40فضیلت و40رذیله اخلاقی که از آنها بی خبریم
سلسله دروس اخلاقی آیت الله مظاهری
همه شما که اینجا نشستهاید حتماً اگر من بپرسم 40 فضیلت داریم، آنها را بشمار؛ آنگاه همه شما رفوزه میشوید. درحالی که همه شما باید نمره از 15 به بالا ببرید. اگر به شما بگویم صفات رذیله را بشمار، همه شما رفوزه میشوید، چه رسد به اینکه بگویم چطور باید درخت رذالت را از دل بکنید ...
اگر از شما بپرسند دین اسلام یعنی چه؟ باید بفرمایید دین اسلام مرکب از سه چیز است: اعتقادات، احکام و اخلاق.
راجع به اعتقادات، همه باید به آنجا رسیده باشیم که شبهه نتواند در ما اثر بگذارد. حسابی راجع به خدا، راجع به نبوّت و امامت و معاد و فروعاتی که در اینها هست، در اثر تعلیم و تعلّم ملاّ باشیم.
راجع به احکام نیز رساله مرجع تقلید هست. ما باید تسلّط کامل بر رساله مرجع تقلیدمان داشته باشیم. هم راجع به عبادات، هم راجع به معاملات و هم راجع به احکام دیگر.
یکی هم راجع به اخلاق؛ ما بیش از 40 فضیلت و 40 صفت رذیله داریم. ما باید فضائل انسانیّت را بدانیم و در کتابهای اخلاقی کار کرده باشیم. الحمدلله کتابهای اخلاقی زیاد نوشته شده است. هم عربی، هم فارسی. ما باید صفات رذیله را بدانیم و بدانیم که میکروب بدتر از سرطان است. بدانیم چطور باید این رذائل را رفع کرد. باید بدانیم که چطور باید آن فضائل را به دست آورد. آنگاه نوبت کار میشود. یک عمر شبانه روزی صفت رذیله را از دل بکنیم و درخت شجره طیبه قرآن را غرس کنیم و بارور کنیم و مهذّب شویم. این واجب است و از اوجب واجبات است.
قرآن میفرماید:
«کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ، تُۆْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»[إبراهیم، 24ـ 25]
پایهها و ریشهها خیلی محکم است و در اعماق زمین است و شاخهها بسیار شکوفا و سرسبز است و میوه بسیار شیرین است و شیعه میتواند از این میوهها استفاده کند. تشیع یعنی این، و برای اثباتش الحمدلله خیلی کتاب نوشته شده است.
لذا اگر از شما بپرسند در اسلام اوجب واجبات چیست؛ باید بگویید: تحصیل علم در دین و آشنا شدن با احکام و اخلاق و اعتقادات. خیلی هم کار ندارد.
«کلّکم راع و کلّکم مسۆول عن رعیّته»، این چه جمله شیرینی است. میفرماید همه شما تقصیر دارید. از همه شما در روز قیامت سوال میشود که چرا چنین کردید؟ روایت داریم در روز قیامت اول سوالی که میشود اینست که چرا عمل نکردی؟ چرا شیعه واقعی نبودی؟ چرا شبهه الان در ذهن تو میکروب سرطانی شده و باید به جهنّم رود و این میکروب سرطانی کنده شود و از بین رود؟!
همه شما که اینجا نشستهاید حتماً اگر من بپرسم 40 فضیلت داریم، آنها را بشمار؛ آنگاه همه شما رفوزه میشوید. درحالی که همه شما باید نمره از 15 به بالا ببرید. اگر به شما بگویم صفات رذیله را بشمار، همه شما رفوزه میشوید، چه رسد به اینکه بگویم چطور باید درخت رذالت را از دل بکنید و درخت فضیلت به جای آن غرس کنید و میوه دار کنید و از میوه آن هم خود استفاده کنید و هم دیگران. اینها را ساده گرفتهایم؛ یعنی میرسیم به جایی که متخلّق به اخلاقالله و مهذّب در میان طلبهها کم است، چه رسد در میان بازاریها و دانشگاهیان. البته میشده و عالی هم میشده، اگر در شبانه روز دو ساعت روی آن وقت بگذاریم، عالی میشود. به اندازهای که روی سریالها و تلویزیون وقت میگذارید، همین مقدار روی دین و برای تعلیم و تعلم در دین وقت بگذارید، آنگاه همه عالم در دین میشوید، هم راجع به احکام و هم راجع به اخلاق و هم راجع به اعتقادات. پس چرا باید در عالم تشیّع و مخصوصاً در نظام جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی، باید افراد فرصت طلبی پیدا شود و بتواند جوانان ما را با ایجاد شبهه ببرد؟ گفتم که از جهل ما استفاده میکند. پدر و مادر نگفته و دبستان و دبیرستان نگفته یا ایجاد شبهه کرده و در دانشگاه بعضی از استادان بیادب از فرصت استفاده میکنند و چیزهای عجیب و غریبی به هم میبافند که سنی هم نمیبافد و این به عنوان تشیّع میبافد. چرا چنین شده است؟!
«کلّکم راع و کلّکم مسۆول عن رعیّته»، این چه جمله شیرینی است. میفرماید همه شما تقصیر دارید. از همه شما در روز قیامت سوال میشود که چرا چنین کردید؟ روایت داریم در روز قیامت اول سوالی که میشود اینست که چرا عمل نکردی؟ چرا شیعه واقعی نبودی؟ چرا شبهه الان در ذهن تو میکروب سرطانی شده و باید به جهنّم رود و این میکروب سرطانی کنده شود و از بین رود؟!
روایت میگوید جواب اینست که میگوید نمیدانستم و خطاب میشود: چرا یاد نگرفتی و آنگاه این میماند و وقتی ماند، جهنّمی میشود. آنگاه نوبت به حساب و کتاب و خصوصیات نمیرسد و همین یک سوال و همین یک جواب است. اینها به ما میگوید: ما باید عالم در دین باشیم.
سنّیها این جلسات ما را ندارند و مابقی فرق نیز ندارند. امام حسین و زینب مظلومه این جلسات را به ما دادند، اما متأسفانه از جلسات استفاده نمیکنیم. خیلی بالا استفاده شود یک روضه بخواند و دل ما را بشکند و اشکی بریزیم و ثوابی بگیریم و از جلسه بیرون رویم، اما این هدف نیست. این خوب است و روبناست و عالی است. عزاداری برای امام حسین، عزاداری برای عیالش خیلی ثواب دارد و عالی است. اینکه دل بشکند و اشک جاری شود، آنگاه محبوبیت عجیبی در پیش حضرت زهرا پیدا میشود. اما هدف از این جلسات چیست که مختص شیعه شده است؟! برای اینکه ما دیندار شویم. دیندار به دو معنا، اول بدانیم و بعد عمل کنیم. اگر ندانیم، عمل کردن ما غالباً در چاه افتادن است. اینها را جدی بگیرید.
پایهها و ریشهها خیلی محکم است و در اعماق زمین است و شاخهها بسیار شکوفا و سرسبز است و میوه بسیار شیرین است و شیعه میتواند از این میوهها استفاده کند. تشیع یعنی این، و برای اثباتش الحمدلله خیلی کتاب نوشته شده است. لذا اگر از شما بپرسند در اسلام اوجب واجبات چیست؛ باید بگویید: تحصیل علم در دین و آشنا شدن با احکام و اخلاق و اعتقادات. خیلی هم کار ندارد
امیرالمۆمنین«سلاماللهعلیه» یک نامهای به معاویه نوشتند و نامه خیلی شیرین است. در این نامه نوشتند: معاویه من شنیدم که تو مسجد میسازی. یعنی پول مردم را به زور میگیری و مسجد میسازی. بعد فرمودند: تو نظیر خانمی هستی که در زمان جاهلیّت زنا میداد و پولش را به فقرا میداد. امیرالمۆمنین میفرمایند: به او میگفتند «لکِ الویلُ لا تزنی ولا تتصدّقی»، نه زنا بده و نه صدقه بده. اما اگر زنا بدهی و از پولش صدقه دهی، جهل و بدبختی است. این همیشه بوده است، لذا جهل از بدترین صفات رذیله است. جهل است که انسان را در چاه میاندازد، چاه ویل که بیرون آمدن از آن کار بسیار مشکلی است. و نظیر این جمله امیرالمۆمنین در نهج البلاغه به معاویه و یا روایت امام صادق زیاد دیده شده و دیده میشود و تا آخر نیز دیده خواهد شد و همه زیر سر جهل است. ما باید در این چاهها نیفتیم یعنی در چاههای احمقانه نیفتیم. حال باید راجع به دین دانا باشیم تا در این چاههای احمقانه نیفتیم. دین نیز احکام و اخلاق و اعتقادات است. وقتی عالم در دین شدیم، گفتم دین شجره طیبه قرآن است و آنگاه، «تُۆْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»
مرحوم محدث قمی در این مفاتیح در اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان بعد از اینکه احتمال قوی میدهد که شب قدر شب 23 ماه رمضان است، بعد میفرماید: ثلث آخر این شب افضل از تمام سال است. تقریباً همان 2 ساعتی است که رسم شده زن و مرد در مسجدقرآن به دست بگیرند. مرحوم محدث قمی از صدوق که افتخار تشیع است و همین که قبرش را چند سال قبر شکافتند و بدنش بعد از چندین سال و چند صد سال تازه بود، که یکی از کتب اربعه ما مرهون اوست. مرحوم محدث قمی از این آقا نقل میکند که صدوق فرمودند: در جلسه اهل علم و مشایخ یعنی علمای نمره اول تشیع بودیم و گفتگو شد که آن دو ساعت افضل چیست؟ به اتفاق گفتند: تحصیل علم است. گفتند آن دو ساعت راجع به اعتقادات و اخلاق و احکام انسان جهلش را رفع کند و عالم شود.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
- ۹۵/۰۳/۱۵