باسمه تعالی
پیامبران الهی
حضرت ابراهیم
غزل(2)
بی اثر شد، آتش نمرود، در جور و جفا
هست یزدان حافظ پیغمبر از شر و بلا
شد گلستان آتش ونمرود باشد در حزین
امر حق این بود، تا احیا کند نام خدا
می کند دعوت به توحید و پرستش رب خود
بت پرستی بود،جای حق پرستی، هر کجا
می زند با یک تبر، بر گردن انواع بت
جز سر یک بت، که باشد شاهد آن ماجرا
گفت ابراهیم با مردم ، که بت را بنگرید
او بگوید ما جرا را، پیش من آیی چرا
می دهند پاسخ نبی را، آن بود از تکه سنگ
آن نباشد قادر و آن عاجز از شرح و صدا
می کند توصیف حق را، صاحب علم لدن
من خدایی می پرستم، قادر است در هر کجا
می کند شب روز و روزت را کند تاریک وشب
او بود نزدیک تر از ذهن و گردن مر تو را
میثمی هر کس بگوید، من خدا را دیده ام
او بود جاهل ز حق،چون هست درخبط و خطا
ای رجالی ذات حق ،پوشیده باشد بر همه
او بود هم ظاهر و هم هست مخفی نزد ما
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۹۷/۱۰/۰۲