رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات همکاری


همکاری(۱)
کمک بر مردمان باشد عبادت
صفای جان و دلها با حمایت
ز یاری می شود دلها چه روشن
سبب گردد عنایت هم سعادت

 


همکاری (۲)
خلایق را کمک کردن چه نیکوست
محبت کن، سزاوار تو ای دوست
بهشت جاودان پاداش نیکی ست
بشر ذاتا خدا خواه است و حق جوست

 


همکاری(۳)
در ظلمت و جهل، پست و گمراه  شوید

در نیک و بد زمانه همراه شوید
چون کوه، در این جهان سکونی یابید
از زحمت راه،  سخت و آگاه شوید

 


همکاری(۴)
حق آگه و بیدار ، هماره قادر
در همدلی و یاری مردم ، ناظر
هر گام در این ره، قدم حق باشد
دست ازلی در دل و جان شد، حاضر

 


همکاری(۵)
همکاری در عشق، مثال بال است
پرواز دل است و سوی حق اقبال است
کامل شود آن دل که هم راز شود
در سایه‌ی عشق، عالمی خوشحال است

 


همکاری(۶)
همکاری ما، همدلی ، همراهی است
در سختی و در مشقت و غم خواری  است
گر مهر و محبت به خلایق باشد،
از رنج رهایی و جهان نورانی است

 


همکاری(۷)
در سایه ی حق، روح و جان شاداب است
در پرتوی مهر، جان و دل بی تاب است
با وحدت و همکاری و با عشق و صفا
روشنایی به دل و مهتاب است

 


همکاری(۸)
هر دل چو ستاره‌ای، فلک را یاری است
با هم که شوند روشنایی، جاری است
در سایه‌ی حق، گر شود عشق فزون
با مهر و امید در جهان، بیداری است.

 


همکاری (۹)
با دست تو، شاخه‌ای شکوفا گردد،
در جمع تو، بذر مهر بر پا گردد.
در سایه‌ی حق، دل شود نورانی

نور ازلی، در دل ما گردد

 


همکاری(۱۰)
با یاری هم، به قله‌ها می رفتیم
با کار و تلاش ،هر کجا می رفتیم
بر سختی کار فائق و پیروزیم
با همت خویش، یک صدا می رفتیم

 

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات وحدت


وحدت (۱)
آن کس که دلش ز حق بود در رفتار

در هر عمل و سخن شود نور ز یار
گر دل به خدا گره خورد از دل و جان

وحدت ز دلش جوشد و نه در گفتار
 

 


وحدت (۲)
وحدت به دل و زبان و گفتار بود
حرمت به عقاید و ز افکار بود
دوری ز جفا و تفرقه مرضی حق
در سایه ی وحدت، گل و گلزار بود

 


وحدت (۳)

در وحدت جان، ز نفس و دنیا بگذر
در راه وصال حق، ز اغوا بگذر
در دل که خدا باشد، کثرت نبود
در سایه‌ی عشق او، ز سودا بگذر

 


وحدت(۴)
وحدت به خدا و اهل ایمان و رسول
منجر به عدالت است و اعمال قبول
این راه رهائیست ز دوری و  خطا
در سایه ی آن نیست  جدایی و ملول

 


وحدت(۵)
رمز پیروزی بود در اتحاد،
موجب عزت شود در امتداد
چنگ زن بر حبل یزدان بی درنگ

از گناه و از خطا و از عناد

 


وحدت(۶)
آن که از خود بگذرد، او با خداست
باز گردد دیده ی دل، جان فزاست
غیر حق ظلمت بود ، ظلم و هراس
روشنی بخش حیات و دلگشاست

 


وحدت (۷)
هر که در دل خدای خود را جوید
در سیر و سلوک، بی‌نهایت پوید

جز حق نبود دیده کسی در عالم
جز او  همه فانی است، خدا می گوید

 


وحدت (۸)
ای مسلمانان، چرا غافل شدید؟
در نبرد دشمنان، کاهل شدید
این همه ظلم و تعدی، دلهره
سوی دشمن آید و جاهل شدید

 


وحدت(۹)
دشمنان چون گرگ در میدان ما
بهره ها بردند از نقصان ما
وقت وحدت باشد و همبستگی
پایمردی کن، که آن درمان ما

 


وحدت (۱۰)
در سایه‌ی یک‌دلی و ایمان به خدا،
بگذر ز هوای دون و بی باک و رها
دل در ره حق گذار و دل  بر او بند
از حق مددی طلب، که او راهنما

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات دلسوزی


دلسوزی(۱)
عاشق  همه جا عشق خدا می گوید
از مهر و وفا قصه به جا می‌گوید
در کوی حقیقت دل او روشن شد
از رحمت حق راز شفا می‌گوید


دلسوزی(۲)
عاشق ز حقیقت خدا دم ساز است
از مهر و ز رحمت خدا آواز است
دلسوزی حق ز عشق برمی‌خیزد
هر سالک راه، غرق در اعجاز است

 


دلسوزی(۳)
عار ف ز سخاوت خدا می‌گوید
از رحمت حق، هر کجا می گوید
دلسوزی حق به خلق از حب خداست
هر عاشق و سالک ز عطا می گوید

 


دلسوزی (۴)

برجاست خدا، راز دلسوزی‌ها
پیوند دل است ساز دلسوزی‌ها
عاشق به نگاه عشق، عالم بیند
در سینهٔ اوست ناز دلسوزی‌ها


دلسوزی(۵)
هر کس که دلی به مهر آباد کند
با لطف خدا، جهان چو دل شاد کند
آن کس که سپرد دل به یزدان هر دم
از نور دل و عشق و صفا یاد کند

 


دلسوزی(۶)
در سوره ی فرقان، سخن از رحمان است
رحمت ز خدا به بندگان افشان است
حق گفت: به یاری خلایق بشتاب
آیات خدا چراغ شب، تابان است

 


دلسوزی(۷)
دستان گره‌گشا، تو را احسان است
آن جلوه ی از لطف خدا، رحمان است
آیینه‌ای از مهر خدا در دل ماست
هر کس که به لطف یار، جانش جان است

 


دلسوزی(۸)
فرمود خدا: دل را ز حسد دور کنید

با مهر و صفا، جان پر از نور کنید
هر جا که دلی شکست، ترمیم کنید
با عشق و صفا، خلق مسرور کنید

 


دلسوزی(۹)
رحمت ز خدا به هر دلی جاری شد
در سفره ی دل، مهر خدا یاری شد
حق گفت ببخش مردمان را، چون عفو
دلسوزی حق ز جان خریداری شد

 


دلسوزی(۱۰)
بر دل به سخای حق نظر باید کرد
بر خلق جهان لطف دگر  باید کرد
بر درد بشر مرهمی باید کرد
از نور خدا، عشق اثر باید کرد

 

 

 

 

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مکارم اخلاق(۵)

شرحی بر رباعیات

 

فهرست مطالب

پیش گفتار

مقدمه

فصل اول

ارزش‌های اجتماعی و انسانی

۱.همدلی

۲.تعاون

۳.همکاری

۴.حقیقت

۵.رعایت حقوق

۶.عهد

۷.حق‌طلبی

۸.عشق 

۹.حفظ وحدت

۱۰دلسوزی

۱۱.شادی

۱۲.ازدواج

۱۳..دوستی

فصل دوم

ارزش های اجتماعی و معنوی

۱.علم

۲.زندگی

۳.دل

۴.خود سازی

۵.فرهنگ

۶.اخلاق

۷.خوشبختی

۸.گریه

۹.ذکر

مقدمه

  سه عامل تضاد،تکرار و تشابهات در زیبایی رباعی نقش مهمی ایفا می کند.تکرار ردیف در مصرع های اول،دوم و چهارم بت زیبایی رباعی اضافه می کند.آوردن مفاهیم مثبت و منفی در رباعی به جذابیت رباعی کمک می کند.همچنین وجود تشابهات با پدیده های گوناگون باعث هنری شدن شعر می شود و از حالت کلاسیک خارج می گردد.

 

 

 



 

فصل اول

بخش سوم

همکاری

مجموعه رباعیات همکاری

سراینده: دکتر علی رجالی


---

همکاری (۱)

کمک بر مردمان باشد عبادت
صفای جان و دل‌ها با حمایت
ز یاری می‌شود دل‌ها چه روشن
سبب گردد عنایت هم سعادت

شرح:
این رباعی همکاری را عبادتی ارزشمند معرفی می‌کند که موجب پاکی دل‌ها و صفای جان می‌شود. شاعر بر این نکته تاکید دارد که یاری رساندن به دیگران نه تنها نیازهای مادی را برطرف می‌کند، بلکه روشنی و شادی معنوی را نیز به همراه دارد.


---

همکاری (۲)

خلایق را کمک کردن چه نیکوست
محبت کن، سزاوار تو ای دوست
بهشت جاودان پاداش نیکی ست
بشر ذاتاً خداخواه است و حق جوست

شرح:
در این شعر، کمک به دیگران عملی نیکو و انسانی دانسته شده است که پاداشی جاودانه در پی دارد. شاعر با اشاره به ذات خداجوی انسان، بر اهمیت محبت و کمک به هم‌نوع تاکید می‌کند.


---

همکاری (۳)

در ظلمت و جهل، پست و گمراه شوید
در نیک و بد زمانه همراه شوید
چون کوه، در این جهان سکونی یابید
از زحمت راه، سخت و آگاه شوید

شرح:
این رباعی به مسیر زندگی در شرایط دشوار اشاره دارد و همکاری و همراهی را راه نجات از گمراهی می‌داند. شاعر تاکید می‌کند که انسان‌ها باید در کنار یکدیگر و با آگاهی از سختی‌های راه، به ثبات و آرامش دست یابند.


---

همکاری (۴)

حق آگه و بیدار، هماره قادر
در همدلی و یاری مردم، ناظر
هر گام در این ره، قدم حق باشد
دست ازلی در دل و جان شد، حاضر

شرح:
این شعر یادآور حضور همیشگی خداوند در مسیر همدلی و همکاری است. شاعر این‌گونه بیان می‌کند که همکاری با دیگران، در واقع قدم گذاشتن در مسیری الهی است که در آن خداوند راهنمای انسان خواهد بود.


---

همکاری (۵)

همکاری در عشق، مثال بال است
پرواز دل است و سوی حق اقبال است
کامل شود آن دل که هم‌راز شود
در سایه‌ی عشق، عالمی خوشحال است

شرح:
در این رباعی، همکاری به عنوان ابزاری برای عشق و کمال روح معرفی شده است. شاعر از عشق به عنوان نیرویی نام می‌برد که دل انسان را به سوی حق می‌کشاند و همکاری را عاملی برای خوشبختی جهانی می‌داند.


---

همکاری (۶)

همکاری ما، همدلی ، همراهی است
در سختی و در مشقت و غم‌خواری است
گر مهر و محبت به خلایق باشد
از رنج رهایی و جهان نورانی است

شرح:
این شعر همدلی و محبت را اساسی‌ترین عامل برای کاهش سختی‌های زندگی معرفی می‌کند. شاعر باور دارد که همکاری با دیگران می‌تواند رنج‌ها را پایان دهد و دنیا را به مکانی روشن‌تر تبدیل کند.


---

همکاری (۷)

در سایه‌ی حق، روح و جان شاداب است
در پرتوی مهر، جان و دل بی‌تاب است
با وحدت و همکاری و با عشق و صفا
روشنایی به دل و مهتاب است

شرح:
این رباعی همکاری و عشق را سرچشمه‌ی شادی و روشنایی می‌داند. شاعر بیان می‌کند که با اتحاد و هم‌دلی می‌توان به نورانیت درونی و آرامش دست یافت.


---

همکاری (۸)

هر دل چو ستاره‌ای، فلک را یاری است
با هم که شوند روشنایی، جاری است
در سایه‌ی حق، گر شود عشق فزون
با مهر و امید در جهان، بیداری است

شرح:
در این رباعی، دل‌های انسان‌ها به ستارگانی تشبیه شده‌اند که در کنار هم روشنی می‌بخشند. شاعر به نقش عشق و همکاری در بیداری اجتماعی و امیدواری به آینده اشاره دارد.


---

همکاری (۹)

با دست تو، شاخه‌ای شکوفا گردد
در جمع تو، بذر مهر بر پا گردد
در سایه‌ی حق، دل شود نورانی
نور ازلی، در دل ما گردد

شرح:
این شعر تاکید می‌کند که هر عمل کوچک ما می‌تواند باعث رشد و شکوفایی شود. شاعر از تاثیر همکاری و همدلی در خلق جهانی پرنور و معنوی سخن می‌گوید.


---

همکاری (۱۰)

با یاری هم، به قله‌ها می‌رفتیم
با کار و تلاش، هر کجا می‌رفتیم
بر سختی کار فائق و پیروزیم
با همت خویش، یک‌صدا می‌رفتیم

شرح:
در این رباعی، شاعر بر تاثیر تلاش جمعی در غلبه بر سختی‌ها تاکید دارد. همکاری و اتحاد به عنوان راهی برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ معرفی شده است.


---

نتیجه‌گیری:

اشعار مجموعه‌ی همکاری، پیام‌آور ارزش‌های انسانی و الهی همچون همدلی، محبت، و تلاش جمعی است. دکتر علی رجالی در این اشعار با بیانی ساده و پرمفهوم، اهمیت همکاری در ساخت دنیایی بهتر را به تصویر کشیده است.

 

بخش چهارم

حقیقت

مجموعه رباعیات حقیقت به همراه متن اشعار و شرح


---

حقیقت (۱)

متن شعر:
حقیقت، همان عشق بی‌منتهاست،
که دل‌های عاشق ز او را رضاست.
جهانی درونت نهفته‌ست، بین،
که آن راه دل، سوی حق رهنماست.

شرح:
در این رباعی، عشق به‌عنوان جوهر حقیقت معرفی شده است. شاعر بیان می‌کند که رضایت دل عاشقان از عشق بی‌پایان نشأت می‌گیرد. با نگاه به درون خود، می‌توان جهانی از اسرار را کشف کرد که راهنمای انسان به سوی حق است.


---

حقیقت (۲)

متن شعر:
حقیقت، همان نور ذات خداست،
که بر قلب عاشق، چراغ هداست.
به هر ذره‌ بنگر، که گوید خدا
جهان جمله آیات حق، بی‌خطاست.

شرح:
این رباعی نور خداوند را حقیقت می‌داند که بر دل عاشقان می‌تابد و چراغ هدایت آنان است. جهان، مجموعه‌ای از آیات الهی است که هر ذره‌اش به وجود خداوند شهادت می‌دهد.


---

حقیقت (۳)

متن شعر:
حقیقت، نسیمی ز جانان بود،
دل عاشقان را گلستان بود.
ز خود بگذر و سوی حق گام زن،
که او برتر از جن و انسان بود.

شرح:
حقیقت، همان نسیم جان‌بخش الهی است که دل عاشقان را چون گلستانی شکوفا می‌کند. برای رسیدن به حقیقت، باید از خودگذشتگی کرد و گام در مسیر خداوند گذاشت که فراتر از تمام موجودات است.


---

حقیقت (۴)

متن شعر:
حقیقت همان وحی یزدان خدا
شود متن و آیات قرآن خدا
هر آیه بود گوهری ناب و در
بخوانش، که یابی جهان خدا.

شرح:
شاعر، حقیقت را در وحی الهی و قرآن می‌بیند. هر آیه را گوهری می‌داند که راهنمای انسان به سوی خداوند است. با تأمل در قرآن، می‌توان جهان خدا را کشف کرد.


---

حقیقت (۵)

متن شعر:
حقیقت همان راز پنهانِ ماست،
که هر ذره‌ای جلوهٔ از خداست.
به دریا نظر کن، به صحرا نگر
که هر موج دریا چو راز بقاست.

شرح:
در این رباعی، حقیقت به‌عنوان راز پنهان انسان و جلوه خداوند در هر ذره توصیف شده است. شاعر از مخاطب می‌خواهد که به دریا و صحرا بنگرد و در آن‌ها راز بقای الهی را بیابد.


---

حقیقت (۶)

متن شعر:
حقیقت ز قرآن پدیدار گشت،
به دل‌ها پیامی ز قهار گشت.
بخوان و بیندیش، هر آیه را
سفیرِ هدایت ز دلدار گشت.

شرح:
شاعر، قرآن را منبع حقیقت معرفی می‌کند که پیام هدایت الهی را به دل‌ها منتقل می‌کند. هر آیه از قرآن، پیام‌آور هدایت است و باید با دقت و اندیشه خوانده شود.


---

حقیقت (۷)

متن شعر:
حقیقت، در آیات یزدان نهان،
به دل‌ها دهد علم و ایمان عیان.
کلامی که از سوی حق گشته نور،
رهاند ز ظلمت تو را هر زمان.

شرح:
حقیقت در آیات الهی پنهان است و این آیات، علم و ایمان را به دل‌ها هدیه می‌دهند. کلام خداوند نوری است که انسان را از تاریکی نجات می‌دهد.


---

حقیقت (۸)

متن شعر:
حقیقت کلامی ز سوی خداست،
چراغ هدایت برای شماست.
بخوان آیه‌های خدا را ز جان
که این نور یزدان نهایت لقاست.

شرح:
این رباعی قرآن را کلام خدا و چراغ هدایت معرفی می‌کند. توصیه می‌کند که آیات الهی را با جان و دل بخوانیم، چرا که این کلام نهایتاً به لقای خداوند می‌رساند.


---

حقیقت (۹)

متن شعر:
حقیقت همان ذات یزدان و هوست،
که ذکر دل و روح انسان نکوست.
هر آیه بود چشمهٔ لطف حق
حقیقت، ز قرآن عیان و ز اوست.

شرح:
حقیقت، ذات خداوند و ذکر اوست که مایه آرامش دل‌هاست. هر آیه از قرآن، چشمه لطف الهی است که حقیقت را آشکار می‌سازد.


---

حقیقت (۱۰)

متن شعر:
حقیقت ز توحید بر جان شود،
دل از نور حق عشق یزدان شود.
کلام خدا حجتی آشکار،
برای خلایق، چو قرآن شود.

شرح:
حقیقت از توحید و یکتاپرستی نشأت می‌گیرد و عشق به خداوند، دل را از نور الهی پر می‌کند. قرآن، حجتی آشکار و راهنمای انسان‌ها به سوی حقیقت است.


---

این مجموعه با زبانی ساده و روان، مفاهیمی عمیق و عرفانی را بیان کرده و خواننده را به تفکر و تأمل در مسیر حق دعوت می‌کند.

بخش پنجم

حفظ حقوق

مجموعه رباعیات حقوق – دکتر علی رجالی

مجموعه رباعیات "حقوق" از دکتر علی رجالی مجموعه‌ای است که به بررسی و تبیین مفاهیم اخلاقی و اجتماعی مرتبط با حقوق بشر، عدالت، حقیقت و تقوا پرداخته است. این اشعار در قالب رباعی، با زبان ساده و در عین حال پرمحتوا، مفاهیم عمیق انسانی و اجتماعی را بیان می‌کنند. در ادامه شرحی بر هر یک از رباعی‌های این مجموعه آورده شده است:


---

حقوق(۱)

حق مردم، کی ز حق هو جداست؟
حق مردم دادنی باشد، بجاست
عدل میزان است در کسب حقوق
آنچه غیر حق بود ،کاری خطاست

شرح:
در این رباعی، نویسنده به اصل مسلم حقوق انسان‌ها اشاره می‌کند که هیچ‌چیز نباید از حق مردم جدا باشد. حق باید به مردم داده شود، و عدالت ملاک در اعطای حقوق است. هر آنچه که خلاف حق باشد، ظلم و خطاست.


---

حقوق(۲)

هر که با حق بود، مقامش والاست
نزد مردم گرامی و دل آراست
در مسیر حقیقت است و کمال
در دو عالم شفیع و او با تقواست

شرح:
در این رباعی، شخصیت فردی که به حق و حقیقت پایبند است توصیف شده است. او به دلیل پیروی از حق، در نظر مردم گرامی است و دل پاک و آراسته دارد. این فرد در مسیر کمال انسانی است و در دو جهان به عنوان شفیع مورد احترام است.


---

حقوق(۳)

آن کس که به حق مردم آگاه شود
دل پاک و زِ ظلم کینه کوتاه شود
در راه عدالت، آن‌که جان می‌بخشد
محبوبِ خدا و اهلِ درگاه شود

شرح:
این رباعی به آگاهی از حق مردم و تاثیر آن بر روح و رفتار فرد اشاره دارد. کسی که به حقوق مردم آگاه است، دل پاکی دارد و از کینه و ظلم رها می‌شود. در راه عدالت، کسی که جان خود را فدای دیگران می‌کند، محبوب خداوند و اهل درگاه او می‌شود.

 

باسمه تعالی
حقوق (۴)

هرکس به امانت و عدالت کوشد
عدل و انصاف و صداقت کوشد
او مقامش رفیع است و بلند
هر لحظه به عافیت، سعادت کوشد

این رباعی بر اهمیت اصول اخلاقی همچون امانت‌داری، عدالت، انصاف و صداقت تأکید دارد و فردی را می‌ستاید که به این ارزش‌ها پایبند باشد. نتیجه این رفتار، دستیابی به جایگاهی والا و سعادت در زندگی فردی و اجتماعی است. شاعر در این اثر، به زبانی ساده و روان، انسان را به رعایت این فضایل دعوت می‌کند.


---

حقوق(۵)

حق گوهر ناب عدل و تقوا باشد
در سایهٔ عدل، دل مصفا باشد
هر کس ز ره صدق و حقیقت برهد
در ظلمت خویش غرق و تنها باشد

شرح:
در این رباعی، حق به عنوان گوهر گرانبهایی معرفی شده است که در سایه عدل و تقوا یافت می‌شود. کسی که از مسیر صدق و حقیقت پیروی کند، از تاریکی و ظلمت رهایی می‌یابد. در حالی که کسانی که از مسیر حق منحرف شوند، در ظلمت خود غرق خواهند شد.


---

حقوق (۶)

هر کس که به عدل و حق قدم بردارد
ظلم و ستم از جهان و غم بردارد
در محفل یار، می شود حق راضی
چون ظلم و شقاوت و ستم بردارد

شرح:
این رباعی بر اهمیت قدم برداشتن در مسیر عدالت و حق تأکید دارد. کسی که در این مسیر حرکت کند، می‌تواند ظلم و ستم را از جهان بزداید و در محفل یاران حق، رضایت خداوند را جلب کند. این فرد در پی رفع ظلم و شقاوت است.


---

حقوق(۷)

این رسمِ خرد، طریقِ قرآن باشد
در سایهٔ حق، دل ز فرقان باشد
هر دل که نهد عدل، به یزدان برسد
در صلح و صفا، دلش ز پاکان باشد

شرح:
این رباعی به ارتباط مستقیم بین خرد، قرآن و عدالت اشاره دارد. کسی که از خرد و عدالت پیروی کند، دلش از اختلاف و تفرقه پاک می‌شود. در نهایت، کسی که عدل را در دل خود بگنجاند، به نزد یزدان خواهد رسید و در صلح و صفا به زندگی ادامه خواهد داد.


---

حقوق(۸)

آنجا که حقوق دیگران محفوظ است
دل در حرمِ عشق خدا ملحوظ است
در سایهٔ عدل، رهسپارِ خُلد است
آنجا که وفا، چراغ هر پیروز است

شرح:
در این رباعی، بر اهمیت حفظ حقوق دیگران تأکید شده است. در جایی که حقوق دیگران رعایت می‌شود، دل انسان در حرم عشق خداوند قرار دارد و در سایه عدل، به سوی بهشت رهسپار می‌شود. وفا نیز به عنوان یک ویژگی ضروری برای پیروزی در زندگی معرفی شده است.


---

حقوق (۹)

هرکس که حقوق دگران پاس کند
خوشنودی حق را به دل احساس کند
در سایه‌ی عدل و مهر و انصاف بشر
آرامش جاودان به خود خاص کند

شرح:
در این رباعی، به اهمیت پاسداشت حقوق دیگران اشاره شده است. فردی که به حقوق دیگران احترام می‌گذارد، خوشنودی خداوند را در دل احساس می‌کند و در سایه عدل و انصاف، آرامش جاودان به دست می‌آورد.


---

حقوق(۱۰)

هر کس ز حقوق دگران دور شود
از مهر الهی دل او کور شود
گر نیتِ او رضای جانان باشد
دریای سعادتش پر از نور شود

شرح:
در این رباعی، کسی که از حقوق دیگران دور می‌شود، از مهر الهی محروم می‌شود و دلش کور می‌شود. اما اگر نیت او به دنبال رضای خداوند باشد، دریای سعادت او پر از نور خواهد شد.


---

نتیجه‌گیری:

مجموعه رباعیات "حقوق" دکتر علی رجالی به‌طور کلی به مسائل اخلاقی و انسانی مربوط به حقوق، عدالت، حقیقت و تقوا پرداخته است. اشعار به گونه‌ای ساده و در عین حال عمیق این مفاهیم را به مخاطب منتقل می‌کنند. شعرهای این مجموعه از نظر فنی و معنوی قوت دارند و مخاطب را به تفکر در مورد حقوق بشر، عدالت و رفتارهای انسانی سوق می‌دهند.

 

بخش ششم

عهد

 

مجموعه رباعیات عهد: متن و شرح

مجموعه رباعیات «عهد» سروده دکتر علی رجالی با بهره‌گیری از مضامین عرفانی و اخلاقی، بر اهمیت وفای به عهد با خداوند و تأثیر آن بر روح و جان انسان تأکید دارد. این اشعار به‌صورت کوتاه و تأثیرگذار، خواننده را به مراقبت از پیمان‌های الهی و انسانی دعوت می‌کنند. در ادامه، متن و شرح هر رباعی ارائه می‌شود:


---

عهد (۱)

متن شعر:
عهد ازلی به دل چو مهری تابان
بر پرده‌ی جان نوشت حق را فرمان
هرکس که به غفلت شکند عهدِ خدا
گمراه شود ز راهِ حق تا پایان

شرح:
شاعر از عهد ازلی انسان با خدا سخن می‌گوید که همچون مهر درخشان بر دل و جان انسان نقش بسته است. شکستن این پیمان الهی به‌واسطه غفلت، انسان را از مسیر هدایت دور کرده و به گمراهی می‌کشاند.


---

عهد (۲)

متن شعر:
آن عهد قدیم از ازل با ما بود
فطرت ز صفای دل، هویدا بود
هرکس که شکست عهد خود با یزدان
دوری ز حضورِ حق در دل‌ها بود

شرح:
در این رباعی، شاعر به پیمانی اشاره می‌کند که از ابتدا در فطرت انسان نهفته است. شکستن این عهد، انسان را از حضور الهی محروم کرده و موجب دوری از صفای دل می‌شود.


---

عهد (۳)

متن شعر:
دل بست به عهدِ ازل و شد عاشق
در محفلِ وصل حق بُوَد او لایق
گر بشکند این عهد، فنا گردد دل
بازآ، که حضور حق کند او ناطق

شرح:
دل انسان با پیمان ازلی به عشق الهی پیوند می‌خورد. این وفاداری انسان را شایسته حضور در محفل وصال الهی می‌کند. با شکستن این عهد، دل نابود شده و تنها راه بازگشت، توبه و رجوع به خداوند است.


---

عهد (۴)

متن شعر:
پیمان من و عشق تو، سرّی پیداست
در محفل جان، ز مهر تو آن برپاست
گر عهد شکستم، به فنا ره بردم
هر دم به تو برگشتم و دل در سوداست

شرح:
عهد انسان با عشق الهی، رازی آشکار در جان اوست که با مهر الهی زنده و استوار است. شاعر بیان می‌کند که شکستن این پیمان، انسان را به نابودی می‌کشاند و بازگشت به سوی خداوند، دل را سرشار از آرامش و امید می‌کند.


---

عهد (۵)

متن شعر:
عهد ازلی با تو سرآغاز من است
آتشکده‌ی عشق تو اعجاز من است
گر بشکنم این عهد نهان با دل خویش
دوری ز تو، دردِ دلِ پُرراز من است

شرح:
پیمان ازلی با خداوند، اساس وجود انسان است و عشق به خداوند همچون آتشی جاودانه در جان او شعله‌ور است. شکستن این عهد، انسان را به دوری از خدا و دردی پنهان و عمیق دچار می‌کند.


---

عهد (۶)

متن شعر:
پیمان وفا اساسِ ایمان باشد
بر راه خدا، صدق ز خوبان باشد
بشکن ز هوس هر چه تو را دور کند
عهد اَزلی، مهر دل و جان باشد

شرح:
وفای به پیمان، بنیان ایمان است و صداقت در راه خدا، نشانه نیکان است. شاعر به مخاطب توصیه می‌کند که با ترک هوس‌ها، عهد ازلی با خداوند را که سرچشمه محبت و آرامش دل است، حفظ کند.


---

عهد (۷)

متن شعر:
پیمان خدا شد به همه راهنما
تا پاک شود دل ز خطاها و جفا
عهدی که نباشد به دل‌ها و وفا
مانَد به جهان محنت و دردی بالا

شرح:
پیمان خداوند، راهنمای انسان‌ها برای پاک شدن از خطاها و جفاهاست. شاعر هشدار می‌دهد که بی‌وفایی به این پیمان، جهان را پر از محنت و درد می‌کند.


---

عهد (۸)

متن شعر:
هر عهد که بستی، بنگر بر آن خوب
پیمان‌شکنی کند تو را نامحبوب
پیمان‌شکنان ره به ظلمت سپرند
پرهیز نما از گنه و کار ذنوب

شرح:
شاعر به اهمیت حفظ پیمان‌ها تأکید دارد و بیان می‌کند که پیمان‌شکنی انسان را منفور و گمراه می‌سازد. او از مخاطب می‌خواهد که از گناه و تخطی از عهدها دوری کند.


---

عهد (۹)

متن شعر:
پیمان‌شکنان دور ز الطاف خدا
گمراه شوند از ره یزدان و رضا
بر عهد و وفا، مسیر تقواست بلند
عهدی که خدا بست، بماند پا بر جا

شرح:
شکستن پیمان‌ها، انسان را از لطف و رحمت الهی محروم می‌کند و او را به گمراهی می‌کشاند. وفای به عهد، راه تقوا را هموار می‌کند و پیمان الهی همیشه استوار و پایدار است.


---

عهد (۱۰)

متن شعر:
بر عهد بمان، که عهد نوری اَزلی است
پیمان خدا چراغ راه عملی است
آنان که وفای عهد کردند تمام
بر دل زده‌اند مهر وفا، جلب دلی است

شرح:
پیمان با خداوند همچون چراغی است که راه عمل و زندگی انسان را روشن می‌کند. شاعر تأکید دارد که وفای به این عهد، مهر عشق و وفاداری را بر دل‌ها می‌نشاند و انسان را به محبوبیت می‌رساند.


---

تحلیل کلی

این مجموعه به زیبایی اهمیت عهد و پیمان را در زندگی معنوی و اخلاقی نشان می‌دهد. با زبانی روان و مفاهیم عمیق، مخاطب را به حفظ این پیمان‌ها و وفای به عهدهای الهی و انسانی فرا می‌خواند.

آیا مایلید تفسیر بیشتری درباره یک رباعی خاص ارائه شود؟

 

بخش هفتم

حق طلبی

 

در اینجا متن کامل اشعار همراه با شرح مفهومی و تفسیر هر رباعی آورده شده است:

حق طلبی(۱):

بر قدرت ظالم، ای دل آرام مشو
با عدل خدا، تو دل به او رام مشو
هر کس که به ظلم، پای بندد بی‌باک
از نور خدا، طلب کند کام مشو

شرح:
در این رباعی، شاعر به دل هشدار می‌دهد که در برابر قدرت ظالمانه و ستمکارانه سکوت نکند و آرام نگیرد. او از دل می‌خواهد که تنها به عدالت الهی دل ببندد و تسلیم ظلم نشود. کسی که در برابر ظلم تسلیم شود، در حقیقت از نور الهی دور می‌ماند و نمی‌تواند از سرچشمه‌ی حقیقی بهره‌مند شود.

حق طلبی(۲):

در ظلمت نفس، ره خدا بر ما کن
با نور خدا، جان و دلت رسوا کن
با سعی و تلاش راه او را دریاب
در راه حقیقت، ره حق بر پا کن

شرح:
شاعر در این رباعی از انسان می‌خواهد که در تاریکی‌های نفس خود، راه خدا را جستجو کند. او تأکید می‌کند که با جستجو و تلاش برای یافتن نور الهی، انسان می‌تواند جان و دل خود را از تاریکی‌ها آزاد کرده و به حقیقت نزدیک‌تر شود. سعی و تلاش برای رسیدن به حقیقت و پیروی از راه خدا، اساس این رباعی است.

حق‌طلبی (۳):

در ظلمت خویش، راه حق احیا کن
دین نبوی، در جهان بر پا کن
از خود گذر و جان به جانان بسپار
بر درگه حق، روح و روان دریا کن

شرح:
در این رباعی، شاعر به انسان توصیه می‌کند که در تاریکی‌های درونی خود، راه حق را زنده کند و در مسیر نبوت و دین الهی حرکت کند. او بر اهمیت خودگذشتگی تأکید می‌کند و از انسان می‌خواهد که جان و روح خود را به خداوند بسپارد تا به حقیقت و راه راست دست یابد.

حق طلبی(۴):

در ظلمت شب، خدا خدا کن
از جور و ستم، ورا صدا کن
حق حاضر و آگاه به اعمال
دل را به امید حق رها کن

شرح:
شاعر در این رباعی به انسان توصیه می‌کند که در شب‌های تاریک و ظلمانی دنیا، با یاد خدا دل خود را روشن کند. او به یاد خداوند دلگرم می‌شود و به انسان می‌گوید که از ظلم و ستم دوری کند و تنها به خداوند اعتماد کند. در این جا، "رها کردن دل" به معنای تسلیم شدن به اراده خداوند است.

حق طلبی(۵):

در ظلمت نفس، نور حق پیدا کن
با پرتو او جان و دل شیدا کن
از خود گذر و سوی خدا کن پرواز
با همت عشق، جان خود پویا کن

شرح:
این رباعی دعوت به جستجوی نور الهی در دل دارد. شاعر از انسان می‌خواهد تا با استفاده از نور خداوند، جان و دل خود را روشن کرده و از خودگذشتگی کند. پرواز به سوی خداوند و حرکت در مسیر عشق و ایمان، مفهوم اصلی این رباعی است.

حق طلبی(۶):

گر بر سر ظلم یک قیامی باشد
در سایه ی عدل او نظامی باشد
آن کس که ز حق، طلب کند مهدی را
از لطف خداست، آن پیامی باشد

شرح:
این رباعی به قیام برای عدالت اشاره دارد. شاعر می‌گوید که اگر در برابر ظلم قیامی صورت گیرد، در سایه عدالت الهی، نظامی برقرار خواهد شد. او اشاره به امام مهدی (علیه‌السلام) دارد که عدالت را در جهان برقرار خواهد ساخت و این پیام، پیامی از سوی خداوند است.

حق طلبی(۷):

حق نور خداست، در دلت جا گیرد
ظلم است که دل، ز راه حق وا گیرد
هر کس که به عدل، راه یزدان پوید
از نور خدا، در دو دنیا گیرد

شرح:
در این رباعی، شاعر به انسان می‌گوید که نور خدا در دل قرار می‌گیرد و در مقابل ظلم است که دل انسان از راه حقیقت و عدالت دور می‌شود. کسانی که در راه عدالت الهی قدم می‌زنند، از نور خدا بهره‌مند شده و در دو دنیا موفق خواهند بود.

حق طلبی(۸):

بر حق طلب، ای دل، رهی پیدا کن
با عدل خدا، امر خدا، احیا کن
گر نور خدا به دل بتابد روشن
با یاد خدا، ظلمت جان را وا کن

شرح:
شاعر در این رباعی از دل می‌خواهد که در جستجوی حق باشد و با پیروی از عدل خدا، امر الهی را در جهان احیا کند. او می‌گوید اگر نور خدا بر دل بتابد، ظلمت‌ها از جان انسان دور خواهد شد و او می‌تواند با یاد خدا، قلب خود را از تاریکی‌ها پاک کند.

حق طلبی(۹):

در راه خدا، به عدل پیمان بستیم
در دفع ستم، دل به جانان بستیم
هر کس که در این راه خدا را جوید
در راه حسین، عشق رندان بستیم

شرح:
این رباعی بیانگر پیمانی است که انسان در راه خدا و در راستای عدالت می‌بندد. او در این راه سعی دارد تا از ظلم و ستم جلوگیری کند و دل خود را به خداوند بسپارد. در این رباعی، اشاره به امام حسین (علیه‌السلام) به عنوان نمادی از ایستادگی در برابر ظلم و عشق به حقیقت دارد.

حق طلبی(۱۰):

بر حق طلب و ز ظلم، رو گردان شو
با نور خدا ز غم، همی خندان شو
هر کس که رود راه خدا تا آخر
در سایه ی عدل، جان و دل درمان شو

شرح:
شاعر در این رباعی از انسان می‌خواهد که از ظلم دوری کند و به نور خدا پناه برد. او می‌گوید که هر کس که در راه خدا ثابت قدم بماند، در نهایت در سایه عدل الهی آرامش و شفا خواهد یافت. این رباعی به تسلیم شدن در برابر اراده خدا و حرکت در مسیر حقیقت اشاره دارد.


---

نتیجه‌گیری:

این مجموعه رباعی‌ها به خواننده یادآوری می‌کند که در این دنیای پر از ظلم و تاریکی، تنها با نور خدا و حرکت در مسیر عدالت الهی است که می‌توان راه صحیح را پیدا کرد. هر رباعی از این مجموعه دعوتی است به جستجو برای حقیقت، خودشناسی، و پرهیز از ظلم و فساد. شاعر در تلاش است تا انسان را به توکل به خدا، جستجوی نور الهی، و ایستادگی در برابر ظلم‌ها فراخواند.

 

بخش هشتم

عشق

 

مجموعه رباعیات عشق: متن و شرح

این مجموعه رباعیات از دکتر علی رجالی، جلوه‌هایی از مفهوم عشق الهی و عرفانی را با زبانی روان و دلنشین بیان می‌کند. عشق در این اشعار به‌عنوان چراغ هدایت و شفابخش دردهای بشری معرفی شده است. در ادامه، متن هر رباعی همراه با شرح آن آورده شده است:


---

عشق (۱)

متن شعر:
عشق است چراغ و نور هر انسانی
سرچشمهٔ روشنی و هر درمانی
هر جان که ز نور عشق روشن گردد
بگذشت ز مرز خاکی و نادانی

شرح:
شاعر عشق را به‌عنوان چراغ و نور انسان‌ها معرفی می‌کند. این عشق الهی، منبع روشنایی و درمان همه دردهاست. انسانی که قلبش با نور عشق روشن شود، از مرز مادیات و جهل عبور می‌کند و به معرفت الهی دست می‌یابد.


---

عشق (۲)

متن شعر:
عشق آمد و از دل، غم دوران بزدود
از چشمهٔ جان، زنگ خسران بزدود
در هر نفسی که شور او جاری شد
دل را ز غم و غصه و حیران بزدود

شرح:
عشق الهی، غبار غم‌ها و زیان‌های دنیوی را از دل می‌زداید. در هر نفسی که عشق الهی جریان یابد، دل انسان از حیرانی و غم رها می‌شود و به آرامش می‌رسد.


---

عشق (۳)

متن شعر:
عشق آمد و بند غصه از ما بگرفت
هر لحظه ز شوق، زنگ دل‌ها بگرفت
چون شمع به قلب شب فروزان گردید
آتش ز دلم، تمام شب را بگرفت

شرح:
شاعر عشق را نیرویی می‌داند که غم‌ها را از انسان دور کرده و قلب را با شوقی بی‌پایان روشن می‌سازد. عشق همچون شمعی است که شب تاریک را روشن می‌کند و آتش عشق، دل را سرشار از نور و شور می‌نماید.


---

عشق (۴)

متن شعر:
عشق آمد و خانهٔ دلم شد پرنور
هر ذره ز نور خویشتن کرده ظهور
در وسعت بی‌کرانهٔ اندیشه
رنگی ز بهار جاودان یافت حضور

شرح:
با آمدن عشق، دل انسان پر از نور الهی می‌شود. عشق، تمام ذرات وجود را نورانی می‌کند و در گستره اندیشه، حالتی جاودانه و بهاری به انسان می‌بخشد.


---

عشق (۵)

متن شعر:
عشق صیقل می‌دهد روح شما
درد و غم را می‌دهد یک جا شفا
می‌زداید زنگ دل را، غصه‌ها
عشق از حق باشد و کرده عطا

شرح:
عشق الهی همچون صیقل‌دهنده‌ای است که روح انسان را پاک و شفاف می‌سازد. این عشق، دردها و غم‌ها را شفا داده و دل را از غبار غصه‌ها پاک می‌کند. شاعر عشق را هدیه‌ای از جانب خداوند معرفی می‌کند.


---

عشق (۶)

متن شعر:
معدن اسرار حق دانی کجاست
در دل آل علی و مصطفی است
هر که دریا دل بود با عشق هو
سینه‌اش مملو ز عشق کبریاست

شرح:
شاعر، دل اولیای خدا همچون پیامبر و امامان را معدن اسرار الهی می‌داند. کسی که دلش به وسعت دریا باشد و عشق الهی را در خود جای دهد، به عشق کبریایی پروردگار دست می‌یابد.


---

عشق (۷)

متن شعر:
عشق آمد و دل شاد شد از نور
غم رفت و دلم گشت پر از شور
هر تیرگی جان ز دلم رفت
شاداب شد و گشت چه مسرور

شرح:
عشق، دل را از نور الهی سرشار کرده و شادی و سرور را به ارمغان می‌آورد. با ورود عشق به دل، تمام تیرگی‌ها و غم‌ها از بین می‌رود و دل شاداب و مسرور می‌شود.


---

عشق (۸)

متن شعر:
دل را به نسیم عشق تسلیم نما
هر لحظه ورا به عشق تقدیم نما
این باغ شکوفا ز هوای عشق است
دل را به خدا سپار و تعظیم نما

شرح:
شاعر توصیه می‌کند که دل را به نسیم عشق الهی بسپاریم و همواره عشق را به دل تقدیم کنیم. عشق همچون نسیمی است که باغ دل را شکوفا می‌کند و سپردن دل به خداوند، سرمنشأ تعظیم و آرامش است.


---

عشق (۹)

متن شعر:
عشق، دل را می‌برد دریای نور
تا منیت‌ها بشوید، گرچه دور
می‌شود غرق وجود و معرفت
ناجی دل می‌شود عشق و سرور

شرح:
عشق، دل را به دریای نور الهی می‌برد و انسان را از خودخواهی و منیت پاک می‌کند. با غرق شدن در عشق الهی، دل به معرفت دست می‌یابد و شادی حقیقی را تجربه می‌کند.


---

عشق (۱۰)

متن شعر:
حق بود مشرف به عالم با حضور
زین سبب گوید خدا باشم چو نور
چشم ما بینا شود با نور حق
خود نمایی می‌کند یزدان چه جور

شرح:
شاعر بیان می‌کند که خداوند با حضور خویش بر عالم نور می‌افکند. چشم انسان با نور الهی بینا می‌شود و جلوه‌های زیبای خداوند در تمام هستی نمایان می‌گردد.


---

جمع‌بندی و تحلیل کلی

این مجموعه رباعیات، عشق را همچون نیرویی الهی معرفی می‌کند که روشنی‌بخش دل‌ها و شفابخش غم‌هاست. شاعر عشق را هدیه‌ای از جانب خداوند می‌داند که انسان را به معرفت و نور الهی هدایت می‌کند. این اشعار، خواننده را به تفکر درباره نقش عشق الهی در زندگی معنوی و روزمره دعوت می‌کنند.

آیا مایلید درباره یک شعر خاص بیشتر توضیح داده شود؟

 

بخش نهم

وحدت

رباعیات زیر با شماره‌های جدید (۱ تا ۱۰) تنظیم شده‌اند. هر رباعی به همراه شرح مختصر ارائه می‌شود:


---

وحدت (۱)

آن کس که دلش ز حق بود در رفتار
در هر عمل و سخن شود نور ز یار
گر دل به خدا گره خورد از دل و جان
وحدت ز دلش جوشد و نه در گفتار

شرح: وحدت حقیقی از عمق دل و عمل سرچشمه می‌گیرد، نه صرفاً از زبان. نزدیکی به خدا رفتار و گفتار انسان را نورانی می‌کند.

 

---

وحدت (۲)

وحدت به دل و زبان و گفتار بود
حرمت به عقاید و ز افکار بود
دوری ز جفا و تفرقه مرضی حق
در سایه‌ی وحدت، گل و گلزار بود

شرح: وحدت باید در دل، گفتار و رفتار نمایان باشد. این رباعی بر احترام به عقاید و پرهیز از تفرقه به‌عنوان اصول رضایت الهی تأکید دارد.

 

---

وحدت (۳)

در وحدت جان، ز نفس و دنیا بگذر
در راه وصال حق، ز اغوا بگذر
در دل که خدا باشد، کثرت نبود
در سایه‌ی عشق او، ز سودا بگذر

شرح: برای تحقق وحدت روحی، باید از خودخواهی و دلبستگی‌های دنیوی دست کشید و عشق به خدا را در دل جاری ساخت.

 

---

وحدت (۴)

وحدت به خدا و اهل ایمان و رسول
منجر به عدالت است و اعمال قبول
این راه رهائیست ز دوری و خطا
در سایه‌ی آن نیست جدایی و ملول

شرح: این رباعی وحدت در ایمان به خدا و پیامبر را راهی برای دستیابی به عدالت، رهایی از گمراهی و رفع ملال می‌داند.

 

---

وحدت (۵)

رمز پیروزی بود در اتحاد
موجب عزت شود در امتداد
چنگ زن بر حبل یزدان بی‌درنگ
از گناه و از خطا و از عناد

شرح: اتحاد و پیوستن به ریسمان الهی (حبل‌المتین) رمز پیروزی و عزت است. این رباعی بر ترک گناه و دشمنی تأکید دارد.

 

---

وحدت (۶)

آن که از خود بگذرد، او با خداست
باز گردد دیده‌ی دل، جان فزاست
غیر حق ظلمت بود، ظلم و هراس
روشنی بخش حیات و دلگشاست

شرح: گذر از خودخواهی و نزدیکی به خدا موجب روشنایی دل و زندگی و رهایی از تاریکی‌ها می‌شود.

 

---

وحدت (۷)

هر که در دل خدای خود را جوید
در سیر و سلوک، بی‌نهایت پوید
جز حق نبود دیده کسی در عالم
جز او همه فانی است، خدا می‌گوید

شرح: این رباعی فناپذیری همه موجودات جز خداوند را یادآوری می‌کند و به جوینده‌ی خدا وعده بی‌کرانگی می‌دهد.

 

---

وحدت (۸)

ای مسلمانان، چرا غافل شدید؟
در نبرد دشمنان، کاهل شدید
این همه ظلم و تعدی، دلهره
سوی دشمن آید و جاهل شدید

شرح: شاعر مسلمانان را به اتحاد برای مقابله با ظلم و دشمنی فرا می‌خواند و از غفلت و کاهلی آنان انتقاد می‌کند.

 

---

وحدت (۹)

دشمنان چون گرگ در میدان ما
بهره‌ها بردند از نقصان ما
وقت وحدت باشد و همبستگی
پایمردی کن، که آن درمان ما

شرح: دشمنان از تفرقه ما سوءاستفاده می‌کنند. تنها راه نجات و درمان دردهای امت اسلامی، وحدت و پایمردی است.

 

---

وحدت (۱۰)

در سایه‌ی یک‌دلی و ایمان به خدا
بگذر ز هوای دون و بی‌باک و رها
دل در ره حق گذار و دل بر او بند
از حق مددی طلب، که او راهنما

شرح: ایمان به خدا و گذشتن از هواهای نفسانی، راه رسیدن به رهایی و راهنمایی الهی است. این وحدت موجب تقرب به حق می‌شود.

 

---

نتیجه‌گیری:

این مجموعه رباعیات، پیام‌هایی عمیق و عرفانی در خصوص وحدت فردی، اجتماعی و ایمانی ارائه می‌دهد. هر شعر نکته‌ای از اهمیت اتحاد، نزدیکی به خدا، و پرهیز از تفرقه و گناه را روشن می‌سازد.

 

 

بخش دهم

دلسوزی

مجموعه رباعیات دلسوزی که توسط دکتر علی رجالی سروده شده است، دربردارنده مضامین اخلاقی، دینی و انسانی است. این مجموعه با تمرکز بر مفهوم دلسوزی و مهرورزی، تلاش دارد تا خواننده را به تفکر و اندیشه درباره رابطه انسان با خدا، دیگران و جهان پیرامون خود برانگیزد. در این رباعیات، مفاهیمی همچون محبت الهی، رحمت خداوند، عفو و بخشش، و خدمت به خلق خدا به زیبایی بیان شده است.

شرح هر رباعی به تفصیل:

دلسوزی(۱)

عاشق همه جا عشق خدا می گوید
از مهر و وفا قصه به جا می‌گوید
در کوی حقیقت دل او روشن شد
از رحمت حق راز شفا می‌گوید

در این رباعی، سراینده بر عشق و محبت خدا تأکید دارد. عشق به خدا و ارتباط با او، روح انسان را روشن کرده و او را به حقیقت رهنمون می‌شود. این عشق، باعث ظهور رحمت الهی در دل انسان‌ها می‌گردد که شفای روحی و جسمی را به همراه دارد.

دلسوزی(۲)

عاشق ز حقیقت خدا دم ساز است
از مهر و ز رحمت خدا آواز است
دلسوزی حق ز عشق برمی‌خیزد
هر سالک راه، غرق در اعجاز است

در این رباعی، عشق به حقیقت خداوند به‌عنوان منبع تمام محبت‌ها و دلسوزی‌ها معرفی شده است. عشق به خدا، موجب ظهور رحمت الهی در جهان می‌شود و هر سالکی که در مسیر خداوند قرار گیرد، به اعجازهای الهی دست خواهد یافت.

دلسوزی(۳)

عارف ز سخاوت خدا می‌گوید
از رحمت حق، هر کجا می گوید
دلسوزی حق به خلق از حب خداست
هر عاشق و سالک ز عطا می گوید

در این رباعی، سخاوت و بخشندگی خداوند به‌عنوان خصیصه‌ای الهی معرفی شده است. عارفان و سالکان خداوند از این سخاوت و رحمت سخن می‌گویند و دلسوزی حقیقی از محبت و عشق خدا به خلق او ناشی می‌شود.

دلسوزی(۴)

برجاست خدا، راز دلسوزی‌ها
پیوند دل است ساز دلسوزی‌ها
عاشق به نگاه عشق، عالم بیند
در سینهٔ اوست ناز دلسوزی‌ها

این رباعی به این نکته اشاره دارد که خداوند اصل و سرچشمه تمامی دلسوزی‌ها و مهربانی‌هاست. هرگاه دل انسان با عشق به خدا متصل شود، عالم را به‌طور متفاوتی می‌بیند و در دل او مهر و محبت بی‌پایانی وجود دارد.

دلسوزی(۵)

هر کس که دلی به مهر آباد کند
با لطف خدا، جهان چو دل شاد کند
آن کس که سپرد دل به یزدان هر دم
از نور دل و عشق و صفا یاد کند

در این رباعی، تأکید بر این است که کسی که دل خود را با محبت و مهر به خداوند آراسته کند، می‌تواند جهان را به جایگاهی پر از شادی و محبت تبدیل کند. همچنین، چنین فردی در دل خود از نور و عشق الهی بهره‌مند می‌شود.

دلسوزی(۶)

در سوره ی فرقان، سخن از رحمان است
رحمت ز خدا به بندگان افشان است
حق گفت: به یاری خلایق بشتاب
آیات خدا چراغ شب، تابان است

این رباعی به آیه‌های قرآن و پیام‌های الهی اشاره دارد که رحمت و محبت خداوند را به بندگانش می‌رساند. همچنین، خداوند انسان‌ها را به یاری دیگران دعوت کرده است و آیات خداوند همانند چراغی در شب تاریک برای هدایت انسان‌ها هستند.

دلسوزی(۷)

دستان گره‌گشا، تو را احسان است
آن جلوه ی از لطف خدا، رحمان است
آیینه‌ای از مهر خدا در دل ماست
هر کس که به لطف یار، جانش جان است

در این رباعی، دستان گره‌گشا به‌عنوان نمادی از لطف خداوند معرفی شده است. انسان‌هایی که با محبت و دلسوزی به دیگران کمک می‌کنند، در حقیقت آیینه‌ای از مهر و محبت خداوند هستند.

دلسوزی(۸)

فرمود خدا: دل را ز حسد دور کنید
با مهر و صفا، جان پر از نور کنید
هر جا که دلی شکست، ترمیم کنید
با عشق و صفا، خلق مسرور کنید

در این رباعی، خداوند به انسان‌ها دستور می‌دهد که از حسد و کینه دوری کنند و دل‌هایشان را با محبت و صفا پر کنند. همچنین، آن‌ها باید به درمان دل‌های شکسته پرداخته و با عشق و صفا، دیگران را خوشحال کنند.

دلسوزی(۹)

رحمت ز خدا به هر دلی جاری شد
در سفره ی دل، مهر خدا یاری شد
حق گفت ببخش مردمان را، چون عفو
دلسوزی حق ز جان خریداری شد

این رباعی تأکید دارد که رحمت خداوند در دل‌های انسان‌ها جاری است و محبت خداوند، در دل‌های پاک جای می‌گیرد. همچنین، بخشش و عفو نسبت به دیگران از ویژگی‌های دلسوزی است که انسان باید در زندگی خود پیاده کند.

دلسوزی(۱۰)

بر دل به سخای حق نظر باید کرد
بر خلق جهان لطف دگر باید کرد
بر درد بشر مرهمی باید کرد
از نور خدا، عشق اثر باید کرد

در این رباعی، دلسوزی به‌عنوان یک وظیفه انسانی مطرح شده است. باید به‌جای خشونت و بی‌محبتی، دلی سخاوتمند داشت و با لطف و رحمت به دیگران کمک کرد. بر دردهای بشری باید مرهم گذاشت و از نور خدا و عشق الهی برای بهبود شرایط استفاده کرد.


---

نتیجه‌گیری:

مجموعه رباعیات دلسوزی دکتر علی رجالی، با تأکید بر ویژگی‌های اخلاقی انسان‌ها مانند دلسوزی، محبت و عشق به خدا و خلق، به ما یادآوری می‌کند که در مسیر تعالی انسانی باید با مهر و محبت به دیگران خدمت کنیم. این اشعار نه‌تنها دل‌ها را روشن می‌سازد بلکه راهنمایی برای کسانی است که به دنبال رسیدن به آرامش درونی و ارتباط عمیق‌تر با خداوند و انسان‌ها هستند.

 

بخش یازدهم

شادی

مجموعه رباعیات شادی: متن و شرح

این مجموعه اشعار با تألیف دکتر علی رجالی، شادی را از دیدگاه معنوی و الهی بررسی می‌کند. شاعر شادی حقیقی را نه در امور دنیوی، بلکه در نور خداوند و عشق به او می‌بیند. هر رباعی، جلوه‌ای از شادی پایدار و عرفانی را به تصویر می‌کشد. در ادامه، متن هر شعر به همراه شرح آن آورده شده است:


---

شادی (۱)

متن شعر:
هر دل که حضور حق در او برپا شد
غم رفت، و نگاهش به خدا پیدا شد
این شادی بی‌کران ز نور یار است
کز عشق الهی دل ما شیدا شد

شرح:
شاعر بیان می‌کند که شادی واقعی زمانی به دل وارد می‌شود که انسان حضور خداوند را احساس کند. این شادی از عشق الهی سرچشمه می‌گیرد و دل را به نور پروردگار شیدا می‌کند.


---

شادی (۲)

متن شعر:
هر جا نگری، جمال حق پیدا شد
دل شاد شود که نور او بر ما شد
در وحدت حق غرق شود هر عاشق
این شادی بی‌کرانه از یکتا شد

شرح:
شادی زمانی حاصل می‌شود که انسان جمال و نور الهی را در همه جا مشاهده کند. عاشقان خداوند با غرق شدن در وحدانیت الهی، به شادمانی بی‌کرانی دست می‌یابند.


---

شادی (۳)

متن شعر:
در سجده‌ام و دل ز جهان فارغ شد
هر ذره وجودم به خدا لایق شد
در نیستی‌ام به او رسیدم یکدم
یک لحظه دل از حضور من عاشق شد

شرح:
شاعر در این شعر، شادی را در سجده و ارتباط با خداوند می‌بیند. زمانی که انسان از تعلقات دنیا فارغ شود، به نیستی رسیده و در این لحظه، عشق و شادی الهی را در دل خود حس می‌کند.


---

شادی (۴)

متن شعر:
آن لحظه که دل ز خویشتن بی‌خبر است
آنجاست که جان عاشقان پرگوهر است
در نیستی خویش به حق ره یابد
این اوج مقام عارفان بر بشر است

شرح:
شادی و آرامش واقعی در لحظه‌ای است که دل انسان از خودخواهی و منیت خالی شود. این نیستی، انسان را به حق تعالی می‌رساند و اوج مقام عارفان را نشان می‌دهد.


---

شادی (۵)

متن شعر:
آن لحظه که عشق در دلت پیدا شد
غم‌ها ز جهان بر همگان رسوا شد
عشقی که ز نور حق بود جاویدان
آتش به تمام این جهان افزا شد

شرح:
شاعر عشق الهی را منبع شادی می‌داند. هنگامی که عشق حقیقی در دل انسان شعله‌ور شود، تمام غم‌ها محو می‌گردد و این عشق، نوری جاودانه به جهان می‌بخشد.


---

شادی (۶)

متن شعر:
عشق است که یزدان به کسان می‌بخشد
از لطف خدا، شادی جان می‌بخشد
هر جا که ز دل کینه برآید از راه
شادی است که رحمت به زبان می‌بخشد

شرح:
عشق الهی هدیه‌ای است که خداوند به انسان‌ها عطا می‌کند. با رفع کینه از دل، انسان به شادی حقیقی می‌رسد و این شادی به زبان او، رحمت و محبت جاری می‌سازد.


---

شادی (۷)

متن شعر:
شادی همه در رضا به فرمان باشد
آرامش روح و جان ز یزدان باشد
هر کس که در این جهان تسلیم شود
شادابی او به ذکر و احسان باشد

شرح:
شاعر تأکید دارد که شادی در رضایت از فرمان خداوند و تسلیم بودن در برابر او نهفته است. ذکر و احسان، دو عامل اصلی برای رسیدن به آرامش روح و جان هستند.


---

شادی (۸)

متن شعر:
گیتی که خدا داده، سراسر نعمت
بهر تو پر از لطف و صفا شد رحمت
نعمت ز جهان بگیر و خوشحالی کن
زیرا که نبود این جهان از غفلت

شرح:
جهان سرشار از نعمت‌های الهی است که باید آن‌ها را با دید شکرگزاری دید. شادی حقیقی زمانی به دست می‌آید که انسان از غفلت دوری کرده و نعمت‌های خداوند را درک کند.


---

شادی (۹)

متن شعر:
در خلوت راز، دل خوش و شاد شود
غم‌های جهان برون و بر باد شود
هر کس که ز نور حق پر از عشق شود
در شادی جاودانه آزاد شود

شرح:
خلوت و راز و نیاز با خداوند، شادی را به دل هدیه می‌دهد و غم‌های دنیا را از بین می‌برد. عشق به نور الهی، انسان را به شادی و آزادی ابدی می‌رساند.


---

شادی (۱۰)

متن شعر:
دیدار جمال حق همه شادی‌هاست
هر نور خدا ز عشق و آزادی‌هاست
در خلوت دل طلب کن این دیدن را
هر غفلت ما ز جور و بیدادی‌هاست

شرح:
شاعر دیدار جمال الهی را سرمنشأ تمام شادی‌ها می‌داند. نور خداوند با عشق و آزادی همراه است و برای رسیدن به این نور، باید دل را از غفلت پاک کرد.


---

جمع‌بندی و تحلیل کلی

در این مجموعه، شادی به‌عنوان نتیجه مستقیم عشق و رضایت الهی معرفی می‌شود. شاعر با زبانی عارفانه و دلنشین، مخاطب را به تأمل در نعمت‌ها، رضایت از خداوند و پاک‌سازی دل از کینه و غفلت دعوت می‌کند. این اشعار، پیام‌آور آرامش، عشق، و شادی جاودانه‌اند.

آیا مایلید یکی از رباعیات به‌طور ویژه تحلیل یا بسط داده شود؟

بخش دوازدهم

ازدواج

مجموعه رباعیات ازدواج: متن و شرح

این مجموعه اشعار از دکتر علی رجالی، ازدواج را به‌عنوان پیمانی مقدس و الهی بررسی می‌کند. شاعر به نقش ازدواج در ایجاد آرامش، رشد معنوی، و شکوفایی زندگی تأکید دارد. ازدواج نه‌تنها پیوند دو دل، بلکه وسیله‌ای برای تحقق کمال انسانی و رضایت خداوند است. در ادامه، متن هر رباعی همراه با شرح آن ارائه شده است:


---

ازدواج (۱)

متن شعر:
شغل پاینده، بود سازندگی
می‌سزد تا نو شود هر بندگی
ازدواج، عهدی است تا پایان عمر
امنیت در شغل، شور زندگی

شرح:
شاعر ازدواج را به‌عنوان یکی از پایه‌های سازندگی و بندگی خدا معرفی می‌کند. این پیمان مقدس، امنیت و ثبات را در زندگی به ارمغان می‌آورد و شور و شوق زندگی را زنده می‌کند.


---

ازدواج (۲)

متن شعر:
دین تو کامل شود با ازدواج
بخشدت رزق و گشاید بر رواج
زندگی گیرد ز نورش انعکاس
کرد پیغمبر سفارش بر زواج

شرح:
ازدواج، از نظر دینی، موجب تکمیل ایمان انسان می‌شود. شاعر به تأکید پیامبر اسلام (ص) بر ازدواج اشاره دارد و آن را راهی برای گشایش روزی و انعکاس نور الهی در زندگی می‌داند.


---

ازدواج (۳)

متن شعر:
آنجا که خدا ز مهر آغاز نمود
بر لوح وصال، عشق را راز نمود
فرمود به هر دلی که آرامش هست
در زوج شدن رحمت ابراز نمود

شرح:
در این شعر، شاعر به آیه‌ای از قرآن اشاره دارد که می‌فرماید خداوند ازدواج را برای ایجاد آرامش و رحمت میان انسان‌ها مقرر کرد. پیوند ازدواج، بازتابی از عشق و رحمت الهی است.


---

ازدواج (۴)

متن شعر:
کار پاینده سبب گردد تو را
تا کنی یک زندگی را نو به پا
ازدواج است یک تعهد در حیات
امنیت در شغل کاری بس روا

شرح:
شاعر ازدواج را تعهدی می‌داند که پایه و اساس یک زندگی موفق و پایدار است. ازدواج نه‌تنها زندگی را نو می‌کند، بلکه به انسان انگیزه برای پیشرفت و امنیت در زندگی می‌بخشد.


---

ازدواج (۵)

متن شعر:
در امر مقدسی که اسرار خداست
هر لحظه نشان لطف دادار خداست
تاکید خدا، بر ازدواج است چنین
این راه به کوی حق و انوار خداست

شرح:
ازدواج یک امر مقدس است که در آن اسرار و لطف الهی نهفته است. شاعر تأکید خداوند بر ازدواج را نشانه‌ای از مسیر رسیدن به نور و رحمت الهی می‌داند.


---

ازدواج (۶)

متن شعر:
در وصل دو دل، حقیقتی پیدا شد
راز ازلی، به لحظه‌ها معنا شد
پیوند دو جان، طریق عرفان گردید
در کوی محبت و وفا افشا شد

شرح:
شاعر ازدواج را راهی برای یافتن حقیقت و معنای زندگی می‌داند. پیوند دو دل، راهی برای دستیابی به عرفان، محبت، و وفای پایدار است.


---

ازدواج (۷)

متن شعر:
زن مظهر لطف حق و زیبایی اوست
مرد آینه‌دار مهر و والایی اوست
فرمود که زوج، راز حق می‌گردند
چون عشق میانشان تجلایی اوست

شرح:
در این رباعی، شاعر زن را نماد لطف و زیبایی الهی و مرد را نشان‌دهنده مهر و بزرگی می‌داند. ازدواج، تجلی عشق و راز الهی است که میان زن و مرد جاری می‌شود.


---

ازدواج (۸)

متن شعر:
در وحدت عشق، چون دو دل یار شوند
در وادی حق، ز نور بیدار شوند
فرمود خدا: که زوج باشید به مهر
با عشق به هم، رفیق و دلدار شوند

شرح:
ازدواج به‌عنوان وحدتی عاشقانه، دل‌ها را به هم نزدیک می‌کند و انسان را به درک نور الهی می‌رساند. شاعر به نقش مهر و عشق در ایجاد رابطه‌ای پایدار و معنوی اشاره دارد.


---

ازدواج (۹)

متن شعر:
پیوند دو دل ز عشق پیدا گردد
در سایه‌ی مهر حق هویدا گردد
فرمود خدا که ازدواج است شما
تا روح شما ز غم مصفا گردد

شرح:
شاعر بیان می‌کند که عشق، اساس پیوند ازدواج است. این پیوند در سایه مهر الهی، غم‌ها را از دل انسان پاک کرده و روح او را به آرامش می‌رساند.


---

ازدواج (۱۰)

متن شعر:
زن مایه‌ی مهر و نور و هم آرامش
پیوند دل و جان بشر با سازش
فرمود خدا: که زوج باشید به عشق
رحمت ز خدا در این بود چون بارش

شرح:
در این شعر، شاعر به نقش زن در ایجاد آرامش و نور در زندگی اشاره دارد. ازدواج با عشق و سازش، وسیله‌ای برای دریافت رحمت الهی و سعادت بشر است.


---

جمع‌بندی و تحلیل کلی

این مجموعه رباعیات به‌زیبایی، نقش ازدواج را در زندگی دنیوی و اخروی تبیین می‌کند. شاعر با تأکید بر آیات و روایات، ازدواج را راهی برای رسیدن به آرامش، امنیت، و تکامل معنوی معرفی کرده است.

آیا مایلید توضیحات بیشتری درباره یک شعر خاص یا مفهوم کلی این مجموعه ارائه شود؟

بخش سیزدهم

دوستی

 

مجموعه رباعیات دوستی: متن و شرح

این مجموعه رباعیات سروده دکتر علی رجالی، به زیبایی مفاهیم دوستی، محبت و همراهی را بیان می‌کند. شاعر اهمیت دوستی در زندگی، تأثیر مثبت آن بر روح انسان و چارچوب‌های اخلاقی و دینی آن را تبیین کرده است. در ادامه، متن هر رباعی به همراه شرح ارائه می‌شود:


---

دوستی (۱)

متن شعر:
یار نادان چو شود همراهت
جز زیان نیست رهش در راهت
همدمی کن به کتاب و قرآن
نبرد سوی خلاف و نکند گمراهت

شرح:
شاعر تأکید می‌کند که همراهی با یار نادان، نتیجه‌ای جز زیان ندارد. بهترین همدم انسان، کتاب آسمانی و حکمت قرآن است که او را از انحراف و گمراهی دور می‌کند.


---

دوستی (۲)

متن شعر:
دوستی با مردمان، باید فزود
دشمنی با دشمنان، باید زدود
ممکن است روزی دگر گردد نظر
دوستی یا دشمنی، دارد حدود

شرح:
دوستی با مردم باید به حد اعتدال باشد، و دشمنی باید به مرور کنار گذاشته شود. شاعر به تغییرپذیری روابط انسانی و اهمیت حفظ اعتدال در دوستی و دشمنی اشاره دارد.


---

دوستی (۳)

متن شعر:
دوستی یا دشمنی دارد قیود
می‌شود روزی عیان، اسرار زود
سعی کن از خویشتن آیی برون
تا بگویند آفرین و صد درود

شرح:
شاعر بیان می‌کند که دوستی و دشمنی باید با احتیاط باشد، زیرا اسرار ممکن است آشکار شوند. انسان باید از خودخواهی فاصله بگیرد تا به احترام و تحسین دیگران دست یابد.


---

دوستی (۴)

متن شعر:
عشق یعنی نهی ظالم از خطا
آنچه غیر از حق بود گردد رها
عشق یعنی انتظار روی دوست
راه حق پیمودنش تا انتها

شرح:
در این رباعی، شاعر دوستی را با عشق حقیقی مرتبط می‌داند. دوستی واقعی در دوری از خطا، پایبندی به حق و انتظار برای رسیدن به حقیقت الهی تعریف می‌شود.


---

دوستی (۵)

متن شعر:
دوستی با مردم از حد نگذرد
دشمنی با دشمنان بیرون ز حد
ممکن است روزی عیان گردد درون
دوستی یا دشمنی از دل رود

شرح:
شاعر بار دیگر بر حفظ تعادل در دوستی و دشمنی تأکید دارد. روابط انسانی ممکن است تغییر کنند، بنابراین باید از افراط در هر دو حالت پرهیز کرد.


---

دوستی (۶)

متن شعر:
مردان خدا نشان ایمان دارند
در راه خدا صفای جانان دارند
هر دوست که راه یزدان پوید
از لطف خدا امید و احسان دارند

شرح:
شاعر مردان خدا را به‌عنوان الگوی دوستی معرفی می‌کند. آنان با ایمان و صفا، دوستان خود را در راه یزدان همراهی کرده و از لطف الهی بهره‌مند می‌شوند.


---

دوستی (۷)

متن شعر:
گر دوست وفادار بُوَد چون دُر ناب
همچون گهر است، اندک و هم کمیاب
چون نور بُوَد در سحر و شامِ صفا
غافل مشو، ای یار، ورا هم دریاب

شرح:
دوست وفادار مانند گوهری نایاب و گران‌بها است. شاعر از ما می‌خواهد که قدر چنین دوستی را بدانیم و از همراهی با او غافل نشویم.


---

دوستی (۸)

متن شعر:
قرآن به صفای دوستی کرده ندا
بر دوستی اهل یقین داده صدا
مومن چو برادر است در مسلک ما
او را به بهشت وعده دادست خدا

شرح:
شاعر از قرآن کریم نقل می‌کند که دوستی اهل ایمان، دارای ارزش والایی است. مومنان در دین، همانند برادر هستند و خداوند به آنان وعده بهشت داده است.


---

دوستی (۹)

متن شعر:
هر جا که تو باشی، دل من آرام است
با یاد تو، این جهان چو باغ و بام است
ای دوست، صفای تو ز دل‌ها نرود
در نزد تو بودن، هنر و الهام است

شرح:
شاعر آرامش دل خود را در حضور و یاد دوست می‌داند. صفای دوستی ماندگار است و حضور دوست، منبع الهام و هنر برای شاعر است.


---

دوستی (۱۰)

متن شعر:
با یاد تو، آرام دل ماست
با نام تو این جهان سراپاست
در نزد خدا می‌رود دوست
هر کس که ورا ز جان و دل خواست

شرح:
در این شعر، شاعر دوستی را مایه آرامش دل و وسیله‌ای برای نزدیکی به خداوند معرفی می‌کند. دوستی خالصانه، پلی به سوی کمال و رضایت الهی است.


---

جمع‌بندی و تحلیل کلی

این مجموعه به ابعاد مختلف دوستی پرداخته است: از اهمیت انتخاب دوست خوب تا تأثیر دوستی بر رشد معنوی و اجتماعی. شاعر با استناد به آموزه‌های دینی، دوستی را ابزاری برای ارتقای انسانیت و نزدیک شدن به خدا معرفی می‌کند.

آیا مایلید توضیحات بیشتری درباره یکی از اشعار یا مفاهیم مرتبط ارائه شود؟

فصل دوم

ا زش های اجتماعی و معنوی

بخش اول علم

 

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات علم – سروده دکتر علی رجالی


---

علم (۱)

رباعی:
علم است که چون گوهرِ نایاب
در هر قدمش راهِ خوش و ناب
هر کس که رهش دانش و تقواست
در هر دو جهان سرور و ارباب

شرح:
در این رباعی، علم به گوهر نایاب تشبیه شده است؛ گوهری که راه خوشبختی و سعادت را برای انسان هموار می‌کند. اما شرط بهره‌مندی از این گوهر، همراهی آن با تقوا است. کسی که علم و تقوا را توأمان دارد، در دنیا و آخرت به مقام سروری می‌رسد.


---

علم (۲)

رباعی:
علم است نجات آدمی از ظلمات
راهی است زلال، سوی حسن و برکات
هر کس که ره علم و عمل پیشه نمود
او هم برسد به عرش، دارالحسنات

شرح:
این شعر، علم را وسیله‌ای برای نجات انسان از تاریکی‌های جهل می‌داند. علم همچون جویباری زلال، انسان را به خیرات و برکات رهنمون می‌سازد. آنگاه که علم با عمل همراه شود، انسان را به عرش الهی و دار حسنات می‌رساند.


---

علم (۳)

رباعی:
کسب دانش کن که جاویدان شوی
دور از خسران شوی، انسان شوی
قدر تو بالا رود در هر مقام
دل به یزدان گر سپاری زآن شوی

شرح:
علم در این رباعی، کلید جاودانگی انسان معرفی شده است. علم‌آموزی سبب می‌شود که انسان از زیان‌های زندگی دنیوی و اخروی رها شود و به مقام انسانیت دست یابد. با سپردن دل به خداوند و دانش‌اندوزی، انسان به مرتبه‌های بالا دست پیدا می‌کند.


---

علم (۴)

رباعی:
علم بر دل، چون چراغی روشن است
بر ره حق، نوری از جان و تن است
قدر تو افزون شود با این مقام
آخرت را ساز کن، آن گلشن است

شرح:
علم همچون چراغی است که دل انسان را روشن می‌کند. این نور، مسیر حق را نمایان ساخته و به انسان توانایی گام نهادن در راه حقیقت می‌بخشد. علم نه‌تنها جایگاه انسان را در دنیا بالا می‌برد، بلکه آخرت او را نیز به بهشتی پرطراوت تبدیل می‌کند.


---

علم (۵)

رباعی:
علم است که دل را به یقین جان بخشد
در جهل و خطا، راهِ نمایان بخشد
هر کس که ز دانش طلبد نور یقین
او را به سرای عشق پایان بخشد

شرح:
علم در این رباعی، منبع یقین و حیات دل معرفی شده است. در میان تاریکی‌های جهل و خطا، علم مسیر صحیح را به انسان نشان می‌دهد. دانش نه‌تنها انسان را به یقین می‌رساند، بلکه او را به سرای عشق و نهایت سعادت هدایت می‌کند.


---

علم (۶)

رباعی:
علم است چراغ عالمِ خاک و سرشت
در جهل مبند دل که تاریکی کشت
با علم ز بام جهل بالا نگری
خورشید یقین به جان تو نور نوشت

شرح:
این رباعی، علم را چراغ روشنی‌بخش جهان مادی و معنوی می‌داند. دل بستن به جهل، انسان را در تاریکی‌های هلاکت غرق می‌کند. با کمک علم، انسان می‌تواند از بام جهل بالا برود و خورشید یقین را در دل خود بیابد.


---

علم (۷)

رباعی:
علم است که دل را ز غبارش شوید
بر هر که رسد، مقامِ دانش جوید
هر لحظه که در مسیر دانش باشی
دریای یقین به جان ما می‌روید

شرح:
علم همچون آبی زلال، غبار جهل را از دل انسان می‌زداید. کسی که به علم دست پیدا کند، به مقامی بلند دست می‌یابد. حرکت مداوم در مسیر دانش، انسان را به دریای بیکران یقین و معرفت متصل می‌کند.


---

علم (۸)

رباعی:
علم است چراغِ گیتی و نورِ جهان
خورشید عظیمی است، هماره تابان
با دانش و علم پر کشی در افلاک
پرواز کنی ز دام نفس و شیطان

شرح:
این رباعی، علم را خورشیدی عظیم معرفی می‌کند که همیشه درخشان و روشنگر است. علم انسان را از قید و بندهای نفس و شیطان رها کرده و او را به سوی آسمان معرفت و معنویت پرواز می‌دهد.


---

علم (۹)

رباعی:
علم است که جان را به صفا می‌آرد
از ظلمتِ و جهل، دل رها می‌آرد
یک علم گزین و در مسیرش بنشین
کان گوهر ناب، مرحبا می‌آرد

شرح:
علم جان انسان را پاک و زلال می‌کند و او را از ظلمت جهل و نادانی می‌رهاند. این رباعی انسان را به انتخاب علم ناب و حرکت در مسیر آن فرا می‌خواند، چرا که علم گوهر بی‌همتایی است که ارزش ستایش دارد.


---

علم (۱۰)

رباعی:
دانش چو گلی‌ست از دلِ نور و یقین
این است چراغِ راه انسان و زمین
بر علم بکوش، در مسیرِ است حیات
پاک است ز هر زنگ، غبار و کَدَرین

شرح:
در این رباعی، علم به گلی خوشبو و نورانی تشبیه شده است که چراغ راه انسان‌ها است. علم همچون گلی پاک و بی‌آلایش، زندگی را از غبار و آلودگی‌های جهل می‌زداید و انسان را به سمت سعادت و حیات حقیقی هدایت می‌کند.


---

این مجموعه، دعوتی است به سوی علم‌آموزی، تفکر و ارتقای روحانی که با زبانی روان و آموزنده، ارزش علم را در ابعاد گوناگون زندگی به تصویر می‌کشد.

 

 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات حق طلبی


حق طلبی(۱)
بر قدرت ظالم، ای دل آرام مشو
با عدل خدا، تو دل به او رام مشو
هر کس که به ظلم، پای بندد بی‌باک
از نور خدا، طلب کند کام مشو

 


حق طلبی(۲)
در ظلمت نفس، ره خدا بر ما کن
با نور خدا، جان و دلت رسوا کن

با سعی و تلاش راه او را دریاب

در راه  حقیقت، ره حق بر پا کن

 


حق‌طلبی (۳)
در ظلمت خویش، راه حق احیا کن
دین نبوی ، در جهان بر پا کن
از خود گذر و جان به جانان بسپار
بر  درگه حق، روح و روان دریا کن

 


حق طلبی(۴)
در ظلمت شب، خدا خدا کن
از جور و ستم، ورا صدا کن
حق حاضر و آگاه به اعمال
دل را به امید حق رها کن

 

 


حق طلبی(۵)
در ظلمت نفس، نور حق پیدا کن
با پرتو او جان و دل شیدا کن
از خود گذر و سوی خدا کن پرواز
با همت عشق، جان خود پویا کن

 


حق طلبی(۶)

گر بر سر ظلم یک قیامی باشد

در سایه ی عدل او نظامی باشد
آن کس که ز حق، طلب کند مهدی را
از لطف خداست،  آن پیامی باشد

 


حق طلبی(۷)
حق نور خداست، در دلت جا گیرد
ظلم است که دل، ز راه حق وا گیرد
هر کس که به عدل، راه یزدان پوید
از نور خدا ، در دو دنیا گیرد

 


حق طلبی(۸)
بر حق طلب، ای دل، رهی پیدا کن
با عدل خدا، امر خدا، احیا کن
گر نور خدا به دل بتابد روشن
با یاد خدا، ظلمت جان را وا کن

 


حق طلبی(۹)
در راه خدا، به عدل پیمان بستیم
در دفع ستم ، دل به جانان بستیم
هر کس که در این راه خدا را جوید
در راه حسین، عشق رندان بستیم

 


حق طلبی(۱۰)
بر حق طلب و ز ظلم، رو گردان شو
با نور خدا ز غم، همی خندان شو
هر کس که رود راه خدا تا آخر
در سایه ی عدل، جان و دل درمان شو

 

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات خویشتن داری


خویشتن‌داری (۱)
حلم است که آرام روان می‌بخشد،
در سختی راه، نور جان می‌بخشد.
از زخم زمانه مرهم دل سازد
در وادی دوست، پر توان می‌بخشد

 


خویشتن‌داری (۲)
حلم است کند خشم تو را زندانی،
نفس است گرفتار دل و قربانی
سالک چو شود محو خدای ازلی،
در سایه‌ی حق،  دلش شود روحانی

 


خویشتن داری(۳)
حلم است که پرده‌ها ز دل باز کند
روح و دل ما خلاص و  پرواز کند
رخسار جمال حق عیان می گردد
عشق ابدی بروز و ابراز کند

 

خویشتن داری(۴)
در مکتب عشق، حلم ما آیین است
صبر است که جان عاشقان نوشین است
هر کس که ز حلم راه یابد به دوست،
در وادی عشق، گوهری زرین است

 

 


خویشتن داری(۵)
حلم است صفایی که زیبا گردد،
دل را زِ بلا و کینه بر جا گردد.
ای دل، ز صفای حلم زیبا آموز،
تا مهر خدا نصیب جان‌ها گردد.

 


خویشتن داری(۶)
فرو خوردن خشم، در عزم ماست
زیان و تباهی، از خشم ماست
هر آن کس که باشد حلیم  و صبور
سزاوار مهر و کرم، بزم ماست

 



خویشتن داری (۷)

حلم است که نرمی دهد و عشق و صفا
خشم است که ذلت دهد و رنج و بلا
ای دل، سخن نرم بگو در سختی،
باشد که زِ مهر تو، رهایی ز جفا

 



خویشتن داری (۸)
خشم آوردت ، دل‌خوری و رنج و خطا
حلم است تو را،  شادی جان، مهر و صفا
باشد که شود روشنی شامِ سیاه
با حلم و شکیبایی و الطاف خدا

 


خویشتن داری(۹)
سالک ز طریق حلم بر پا خیزد
با صبر ز طوفان بلا برخیزد.
در صلح و صفاست جان شکوفا گردد
از نور خداست ، جان ما برخیزد.

 


خویشتن داری(۱۰)
حلم است که عشق بی ریا افروزد
شوری به دل و جان‌ شما افروزد.
در وادی عشق، هر که باشد حلیم،
بر قله‌ی وصل دوست، جا افروزد.

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات شکر گزاری


شکر گزاری(۱)
شکرانه‌ی ما، نشان ایمان باشد
در هر قدمی، طریق‌ یزدان باشد
دین گفت که با شکر، دل آرام شود
این رمز حیات،  مرضی جان باشد

 


شکرانه ی ما، ره سعادت باشد
در نزد خدا، لطف و عنایت باشد
گفتند که شاکر ز خدا می‌گیرد
هر نعمت حق، ز بی نهایت باشد


شکر گزاری(۳)
هر نعمت حق، ز فضل او بر ما شد
شکرانه‌ی او بر دل و جان‌ها شد
فرمود خدا : شاکر حق باشید
حق بر همگان ناجی و هم ماوا شد

 


شکر گزاری(۴)
شکرانه رهی به سوی دلدار  بود
دل در طلبش ز خود گرفتار بود
عاشق که کند شکر خدا در همه حال
هر لحظه به نور دوست بیدار بود

 


شکرانه (۵)
شکرانه‌ی دل به لفظ و گفتار که نیست
هر لحظه تمایل به رخ یار که نیست
شکرانه حق، عبادت است در همه حال
با لغلغه ی زبان و اذکار که نیست

 


شکر گزاری(۶)
شاکر که شدم، شادی جانم آمد
خنده به لبان و در روانم آمد
در هر نظر از لطف نشان می‌بینم
وقتی که به لب، شکر زبانم آمد

 


شکر گزاری(۷)
شکرانه به دل چو شعله‌ی شمع روان
می‌سوزد و می‌سازد، دلها به جهان
این راه به عشق، معرفت می بخشد
عاشق شود و درک کند نور نهان

 


شکر گزاری(۸)
شاکر شدم و جهان پر از شور خدا
دل غرق به عشق و لطف مستور خدا
هر کس که به شکر گام نیکو بنهد
در قرب خدا باشد و در نور خدا

 

 


شکر گزاری(۹)
ای عشق، تویی سرود جانم هر دم
در شکر تو جاری است زبانم هر دم
نه لفظ و نه حرف، شکر جان را کافی
این زمزمه در دل و روانم هر دم

 

 


شکر گزاری(۱۰)
نعمت به زمین و آسمان گسترده است
رحمت ز خدای مهربان گسترده است
از شکر خدا مشو تو غافل هرگز
بر شکر کنان، نور جنان گسترده است

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات راستگوئی


راستگوئی(۱)
درستی، رهی سوی یزدان شود
هدایت گر جان انسان شود
دروغ است زهر دل و جان ما
که منجر به مکری دو چندان شود

 


راستگوئی(۲)
زخم دل باشد به نیرنگ و ریا
چون فریبی بر دل است و ماسوا
گفت یزدان :  راستگویان در بهشت
آن کلید جنت است در دست ما

 


راستگوئی(۳)
راست‌گویی، نشانه‌ی ایمان است  
بر روح و روان ، فروغ بی پایان است
گفت قرآن: که حقیقت نور است

نوری است که در جان و دل انسان است

 


راستگوئی(۴)
راستگوئی یک فضیلت،  زآن ماست
بازتاب نور حق در جان ماست
با صداقت شد حقیقت آشکار
چاره ساز و ره گشا، ایمان ماست

 


راستگوئی(۵)
صدق است رهی که دل به جانان بخشد
نور است چراغی که به ایمان بخشد
هر کس که بود عاشق حق با اخلاص
حق گوهر عشق خود به انسان بخشد

 


راستگوئی(۶)
راست‌گو باش، که دل صاف شود
راز دو جهان روشن و شفاف شود
راستگویان صدیق و حق گو

از فیض خدا، شامل الطاف شود

 


راستگوئی(۷)
هر کس ره صدق ایزدی پیشه نمود
دل را به محبت خدا ریشه نمود

با ذکر خدا می کند دل روشن

در راه وصال دوست اندیشه نمود
 

 


راستگوئی(۸)
صدق، آینه‌ی دل است نزد عاشق
نور است ز عشق، بر لب هر شایق

هر کس که کند پاک دلش از اغیار
یابد رخ دوست، در نگاهی صادق

 


راستگوئی(۹)
صدق است رهی به ذات پاک احدی
نور است به دل، نشان راه ابدی

آن کس که کند راه صداقت در پیش
یابد ز حقایق ، چه خوبی، چه بدی

 


راستگویی (۱۰)
قرآن سخن از صدق و صداقت گوید
خوشبختی ما را ز عبادت گوید
حق نور حقیقت به امانت بخشد

رازی ز نهان را به صراحت گوید

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات زهد


زهد(۱)
دنیا که چو بازی و خیال است، ببین
بر مال و منال، آن ملال  است، ببین
فرمود نبی که زاهد آن است که دل
جز بر ره حق، در وصال است، ببین

 


زهد (۲)
دلت بر سوی حق پیوسته گردان

به دنیا دل نهادن، هست خسران
ز دنیا بهره گیر و دل مکن ریش

که راه زاهدان باشد ز قرآن


زهد(۳)
این خاک و طلا فریب‌کار است،  ببین
در دام هوس تو را چه خوار است، ببین
فرمود امام: جان تقوا زهد است
بر غیر خدا دلت چه کار است، ببین

 


زهد (۴)
دنیا ز فریب پر نشان است ، ببین
این ملک پر از حسرت جان است، ببین
فرمود نبی: زاهد آن کس باشد
راهش به رضای حق عیان است، ببین

 


زهد(۵)
هر چیز که در جهان بود، در گذر است
هر مال و منال، همچو خاکی، به سر است
آن کس که ز زهد، می کند روشن دل
گوید که جهان، سراب و وهمی دگر است

 

زهد(۶)

دل بر سر زلف این جهان نتوان بست
در زرق و فریب او مکان نتوان بست
هر کس که ز نور حق نشان یافته است
دل جز به حقیقتی امان نتوان بست


زهد(۷)
این عمر که چون موج روان است، ببین
هر لحظه چو بادی، گران است، ببین
فرمود خدا که آخرت پاینده است
دنیا چو سراب است و فسان است، ببین

 


زهد(۸)
دنیا همه بازیچه و خواب است، ببین
چون سایه پی روز شتاب است، ببین

دنیای دگر بهتر از این عالم خاکی است
این گفته ز حق، بی‌حساب است، ببین

 


زهد(۹)
دنیا همه نقش است، بر آیینه ی  وهم
هر رنگ که بینی، همه در پرده ی غم
آن کس که ز زهد می رود سوی خدا
هر لحظه رساند ز خدا، عفو و کرم

 


زهد(۱۰)
این باغ جهان که پر جلا است، ببین
بر شاخه ی آن که بی‌وفا است، ببین
ان کس که جهان را گذری می داند
گوید که جهان نقش فنا است، ببین

سراینده

دکتر علی رجالی

 

 

 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی

مجموعه رباعیات خیر خواهی

 

خیرخواهی (۱)

خیرخواهی، چراغ شب‌روان است
رهی روشن به سوی بی‌کران است
که هر دل از صفا لبریز گردد
رسد بر جان جانان، شادمان است


خیر خواهی(۲)
به نیکی کن تو با دل‌های غمگین
ببخشا روح را از بار سنگین
که در خیر است راه قرب یزدان
مسیر عاشقی بر ماست، آیین

 


خیر خواهی(۳)
دل از خیر و عمل زیبا شود پاک
جهان روشن شود از نور افلاک

هر آن کس شامل خیر است و انصاف
بود در نزد یزدان پاک و بی باک

 


خیر خواهی(۴)
جهان آباد گردد از سخاوت
که نیکی‌ کن سزاوار سعادت
ببخش از آنچه داری بر خلایق
به درگاه خدا باشد عبادت

 


خیر خواهی(۵)
ز خیرخواهی جهان را سبزتر کن
دل از نور الهی شعله‌ور کن
که هر ذره نشان حق تعالی است
به نیکی راه او را مختصر کن

 


خیر خواهی(۶)
جهان لبریز مهر و خیر یزدان
بماند جاودان در روح انسان
اگر خواهی جمال حق تعالی
برآر از دل، صفای حق نمایان

 


خیر خواهی(۷)
دل از مهر حقایق نور گیرد
ره قرآن ز حق، دستور گیرد
به هر کس خیر بنمائی شب و روز
بدان نیکی ز خالق نور گیرد

 


خیر خواهی(۸)
ز خیر و عشق کن دنیای خود پاک
خدا خواهد تو را در لطف و افلاک
بپاش آن مهر را چون دانه‌ای ناب
برویان عشق حق را در دل خاک

 


خیر خواهی(۹)
بخوان بر خلق، عشق و مهربانی
که باشد نزد حق، آن جاودانی
تو نیکی کن به خلوت یا به ظاهر
که نیکی ماند از تو هر زمانی

 


خیر خواهی(۱۰)
دل از نیکی شود لبریز، روشن
چراغ خیر باشد بر دل و تن
ز گفتار و عمل نیکی نمائید
که نور حق بتابد بر تو ایمن

 

 

سراینده

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی