باسمه تعالی
مجموعه رباعیات اعتماد
اعتماد(۱)
کلید رهایی بود اعتماد
اساس تفکر بود اعتقاد
بدا آن که بی کیش و آئین بود
همه ذکر و فکرش بود اقتصاد
اعتماد(۲)
پایه ی ایمان حق است اعتماد
بی خدا اندر سراب است و عناد
ظاهر و باطن بود یزدان پاک
بی خدا در انحطاط است و فساد
اعتماد(۳)
منبع لطف و عطا باشد خدا
حامی ما در شدائد هر کجا
کن به یزدان اعتماد و افتخار
صاحب کرسی و عرش است و سما
اعتماد(۴)
اعتماد است گوهر ی ناب و نهان
موجب آرامش روح است و جان
همچو ایمان است، دری در صدف
آن تجلی کرده در قول کسان
اعتماد(۵)
سزاوار ستایش حق بود هوست
خدای این جهان و آن جهان اوست
کفایت می کند ما را خداوند
به او کن اعتماد و خالقت دوست
اعتماد(۶)
اعتمادم به خدایی است که تام
خالق مردم و هستی و نظام
با توکل به خدا باز شود هر گره ای
حق بود کامل و جاوید و مدام
اعتماد (۷)
خدا روزیرسان است و کفیل است
به حق کن اعتماد و بیبدیل است
خلایق را بود او تکیهگاهی
که فضلش بینهایت، بیمثیل است
اعتماد(۷)
خدا صادق بود در هر اموری
امین می باشد و نقشش چو نوری
به حق کن اعتماد و یار ما اوست
که فضلش بی حد و از ما قصوری
اعتماد(۸)
آنچه خیر است، مسیرش تقواست
اعتمادت به خدا کار گشا و اعلاست
اعتماد است نسیمی که کند دل آرام
رهنما باشد و این ره ز خداست
اعتماد(۹)
مردم همه آینهی کردار توأند
خوبی کن و نیکی، که سزاوار توأند
آنان که وفا دار به عهدند و قرار
چون کوه، ستون دل و پندار توأند
اعتماد(۱۰)
گر نباشد اعتمادی در رفاقت
جوامع در خطر افتد ز رافت
گهی گردد خطا در عهد و پیمان
گذشت است چاره ساز هر شکایت
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۰۹/۲۵