رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

زندان

باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۹ _ بیت نهم
زندان

ماه کنعانی من، مسند مصر، آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را

منظور از ماه،فرد زیبا رو است.کنعان محل تولد یوسف است.در اینجا منظور از ماه کنعانی،یوسف می باشد.مسند کنایه از تاج و تخت پادشاهی است.آن تو،یعنی تعلق به تو دارد.
انسان به خاطر تعلقات دنیوی،اسیر دنیا است.حافظ می گوید زمان حکومت و پادشاهی مصر برای یوسف آماده شده است.لذا وقت خداحافظی از زندان فرا رسیده است.وقت آن رسیده که دنیا اسیر تو باشد و تو حاکم بر دنیا گردی و نه دنیا حاکم بر تو گردد.
در حقیقت حافظ به خود می گوید، ای که می خواهی بر عالم هستی تسلط پیدا کنی و جایگاه و شان والایی نزد خدای متعال بدست آوری ،ابتدا باید از زندان هوای نفس خود خارج شوی.همانطوریکه تا زمانی که یوسف از زندان بیرون نیامد ، امکان ریاست بر مصر را پیدا نکرد.رهایی از زندان هم بدست خود توست.باید از درون زندان قفل آنرا بشکنی و خود را آزاد کنی.

این دل رها و مست است 
 در بند نفس و  پست است
یارب نما تو لطفی
چون او خدا پرست است

دکتر علی رجالی
@alirejali

  • ۹۷/۰۱/۲۴
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی