشت در سر ابرهه، تخریب خانه، کعبه را
می کند الله حفظش، از شیاطین بی امان
هر که با یزدان در افتد، می شود خوار و ذلیل
نیست کس را فوق و بالاتر ز او, اندر جهان
می کنند پرتاب هر یک،سنگ ریزه بر عدو
کشته می گردند فیلان، در پی ضربی چنان
با هجوم ابرهه، اموال غارت می شود
اشتران را می ربایند از قبایل بی گمان
می کند درخواست، جد مصطفی، از ابرهه
در خصوص عودت اموال وخیل اشتران
او بود دینش ز ابراهیم و مذهب هم حنیف
می کند قرآن سفارش، بر ادای رسمشان
حرمت تزویج با محرم و انواع شراب
بود از رسم و رسوم دین جدش همچنان
طوف عریان حرم با نفی انواع نفاق
میثمی باشد، ز آداب و رسوم آن زمان
رسم دیگر از قریش است،ای رجالی آشکار
در خصوص حرمت مهمان و قتل دختران
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
باسمه تعالی
خاندان پیامبر اسلام
عبدالمطلب
غزل۱
توده ای از مرغ های آسمانی شد عیان
سنگ بر منقار دارند، جای شمشیر و سنان
داشت در سر ابرهه، تخریب خانه، کعبه را
می کند الله حفظش، از شیاطین بی امان
هر که با یزدان در افتد، می شود خوار و ذلیل
چون که عالم در ید و فرمان حق دارد توان
می کنند پرتاب هر یک،سنگ ریزه بر عدو
کشته می گردند فیلان ،در پی ضربی چنان
می کنند غارت، اموال بنی هاشم به زور
اشتران را می ربایند از قبایل بی گمان
می کند درخواست، عبدالمطلب جد نبی
در خصوص عودت اموال وخیل اشتران
بود عبدالمطلب دیندار، دینش هم حنیف
می کند قرآن سفارش، رسم وآئین سران
حرمت تزویج با محرم و انواع شراب
بود از رسم و رسوم دین جدش همچنان
طوف عریان حرم با نفی انواع نفاق
میثمی باشد، ز آداب و رسوم آن زمان
رسم دیگر از قریش است،ای رجالی آشکار
در خصوص حرمت مهمان و قتل دختران
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی