رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی
فرازهایی از خطبه  اول نهج البلاغه
مثنوی۲۹
تکامل انسان

 

گفت پیغمبر به مولا ای امیرالمومنین
تو خلایق را امیری از فلک تا بر زمین


 

این کلام احمد است در حج آخر بهر ما
در غدیر خم بیان گردید ، از سوی خدا

 

بر ملائک در سما و بر خلایق در زمین
می کند فرماندهی ، بر جن  و هم بر مومنین


 

این لقب مخصوص حضرت باشد و  از کبریاست
گفتنش بر دیگران کاری خطا و نارواست


 

دیده شد در عرش و معراج نبی نام علی
او امیر المومنین است و بود بعد از نبی

 

نیست بی علت که آید در اذان  شیعیان
نام حضرت بعد احمد ، در اقامه در اذان



 

یک دهه باشد ولایت ، عید قربان تا غدیر
دل بریدن از خود است و پاکی روح و ضمیر



 

عید قربان ، عید پاکی درون از هر خطاست
سر بریدن پس نباشد ، دل بریدن از هواست



 

طرد هر ظلم و گناه و غفلتی در این جهان
آن کنی دور از خود و تنها خدا  خواهی هر آن




 

دین برد ما را به راه انبیا و سالکان
می کند تبیین فلاح و رستگاری در جهان



 

کسب روزی حلال و رزق پاک آدمی
می کند روشن ضمیر و می دهد عزت همی




 

چارده معصوم عالم از خلایق در جهان
ره گشا باشند در نشر حقایق با بیان



 

لطف حق را بین به دامان امام و انبیا
حبل یزدانند و منجی بشر در هر کجا






 

با توسل با تدبر در کلام اوصیا
آدمی قادر به کشف است و حقایق هر کجا




 

گر چه دارد مشکلات و معضلاتی بین راه
لیک گردد صاحب  فهم و کمال و عز و جاه



 

علم آنان از خدا و منجلی بر هر بشر
هست مافوق توان و قدر انسان هر نظر



 

آدمی افزون طلب باشد ، به شهوت های خویش
گاه علم و گاه قدرت را بخواهد بیش بیش



 

خواست های آدمی محدود نبود در نظام
نیست مخلوقی دگر ، در خلقت و خوی و مرام



 

حق کند تامین نیاز جن و انسان و ملک
خلق گرداند زمین و آسمان ها در فلک



 

حق نهاده فطرت پاک و غرایض در بشر
موجب تشخیص حق و باطل از انواع شر




 

باعث احساس انسان است ، درد و هر خطر
سردی و گرما دهد تشخیص ، اعضای بشر


 

حق دهد انواع حس و چشم بینا در جهان
تا کنی احساس هر چیز و ببینی بی امان

 

ذهن ها تصویر سازد از حقایق با بصر
تا شود آنها شکوفا و درخشان هر نظر


 

می کند ترسیم و بیند عالم از اقصی نقاط
لیک جاهل باشد از ذات خداوند و صفات



 

نیست پایانی برای این جهان و کهکشان
می رود انسان به دریا و گهی در آسمان



 

بلکه جوید علت و اسرار عالم تام تام
عقل ما محدود باشد در جهان و در نظام



 

کنجکاوی باعث کشف حقایق می شود
عامل تشخیص انسان از خلایق می شود



 

دایما دنبال حق جویی و هم حق خواهی است
کسب علم و دانش هستی و هم  آگاهی است



 

حق کند ما را توانا در تخیل ، حافظه
تا شود قادر به ترسیم حقایق ، واقعه




 

بلکه یابد راز هستی در زمین و آسمان
رازها باشد نهفته در  خلایق ، کهکشان




 

هر چه دانش می شود افزون ، دهد ما را نشاط
چون قدح باشد  به بالا ، می دهد خود انبساط





 

نیست سیری در  مقام و قدرت و مال و منال
چون بشر خواهان عز است و ترقی ، هم کمال




 

هست شهوت لازم و باشد درون ما همی
حق نهاده این غرایض ، چون نیاز آدمی




 

هر چه می گردد فزون علم و به بالا می رویم
می شود بر ما سوال و طالب پاسخ شویم



 

قدرت انسان عظیم است و ثریا می رود
می شود آگاه از عرش  و به بالا می رود



 

دیده گردد کهکشان ها ، دیده گردد ریز ریز
قدرت انسان ز حق باشد ، دهد اشیا تمیز




 

آدمی قادر شود بر عمق خاک و در زمین
کشف گردد سنگ الماس و معادن همچنین


 

عقل می گردد شکوفا در پی علم و تلاش
دل شود روشن ز دین انبیا و هم معاش





 

با تفکر کردن و پی بردن از علم جهان
می شود غالب به دریا و زمین و کهکشان




 

روح انسان بس لطیف است و بود افزون طلب
حق دهد نسبت ورا در خلقت و حسن و ادب


 

ابتدا تشکیل گردد جسم خاکی در جهان
می شود مخلوط خاک و آب اندک همزمان


 

گفت مولا مدتی بگذشت تا روحی دمید
آن بود آب حیات و بر خلایق شد پدید


 

گر چه در ظاهر بشر همسان و در خلقت یکیست
لیک در باطن تمایز دارد و آن منجلی است


 

چار امزاج است در انسان و دارد برتری
گرمی و سردی بود همراه خشکی و تری




 

مردم دنیا چنین خلق و خصایل را شمول
در مصاف دیگران ، هر یک مرامی را قبول



 

عده ای خون گرم و خوش اخلاق در ذکر و خصال
عده ای خون سرد و کم جوش اند ، بی درد و ملال




 

خلق و خوی و گفتن و رفتار مردم در جهان
نیست یکسان و سلایق اصل می گردد چنان




 

در مقابل عده ای پر جنب جوش و با تلاش
دیده گردد عده ای بی حال و تنبل در معاش






 

میسمی مسرور از شرح وقایع در غدیر
از امیر المومنین گوید ، امیری بی نظیر



 

معرفت همراه علم و حکمت مولا نکوست
رشد انسان ای رجالی ، در ادای راه اوست




 

سروده  شده توسط
علی رجالی و مهدی میسمی

 

 

 

  • ۰۰/۰۵/۰۶
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی