باسمه تعالی
زندگی نامه منظوم
دکتر علی رجالی
امور علمی
قسمت(۱۱)
قدر استاد ندانند گروهی چندان
گوهری هست گران قیمت و آن زر افشان
چونکه استاد عزیز است و بود دانشمند
سالها رنج و تلاش است،علومی را چند
رهنمایی می کند بیکر مرا ،در دکتری
در شفیلد انگلستان، عالمی بی مدعا
بود بیکر صاحب فهم و شعوری کم نظیر
او بود جدی به کار و ، مهربان و سخت گیر
خلق و خوی اش در قیاس دیگران دمساز بود
صاحب فهم و کمال و عالمی ممتاز بود
گر چه او نیست به دنیا ولی راهش هست
روح او شاد بود تا به ابد ، جاهش هست
نشر علم است زکات و همه ی ما مسئول
رهگشا باشد و حلال شود هر مجهول
کارها آسان شود،هرکس برد بهره ز علم
نشر دادم فکر خود را با تلاش و صبر و حلم
کرده ام ایجاد من، چندین کانال در تلگرام
می نهم اشعار خود را، همچنین اینستاگرام
در کانال های ریاضی و معارف می نهم
هم کتاب و هم مقاله، شرح قرآن می دهم
سعی دارم من، که آثاری ز خود بر جا نهم
نشر دادم داده های خود، تجارب را نهم
در تلگرام و سروش دارم، کانال بهر عموم
در ریاضی باشد و فرهنگ اسلام و رسوم
سایت من دارد هزاران مرجع و اشعار ناب
اکثر آثار من باشند ، مقاله یا کتاب
رشته ی تحصیلی ام باشد مجرد در علوم
محض باشد در ریاضی، همچو اعداد و رقوم
هارمونیک باشد مرا رشته، زمان دکتری
کاربردش در فیزیک باشد،فنون و هم فضا
دوست دارم رشته ی همساز ،ترکیب علوم
رشته ای محض است و کاربردش عموم
شصت ارشد، بیست دکتر، تربیت بنموده ام
در طی خدمت، هماره سعی و کوشش کرده ام
تربیت یافتگان بیست نفر می باشند
دکترند و همگی نور بصر می باشند
سعی کردم که با تربیت شاگردان
علم خود منتقل و راه نمایم آنان
می روم پنجاه و سه، در اصفهان، دانشگاه
تا بخوانم ریاضی ، که بود آن دلخواه
بهترین نمره ی من بود ریاضی و حساب
درس دیگر نبود همچو ریاضی جذاب
شده ام رتبه ی اول، میان دگران
دور بودیم ز هرجنگ و جدال و خسران
در سه مقطع شدم رتبه ای اول در درس
چون نگویم و نگفتم که مدرک را بس
دوره ی ما عجب دوره ی پر باری بود
چند استاد شدند تربیت و رشک نبود
فارغ از درس در این دوره شدم،پنجا هفت
من شدم عضو گروه و سه سالی هم رفت
آزمون دادم و رفتم شریف به تحصیل
بعد یک ترم که خواندم، بگردید تعطیل
قصد من بود که با بورس دول غرب روم
بهر علم و هدف خویش، به هر جا نروم
من گرفتم دکتری، با بورس دولت آن زمان
باز گشتم در گروه و کار کردم هم چنان
بگرفتم من ارشد،به یک سال فرنگ
دوره ای بود فشرده، ضروری، پر رنگ
دکترا بود فقط کار و پژوهش ، تحقیق
چار سالی بگذشت ، تا که گرفتم تصدیق
تا کنون هشت مقاله ز تزم چاپ شده
چون هدف کار بود، حاصل آن تایپ شده
آمدم سوی وطن، تا که کنم دین ادا
درسها دادم و تحقیق نمودم تنها
علم خود نقل نمودم، به ره گوناگون
گاه با چاپ و گهی نشرمقاله بیرون
عادتم هست که تعلیم دهم ریز به ریز
آب راکد ندیدم که باشد تمیز
غیر تدریس و تحقیق ندارم کاری
گاه گاهی بسرایم غزلی یا شعری
سروده شده توسط
دکتر علی رجالی
- ۹۸/۰۱/۰۹