رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی
فرازهایی از خطبه اول نهج البلاغه
مثنوی ۳۱
ابلاغ رسالت


 

بر بنی آدم دهد  یزدان امانت ، هم پیام
بین مردم او گزیند ، گه نبی و گه امام



 

تا کند اجرا فرامین خدا را مو به مو
این امانت باشد و از بهر مردم  ، سوی هو


 

حق ببیند ظرف جان و وانگهی فرمان دهد
این رسالت را به اهلش ، صاحب جانان دهد
 

 

شرط لازم بر رسالت پاکی روح و روان
شد تجلی در نبی و منجی پیر و جوان



 

او بود مجری حق و امر حق بر مردمان
منعکس گردد به خوبی و عمل گردد بر آن


 

هر نبی در هر زمان دارای نقشی بس عظیم
می کند ابلاغ امر خالق حی و کریم



 

بهر ارشاد است و ابلاغ رسالت هر نبی
می کند اجرا فرامین خدا را او همی



 

بعثت پیغمبران احیا کند نقش بشر
جایگاه آدمی باشد رفیع و معتبر





 

پیروی از اهل بیت و همدلی با روح و جان
شد سفارش در کمال و ارتقای بندگان


 

روح بخش است و صفای جان و هم انفاس ما
گفته های مرتضی در وصف انسان و خدا



 

گفت مولا علت ابلاغ احکام خدا
وسوسه سازد بشر را از خدا دور و جدا







 

پیروی از دشمن دون موجب رنج و عذاب
نقض پیمان می شود ما را بلایا هم عقاب





 

نیست ما را شوکت و عزت  ، ز شر نفس خویش
هست شیطان دشمن دیرینه ی انسان و کیش





 

زین سبب آید پیمبر بهر ارشاد و کمال
تا نیفتد آدمی در دوزخ و یابد زوال



 

پاره ای از حکم یزدان منعکس در بین کیش
دین احمد کامل است و حاوی ادیان پیش



 

ازدواج محرمان با یکدگر ، هم در نظام
ابتدای خلقت انسان نبوده آن حرام




 

ازدواج بین آنان بود جاری و سعید
خواه باشد از محارم یا که افرادی جدید



 

عهد ما با حق تعالی نیست همچون بندگان
ثبت گردد عقد و پیمان یا شفاهی در میان




 

عهد ما با حق تعالی عهد جان است  و نهان
زین سبب دل می شود جای خدای بی نشان




 

گفت یزدان عهد خود را در کتابش اینچنین
شد سفارش بر رهایی از عدوی جان و دین




 

بندگی مختص انسان است و ایمان بر خدا
غیر از این باشد ، یقینا خلف عهد است و جفا




 

نقض  گردد عهد ما با بت پرستی هر کجا
آدمی جویای حق است و لقای کبریا






 

گاه بت گردد مقام و شهرت و مال و منال
جملگی باشند مردود و شود وزر و وبال






 

آنچه گردد باعث دوری ز ایمان بر  خدا
ترک بنما این عمل را ، هم به ظاهر هم خفا






 

نیست زیبنده بشر را ، در پرستش جز خدا
حق دهد ما را نجات و می دهد عز و بقا




 

آدمی با تزکیه قادر به تسخیر دل است
چون مسلط بر نفوس و هم امور  باطل است





 

دوری از الله و دوری از معارف در بشر
کار شیطان است و می گردد بلای هر نفر





 

آن حیل ها می کند در زندگی با روی باز
با بیان جلوه ای زیبا ز دنیا در فراز





 

جان جانان می دهد عقل و نیاز  زندگی
تا شود  یزدان ستایش ، در جهان و بندگی






 

شکر یزدان بی حد و لازم بود بر بندگان
پس خدا را کن عبادت ، او دهد ما را توان




 

آدمی طغیان گر و دائم خدایی می کند
او بود غافل که یزدان خود نمایی می کند




 

انتظار حق تعالی کوشش و سعی بشر
تا برد پی بر حقایق با تدبر ، هم نظر




 

آدمی طغیان گر و مغرور و خود خواهی کند
کارهای دون و بی مبنا و هم  واهی کند




 

آدمی دارای عقل است و کمال و اختیار
می کند تدبیر در حل مسائل ، بی شمار






 

عقل را داده خدا از بهر تدبیر و امور
این بود مخصوص انسان و دهد ما را شعور




 

حق دهد ما را توان در کسب علم و معرفت
هر کسی دارد قوا در کسب فن و منقبت






 

رزق و روزی بشر گردد معین با تلاش
حق کند تضمین نیاز بندگان را در معاش




 

در مراتب نیست مخلوقی به جز انسان رفیع
آدمی غافل ز خویش است و کمالات وسیع






 

می شود زیبا و آسان ، این جهان با بندگی
گر شود تدبیر در کار و معاش زندگی





 

حق بود ناظر به انسان و بود آگه ز او
لیک انسان غافل از حق باشد و اسرار هو




 

عامل افسردگی در بی خدایی  می شود
فطرت انسان خدا جو باشد و یکسان بود





 

غره می گردد بشر بر زور بازو و توان
می شود غافل ز نقش جان فزای روح و جان






 

گر نباشد روح و جانی ، می شود مدفون بدن
جسم خاکی را تعفن گیرد و گردد کفن



 

دان جدایی می شود ایجاد با مرگ بشر
روح می گردد رها از جسم و ماند یک اثر






 

روح در انسان بود اصل و منیت ها ز اوست
جسم ما باشد وسیله ، آنچه می گویی ز هوست






 

آدمی غافل ز خویش است و مقام  خود به عرش
می فروشد خود به اندک چیز و می آید به فرش






 

خود شناسی بر بشر لازم بود  در هر امور
می برد بالا مقام آدمی را ،  هم شعور




 

علت اصلی که باعث می شود انواع شر
از هوای نفس انسان باشد و جهل بشر




 

با خلایق میسمی دارد مدارا در خصال
می کند دوری ز شیطان و دروغ و هم جدال








 

اهل بیت مصطفی ، الگوی ما در هر زمان
کن رجالی پیروی از خط و مشی سالکان






 

سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میسمی

 

 

 

 

  • ۰۰/۰۵/۲۱
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی