باسمه تعالی
امام حسن (ع)
شهادت
غزل(2)
مولوی گفتا ((شنیدی تو خطاب لا تخف))
وقت خود را بگذران در مدح آن آل شرف
السلام ای قاری قرآن حسن، با لحن خوش
ای که قرآنت سخن بود و هدایت شد هدف
او امام دوم و معصوم چهارم، مجتبی است
نام پاکش را حسن گویند و شعرش پر شعف
چون شهادت شد نصیب مقتدای مسلمین
شد حسن بعد از علی شایسته امر و خلف
سفره های تو زبان زد در زمین و در سما
صاحب انفاس پاک و بی ریا و با شعف
دست پیغمبر ندیدند بر سر و موی حسن
تیر باران شد بدست نا کسان از هر طرف
بارها پای پیاده طی نمودی مکه را
وقت تو در راه حق،هر گز نمی گردد تلف
زهر دشمن سینه را مجروح و آن صد پاره کرد
بعد مرگش آن خبیثان کوفتند بر چنگ و دف
بار ها تقسیم کردی، مال و پول و ثروتت
چونکه هستی صاحب عفو و گذشت و هم شرف
با وفات دومین برج امامت مجتبی
شد خیانت بر حسن ، از خاندانی بی سلف
میثمی غیر از حسن بر خوان احسانی مشین
شعر دینی را فراوان گو و کمتر زن صلف
گریه کن امشب رجالی در غم فرزند او
بوسه زن آن دم که دیدی تربت شاه نجف
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۹۷/۰۹/۲۲