باسمه تعالی
اشعار کودکان
سراینده علی رجالی
....
با ذکر و نام یزدان
قرآن بخوان فراوان
با درک و فهم آیات
روح و روان گلستان
....
خدای خوب و مهربون
داده مرا چشم و زبون
خورشید و ماهمون شده
شمع و چراغ آسمون
...
شب که میشه قصه می گم
با بدنی خسه می گم
تا بچه ها راضی بشن
قصه ی بی غصه می گم
آی دخترای با وفا
آی پسرای دل ربا
دختر چقد عزیزه
پسر نمک می ریزه
.
چون ذکر و یاد یزدان
دارد ثمر فراوان
پس کن ادا همیشه
حافظ شود چو قرآن
.....
یکی بود والا بود
یکه و هر جا بود
خود نمایی او کرد
مامن و یکتا بود
......
باید با هم بسازید
همدیگه را نرانید
یا زندگی زیبا
باتفاق بخواهید
....
خدا به من دو زن داد
گل هایی چون سمن داد
شکوفه هایی روئید
همره روح و تن داد
....
دختر چقدر شیرینه
خوش خنده و نمونه
همدم و ناز باباست
پیش بابا می مونه
.....
ای پسرای دل ربا
همدم و خوب و بی ریا
عشق منید هر کدام
گوهرجان و همنوا
.....
دختر عزیز بابا
چشم و چراغ بابا
پاره تن و مهربان
نور دو چشم بابا
......
کی تو را زرنگت کرده
بالا بلندت کرده
اسا کریم با هوش
خوشگل و قشنگت کرده
.....
کی تو را نمونه کرده
دل های ما را برده
خدای خوب و زیبا
به به میگه چه کرده
......
خدا به تو توان داد
قدرت و آب و جان داد
تا که کنی عبادت
ِآن که به ما زبان داد
.....
ای گل نازنینم
حاصل سرزمینم
چه بو و عطری داره
گلهای خوب کویم
....
دلم می خواد هوا برم
تو آسمونا را برم
از بالا هم نگاه کنم
مثل کبوترا پرم
....
تو آسمون پر بزنم
به این و آن سر بزنم
تا که دلا یکی بشه
این همه هم قر نزنم
.....
دردی را من دوا کنم
بر همگان دعا کنم
این در و آن در بزنم
خدای خود ، صدا کنم
...
ای آدمای بی خیال
تنبل و دائما وبال
تا کی خجالت می کشید
کار کنید ، جای جدال
....
ما بچه های دریا
دشت و کویر و صحرا
اهل تلاش و کاریم
روز و شب هم نداریم
....
آن بچه های ناز نازی
لوس و خجول و غاز غازی
انگل این و آن میشند
مانده ی آب و نان میشند
.....
چاق بشم ، گنده بشم
قوی و خوش خنده بشم
گوشت و ماهی بخورم
با خوردن هم چله بشم
سروده
علی رجالی
- ۰۰/۰۵/۱۰