باسمه تعالی
امام موسی ابن جعفر
امامت
غزل(2)
می زند موسی ابن جعفر حرف خود را در حصار
او بگوید حرف حق را، گر چه باشد درنظار
نام او موسی بن جعفر، کنیه اش هم کاظم است
خون به دل کردند او را دشمنان نابکار
بیست ذی الحجه تو در ابوا به دنیا آمدی
می شود عالم چه روشن از قدوم آن نگار
پنج سال از سی فزون شد تو امامت کرده ای
مذهب شیعه به صبرت تازه کردی ساختار
دخترت معصومه باشد، صاحب علم و کمال
پایگاه شیعیان باشد، سرای آن مزار
کاظمی و صالحی و صابری، ای نور عین
گشته ای مسموم با خرما ،درون آن حصار
چون تویی باب الحوائج، حاجت ما کن ادا
تا به کی ما شیعیان ، اندر فراق و انتظار
ای امام هفتمین، باشد رجالی منتظر
بلکه فرمانی رسد، اندر فرج، از کردگار
میثمی خواهان دیدار امام و مقتداست
او بود بی تاب و باشد عاشق و هم بی قرار
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۹۷/۰۹/۲۳