چون گنه قلب ترا تسخیر کرد
ذکر حق کی بر دلت تاثیر کرد
هر که نفس خویش را درمان نکرد
کی مرام و مشی خود تغییر کرد
چون گنه قلب ترا تسخیر کرد
ذکر حق کی بر دلت تاثیر کرد
هر که نفس خویش را درمان نکرد
کی مرام و مشی خود تغییر کرد
ره آورد شب قدر است قرآن
بود میراث احمد این گلستان
کتاب معرفت سرچشمه ی نور
که نورانی شوی از پرتوی آن
ای رضا،ای ای مظهر عدل و شرف
ای که قرآنت سخن بود و هدف
وادی طوس ازوجودت گلشن است
همچو در بودی درون یک صدف
حج تجلی گاه روز محشر است
خود مثالی از سرای دیگر است
طوف و قربانی ز حج اصغر است
طوف حق اما ز حج اکبر است
حج مطار مومن خوش سیرت است
حج نمودی از حضور امت است
حاجیان را خانه حق قصر نیست
حج خلوص است و صفا و قدرت است
شیعه یعنی مخزن اسرار حق
واله و دیوانه ی دیدار حق
شیعه یعنی مظهر ذات خدا
دایمادر محضر و آثار حق
شیعه عشقش بی حد و بی انتهاست
جان نثار خط سرخ مرتضاست
شیعه کارش پیروی از حیدر است
دل به مولا داشتن کاری رواست
آن بلبل خوش نوای دمساز
یکتا گوهری و محرم راز
روحش سوی جنت برین رفت
آن همدم و دلبری سر افراز
چو در خون غوطه ور گردید مولا
شهادت شد نصیب روح والا
ندای فزت رب الکعبه سر داد
بر آمد ناله اش تا عرش بالا
چونکه زهرا گشت الگوی زنان
می توان گفتا که در گشته نهان
زن جلال و مرتبت یابد ز حجب
پوشش باشد چو یک گرز گران